تربیت
Tarbiat.Org

بصیرت فاطمه‌زهرا(س)
اصغر طاهرزاده

نقش حضرت‌علی(ع) در ایجاد اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم
﴿السَّلام عَلَیْكِ یا مُمْتَحَنَةُ اِمْتَحَنَكِ الَّذی خَلَقَكِ قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَكِ﴾
﴿وَ كُنْتِ لِمَا امْتَحَنَكِ بِه صابِرةً …﴾(50)
سلام بر تو ای فاطمه! ای امتحان شده‌‌ای كه خالق تو قبل از خلق كردنت، تو را امتحان نمود و تو را صابر یافت.
همان طور كه مستحضرید خطبة حضرت فاطمه(س) در مسجد مدینه، یك دائرةالمعارف از فرهنگ اسلامی است و یكی از ذخیره‌های عالی برای تفكر بشر است و باید با حوصله و آمادگی فكری با آن برخورد كرد.
عرض شد كه حضرت فاطمه‌‌‌زهرا(س) در این فراز از خطبه‌ ابتدا خود را معرفی می‌كنند و می‌ فرمایند: «اَیُّهَاالنّاسُ، اِعْلَمُوا اَنّی فاطِمَة......» این كار حضرت ، یك روش سندسازی تاریخی است ، چرا كه خود حضرت در آخر خطبه می‌‌فرمایند‌: من این سخنان را گفتم تا برای همة انسان‌هایی كه می‌خواهند در مسائل سیاسی درست بیندیشند، حجّت باشد. و در واقع می‌خواهند سخنانشان چراغ تفكر بشر در طول تاریخ باشد. این است كه اگر با یك حوصلة طولانی روی خطبة حضرت دقت شود ذخیرة بسیار عمیقی برای تفكر ما و برای تحلیل‌كردن جریان‌های سیاسی زمانة خودمان، خواهد بود. حضرت بعد از آن‌كه نسبت خود را با پیامبر و علی«علیهماالسلام» طرح نمودند و فرمودند: «وَ لَنِعْمَ المَعْزیُّ اِلَیْه» چه نیكو بزرگواری است آن كس كه من با او چنین نسبتی دارم، سپس در بارة پیامبراكرم(ص) می‌‌‌فرمایند:‌
122 - «فَبَلَّغَ بِالرِّسالَةِ صادِعاً بِالنَّذارَةِ» رسالت و مسئولیت خود را به نحو اَحسن انجام داد و نبوت را با «اِنذار» آغاز كرد.
123 - «مائِلاً عَلی مَدْرَجَةِ الْمُشْرِكینَ» در حالی كه راهش را از پرتگاهی كه مشركین در آن در حال سقوط بودند، جدا كرد.
124- «صارِباً ثَبَجَهُمْ، آخِذاً بِاَكْظامِهِمْ» مشركینی كه شمشیر بر فرق آنان نواخت و گلوگاه آنان را گرفت و فشرد.
می‌فرمایند: پیامبر(ص) در صحنة زندگی شما آمد و نگاه جدیدی به شما داد و موانع و پرده‌‌‌‌‌های درست اندیشیدن را كنار زد و رسالتی را كه به عهده‌ا‌‌ش بود به نحو كامل به انجام رساند و هشدارها و خطراتی را كه باید متذكر می‌شد، تذكر داد و جهت خود را از مشركین جدا كرد و نظامی را به وجود آورد كه شرك در آن دارای نقش نبود و گردن مشركین را زد و گلوگاه تنفس‌‌‌شان را گرفت. حضرت می‌‌فرمایند: اساساً جوّ شرك جوّی بود كه اصلاً اجازة درخشش به تفكر و اندیشه نمی‌داد ، و پیامبر(ص) آمد و گلوگاه شرك را فشار داد و فرهنگ آن را از درخشش و نقش‌آفرینی بازداشت.
بعضی وقت‌‌ها آدم فراموش می‌‌كند كه در زمان ظهور اسلام چه شرایط و فضایی بر بشریت حاكم بوده است. مرحوم كاشف‌‌‌الغطاء می‌گویند: وقتی یهودیت و مسیحیت داشتند كهنه و بی‌‌آبرو می‌شدند ، اسلام ظهور كرد و حتی یهودیت و مسیحیت را كه تماماً به عنوان یك دین از ارزش ساقط شده بود، دوباره به عنوان دین، زنده كرد و آن‌ها به عنوان ادیان توحیدی آبرومند شدند. یعنی وقتی چشم اندیشة بشر به ارزش دین باز باشد بقیة ادیان هم معنی رفتة خود را باز می‌‌یابند. امروزه با تمام تنوع و كثرت اندیشه‌‌‌های بشری كه در دنیا هست تقریباً بیشترین مشغلة ذهن بشر در بخش اندیشه، بر روی مسائل دینی است. وقتی نهضت دینی به پا شد بیشترین دغدغة بشر دغدغة دین و دینداری می‌‌شود.