پیامبر اكرم(ص) برای ادامة رهبری جهان اسلامی به خوبی برنامهریزی كرده بودند تا كار به اینجا كشیده نشود، ولی وقتی پیام غدیر و امثال آن را نادیده بگیرند نتیجه چنین میشود كه پیامبر خدا(ص) برای آیندة امّتش برنامهریزی نكرده است و این بهواقع یك نوع توهین به پیامبر(ص) و نادیده گرفتن حكمت و درایت آن حضرت است، آیا عقل و اندیشه میپذیرد كه دین جامعی چون اسلام، برنامهای برای ادامة رهبری جهت آیندة اسلام نریخته باشد و با توجّه به واقعیّات آن زمان و شرایط فكری و قبیلگی عربستان برنامة قاطعی را طراحی نكرده باشد؟
پیامبری كه خودش فرموده: «هر كس امام زمان خودش را نشناسد، با عقیدة جاهلیت مرده است» حال امكان دارد كه امام زمان مسلمین را تعیین نكند و این مسئله بزرگ را بهعهده امّت بگذارد و بعد هم امّت گرفتار چنین اختلافی شوند؟ سوز و نالة فاطمهزهرا(س) از این جسارت به پیامبر اكرم(ص) كه او را نسبت به آینده امّت بیتفاوت نشان دهند بیشتر است از آنهمه بیحرمتی كه به خود فاطمه(س) شده، این كه میبینید میفرماید: «شما با این جریانی كه بهوجود آوردید، بنا دارید قرآن را به كلّی حذف كنید و سنّت پیامبر(ص) را خاموش نمایید» به این جهت است كه با عمل جریان حاكمیت بعد از رحلت رسول خدا(ص) ، چهرهای از آن حضرت به جهان اسلام معرفی میشود كه با اینهمه خطراتی كه میشد برای آینده اسلام پیشبینی كرد، رسولخدا(ص) هیچ برنامهای نداشتند و بهواقع این عمل همان است كه فاطمهزهرا(س) فرمود كه: «اِخْمادِ سُنَنِ النَّبِیِّ الصَّفِیِّ» شما بنا دارید سنّت پیامبر برگزیدة خدا را خاموش كنید و بعد در جملة بعدی همهچیز را به وضوح برای همة تاریخ روشن میكند و میگوید: «تُسِرُّونَ حَسْواً فِیارْتِغاءٍ» عرض شد؛ اِرْتِغاء یعنی كف را از روی شیر گرفتن و خوردن. حضرت میفرمایند: شما به بهانه اینكه میخواهید كف را بگیرید، پنهانی شیر را زیرِ لب میخورید. و بهواقع دقیقاً همه مطلب برای تحلیل جریانِ بهوجود آمده در این جمله حضرت نهفته است، چون اینها در مواقعی كه هیچ جوابی برای توجیه خلافت خود نداشتند، میگفتند شرایط برای حاكمیت علی(ع) مساعد نیست. حرفشان این بود كه قبول داریم حاكمیت، حق علی(ع) است، ولی ما داریم شرایط را آماده میكنیم، فاطمهزهرا(س) دارند جواب این حرف را میدهند كه شما در این حرف نقشه دارید، به بهانة گرفتن كف از روی شیر، قصدتان خوردن خود شیر است، یعنی اصل حكومت بر مسلمین و گرفتن جای پیامبر(ص) مقصد و مقصود شماست كه موجب محرومیت بزرگی برای جهان اسلام خواهد شد و مردم از بركات اسلام واقعی محروم میشوند و امكان درخشش اسلام از بین میرود. بعد میفرمایند:
208 - «وَ تَمْشُونَ لِاَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ فِیالْخَمَرِ وَ الضَّرّاءِ» یعنی؛ و شما برای برخورد با خانوادة رسولالله(ص) در پشت تپّهها و درختان كمین گرفتهاید و در حال حركت هستید.
دختر رسولخدا(س) خیلی روشن نقشهها را آشكار میكند و عجیب است كه آینده تاریخ روشن نمود كه چقدر خوب فاطمهزهرا(س) تشخیص داد كه ادامه آن حاكمیت به كجا خواهد انجامید؛ یعنی ما میدانیم برنامه اصلی این است كه وارثان اصلی حاكمیت دین اسلام را -كه فقط با حاكمیت آنها اسلام به معنی واقعی خود میماند و اثربخش خواهد بود- به هر نحوی نابود كنید. «ابنعساكر» در تاریخ دمشق در شرح حال امیرالمؤمنین(ع) جزء سوم ص98 نقل میكند كه مروانبنحكم به علیبنالحسین(ع) گفت:«ما كانَ فِیالْقَوْمِ اَدْفَعُ عَنْ صاحِبِنا مِن صاحِبِكُم! قُلْتُ: فَما بالُكُمْ تَسُبُّونَهُ عَلَیالْمَنابِرِ؟ قالَ: لا یَسْتَقیمُ لَنا الْاَمْرُ اِلّا بِذلِك»؛ یعنی «در میان اهل مدینه و شورشیانِ بر علیه عثمان، هیچكس نبود كه از صاحب ما - عثمان- بهتر از صاحب شما - علی(ع)- دفاع كند. حضرت میفرمایند: گفتم پس چرا او را بر سر منابر سبّ و لعن میكنید؟ گفت چون حكومت بدون سبّ علی برای ما باقی و پایدار نمیماند». ملاحظه میكنید كه فاطمهزهرا(س) چه آیندهای را پیشبینی كردند. بعد فرمودند امّا بدانید كه موضع ما هم در مقابل این جریان كاملاً روشن و تزلزلناپذیر است.