حضرت جملهای میفرمایند كه نشان میدهد بهواقع همه بصیرت و هوشیاری را خداوند در قلب ایشان قرار داده، و آن جمله این است:
207 - «اَتَشِْربُونَ حَسواً فِی ارْتِغاءٍ» به بهانه خوردن كف، شیر را زیر لب پنهانی میخورید.
ارتغاء یعنی كفهای روی شیر را سركشیدن. حضرت فاطمه(س) میفرمایند: شما گرفتن كف شیر را از شیر بهانه كردید، ولی پنهانی، خودِ شیر را خوردید. شما میگویید ما كاری با خلافت نداریم و چیزی نمیخواهیم، فقط میخواهیم مشكلات را حل كنیم، در حالی كه آمدید و جای دین نشستید. و تاریخ نشان میدهد كه وقتی خلیفه حاكم شد طبق حكم خودش جامعه را اداره نمود، نه طبق حكم خدا. در ظاهر هم به خود حق میداد و لذا میگفت: «من با وحی الهی ارتباط ندارم پس بر اساس نظر و اجتهاد خودم حكم میكنم».(98)
برای روشن شدن آثار این حرف به كتاب «معنویت تشیع» از علامهطباطبائی«رحمةاللهعلیه» رجوع كنید تا آثار حرف خلیفه اول را متوجه شوید. این جاست كه شما جهان اسلام را میبینید در طول قرنها به چه مشكلاتی گرفتار آمد و فاطمهزهرا(س) همه این ها را در همان ابتدای كار تشخیص داد و با آن بصیرت فوقالعاده خود روشن نمود كه چرا امروز، جهان اسلام نمیتواند آنطور كه شایسته است از اسلام استفاده كند و به بركاتی كه به واقع اسلام برای پیروانش آورده است، دست یابد.(99)