حضرت در ادامه میفرماید:
328 - «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا اَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»(157)؛ خیلی زود ظالمان خواهند دانست كه به كدام بازگشت گاهی بازخواهند گشت. ملاحظه میكنید كه قرآن این آیه را در رابطه با كسانی مطرح میكند كه شیاطین بر آنها نازل میشوند، «... مَنْ تَنَزَّلُ الشیاطین»(158) و در آن آیه میخواهد بفرماید این روش ظالمانه پایدار نیست و به زودی از بین میروند. حالا حضرت زهرا(س) این آیه را خطاب به جریان حاكم مطرح میفرماید، تا جایگاه چنین كاری را در سنّت الهی روشن كند و آنها را متذكّر فرماید كه به صحابی بودنِ خود مغرور نشوید كه هیچجای امنی در نظام الهی برای خود باقی نگذاردهاید.
آن فضای خفقانِ بعد از سقیفه، گروه انصار هم كه عموماً با اهلالبیت(ع) بودند را، مرعوب كرد، حضرت اینگونه قداست دروغین ساختهشده را میشكند و نمیگذارد با نام اسلام، اسلام را از حقیقت خارج كنند، تا لااقل روشن شود آنچه به نام اسلام به صحنه خلافت پاگذارده است، اسلام نیست و خانواده پیامبر(ع) آن را به رسمیت نمیشناسند و مردم هوشیار باشند كه روش حذف اسلام، روش پیچیده و غیر علنی است، درست است كه از ابابكر به عنوان صحابة پیامبر (ص) شروع شد ولی به معاویه ختم میشود.(159) جریان نفاق از اوّل كه نمیتواند ابوسفیان و باند اموی را به صحنه حاكمیت بیاورد، ولی طوری برنامهریزی میكنند كه كار در نهایت در دست پسر ابوسفیان میافتد، و واقعاً اینطور شد یا نشد؟ وقتی كسانی برسر كار آمدند كه مددهای غیبی را پشتوانة خود نداشتند، مجبورند به پشتوانههای دنیایی امید پیدا كنند، به طوری كه ابابكر، صدقاتی را كه در دست ابوسفیان بود و باید به بیتالمال میداد، به او بخشید(160) و از همین طریق حاكمیت به سوی باطل سیر میكند و اینها چیزهایی است كه از چشم دختر رسول خدا(ع) پنهان نیست هر چند بعضیها علّت موضعگیری به ظاهر تند حضرت را نمیفهمند، چون آنها ابتدا و ظاهر را میبینند و دختر رسول خدا(ع) انتها و باطن را مینگرد.