تربیت
Tarbiat.Org

بصیرت فاطمه‌زهرا(س)
اصغر طاهرزاده

ریشة حاكمیت یزید

ملاحظه ‌كنید با حضور یزید بر حاكمیت مسلمین، مسیر خلافت پیامبر خدا(ص) به كجا كشید، وقتی بناست بدون هیچ امتیاز معنوی، ابابكر خلیفة رسول خدا(ص) باشد، یزیدِ كافرِ فاسق هم به خود اجازه می‌دهد این پُست را اشغال كند، و بر ضدّ دین پیامبری سخن بگوید كه به اسم همان پیامبر بر سركار آمده است، چرا چنین شد؟ چون وقتی غیر امام معصوم حاكم بر جامعه شود، یعنی راه‌های ارتباط زمین با آسمان بسته ‌شود دیگر جهت قلب انسان‌های جامعه از طریق حاكمانشان به سوی آسمان معنویت دوخته نمی‌شود، بلكه با تأسّی به حاكمان، هر چه بیشتر زمینی خواهند شد و نهایتاً متدیّنین در فضای چنین اسلامی، كسانی خواهند بود كه قالب اسلام را حفظ می كنند، بدون این‌كه اسلامِ آن‌ها قلب و روح داشته باشد، تا حدّی كه هر كسی خواست از طریق عبادات خود سیر معنوی انجام دهد، كارش بی‌معنی خواهد شد، و لذا مورخین می‌نویسند: «عمر نمازگزاری را كه با خشوع نماز می‌گزارد، به اتهام نفاق كتك زد»(169) چون خود خلیفه هم اسلام را در حدّ یك صورت می‌شناسد و هیچ راهی به باطن آن ندارد و آن‌هایی هم كه باطن اسلام را می شناسند، منزوی می‌شوند، آن‌هایی كه قرآن در معرفی آن‌ها فرموده: «اِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَریمٌ، فی كِتابٍ مَكْنُونٍ، لا یَمَسُّهُ اِلّا الْمُطَهَّرُون»(170) یعنی؛ آن قرآن بلندمرتبه‌ای كه در كتابی پنهان قرار داده شده است، نمی‌توانند آن را لمس كنند مگر مطّهرون، آری؛ آن‌هایی هم كه راه به باطن قرآن دارند، از مسیر حاكمیت بر جامعه اسلامی به كلّی حذف شدند و از این طریق راه‌های آسمانِ معنویت به سوی بشر بسته شد و در واقع با خلافت ابابكر برای فراموش كردن آسمان، یك زمین جدیدی مقابل انسان‌ها گذاشتند و خواستند مردمِ تازه ‌مسلمان، آسمان را فراموش كنند و به‌همین‌ زمین مشغول شوند. كشورگشایی زمان خلیفه دوم نه از آن جهت بود كه چشم مردم بقیة كشورها را نیز به سوی آسمان معنویتِ اسلام بگشاید، بلكه كشف‌‌كردن زمین دیگر بود، در مقابل مردم جزیرة‌العرب، تا آسمانی را كه اهل‌البیت(ع) متذكّر آن بودند، طلب نكنند و اگر حضرت زهرا(س) پا به میدان نگذارده بودند و معنی «فاطِمَةُ بِضْعَةُ مِنّی» را به اثبات نرسانده بود و روشن نشده بود فاطمه(س) پاره‌ای از رسالت محمّدی(ص) است، گویا دین محمّد(ص) برای همیشه در گرد و غبار سقیفه دفن می‌شد.