تربیت
Tarbiat.Org

بصیرت فاطمه‌زهرا(س)
اصغر طاهرزاده

اعتراضی در حال شعف الهی

این مقدمات را خدمتتان عرض كردم تا ببینید عظمت فاطمه‌زهرا(س) تا كجاست و به‌جهت آتش بزرگی كه در قلب ایشان شعله‌ور كرده‌اند، قاعدتاً نباید طاقتی برای ایراد این خطبه برایشان مانده باشد، چون این خطبه با معاشقة با خدا شروع می‌شود و بعد، آن بحث‌های دقیق اجتماعی سیاسی را پیش می‌کشند. پس معلوم می‌شود حضرت همه‌چیز را در بستر الهیِ آن نظاره می‌كند. آقای‌سلیمان‌كتانیِ‌مسیحی در کتاب «فاطمه‌زهرا، زهی در نیام» می‌گوید: «درست است كه دختر پیامبر اكرم(ص) می‌خروشید، ولی با یك آرامش تاریخی می‌خروشید» به‌واقع هر كس به این خطبه دقّت كند، انگار تمام بهشت‌ها در وجود فاطمه(س) شكوفا شده و مست معنویّت و شعور است و حالا در چنین حال معنوی دارد اعتراض می‌كند. اگر مقام فاطمه(س) مقام فنای فی‌الله نبود این جملة رسول‌خدا(ص) معنی نداشت كه می‌فرماید: «اِنَّ اللهَ لَیَغْضِبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ، وَ یَرْضی لِرِضاها»(24)
و نیز بخاری آورده(25) است که رسول‌خدا(ص) فرمود: «فاطمة بضعةُ منّی یریبُنی ما اَرابها و یؤذینی ما آذاها».
نكته‌ای كه در آخر این جلسه خواستم عرض كنم تا اصل خطبه را از چیزهایی که ممکن است مربوط به خطبه نباشد جدا کنیم، در مورد سخنانی است كه بعضی از مورّخین در رابطه با موضوع بعد از این خطبه آورده‌اند. بعضی از مورخین نوشته‌اند: چون دختر پیامبر اكرم(ص) آن‌ گفتار را در مسجد مدینه فرمود و ابابكر با او برخوردی بی‌ادبانه كرد و حتّی به علی(ع) توهین كرد كه در خانه نشسته و از زنان كمك می‌گیرد،(26) حضرت به خانه آمد و به شوهر خود چنین گفت:
«پسر ابوطالب! تا كی دست‌ها را به زانو بسته‌ای، و چون تهمت‌زدگان در گوشة خانه نشسته‌ای؟ مگر تو نه همان سالار سرپنجه‌ای؟! چرا امروز در چنگ اینان رنجه‌ای؟ پسر ابوقحافه، پرده حرمتم را درید و نان و خورش فرزندانم را برید!...».
چنانچه ملاحظه می‌فرمایید؛ جملة فوق حالت سجع و آهنگین دارد، یعنی نظم خاصّی بر آن حاکم است.
جناب آقای دكتر شهیدی در كتاب زندگی فاطمه‌زهرا(س) می‌فرماید:
«چگونه چنین چیزی ممكن است که فاطمه(س) با علی(ع) این‌طور سخن گفته باشد؟ شیعه برای این دو بزرگوار مقام عصمت قائل است، آیا می‌توان پذیرفت دختر پیامبر این‌چنین شویش را سرزنش كند، آن‌هم برای نان و خورش فرزندانش؟ آنچه می‌بینید این است كه این قسمت از گفتار پر از آرایش معنوی و لفظی است؛ اعم ازاستعاره، تشبیه، كنایه، طباق و سجع. اگر خطبه از چنین آرایش‌ها برخوردار باشد، زیور آن است، سخنی است كه برای جمع گفته می‌شود، باید در دل شنونده جا كند. در چنین گفتار، خطیب در عین حال كه به معنی توجّه دارد، به زیبایی آن و نیز به آرایش لفظ باید توجّه داشته باشد، امّا گفتگوی گله‌آمیز زناشویی آن هم در خانه خود، چرا باید چنین باشد؟ مگر دختر پیامبر(ص) می‌خواست قدرت خود را در سخنوری به شوهر خویش نشان دهد؟»(27)
ظاهراً حق با جناب آقای دکترشهیدی است كه این قسمت را بعداً به كلمات حضرت اضافه كرده‌اند. و می‌توان امکان داد برای از بین‌بردن پیام اصلی خطبة فاطمه‌زهرا(س) که عالی‌ترین ابعاد معرفتی و سیاسی را گوشزد می‌کند، چنین پیرایه‌هایی را بدان وصل کرده باشند.
إن‌شاءالله وقتی در حدّ توانمان در جلسات آینده به اصل خطبه توجه ‌کنیم، خواهیم دید حضرت زهرا(س) چگونه جبهه‌ای را گشوده‌اند که تا نهایت تاریخ، سرنوشت‌ساز خواهد بود و مسئله بصیرت حضرت ‌فاطمه(س) خیلی از این حرف‌های عادی كه در مورد حضرت می‌زنند، بالاتر است.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»