تربیت
Tarbiat.Org

آنگاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود(گذر از ساحت علم حصولی به حیات علم حضوری)
اصغر طاهرزاده

خطرات شبه‌قدسی كردن موضوعات

در جلسه قبل به این نتیجه رسیدیم روشی هست كه به ظاهر دینداری است، ولی در باطن گمراهی است. عنوان بحث این بود: «فعالیت‌هایی برای شبه قدسی‌كردن»؛ این موضوع برای شناخت خطرات مسیر دینداری بسیار اهمیت دارد. اگر این موضوع درست روشن شود، موانع زیادی از جلو مسیر سلوك فرد و جامعه برداشته می‌شود، و غفلت از این موضوع دو خطر اساسی را به همراه دارد؛ یكی این که خودمان از ارتباط با حقایق قدسی محروم می‌شویم، بدون این‌كه این محرومیت را حس كنیم، دیگر این‌که به حق بی‌حرمتی می‌كنیم و حقیقت را از جایگاهش ساقط می‌نماییم.
شبه قدسی‌كردن، یعنی ما به ظاهر به دین عمل ‌كنیم ولی در باطن پیام دین را از بین ببریم. این نوع فعالیت، شبیه همان نوع فعالیتی است كه همه چیز را دنیایی می‌كند منتها در این حالت نظر را ظاهراً به عالم قدس و عالم معنا می اندازیم ولی اصالت را به دنیا می دهیم و به همین جهت معنویت مورد نظر در این نوع فعالیت ها، معنویت به معنای واقعی آن نیست.
عمداً دو نوع فعالیت دنیایی كردن دین و شبه‌قدسی كردن آن را جدا طرح كردیم تا موضوع در دو زاویه مورد بررسی قرار گیرد. آن‌جایی كه همه فعالیت‌ها را می‌خواهد دنیایی كند، اصالت را به دنیا می‌دهد، در حدّی كه مدعی است اصل و مقصد دستورات دین در نهایت ورود به همین دنیاست كه در این منظر بهداشت مدرنیته با نظافت دینی یکی می شود و نظافت از اخلاق ذمیمه مثل كبر و حسادت، در حدّ نظافت بدن پایین می‌آید. پیام دین را كه می‌گوید قلبت باید از هر گونه اخلاق زشت پاك باشد تا نور ایمان در آن بدرخشد، تبدیل می‌كند به همان چیزی كه فرهنگ غرب با محدودیتی كه در تفكر حسی خود دارد، مطرح می‌‌كند، و عرض شد در آن صورت اصلاً ضرورت وجود دین زیر سؤال می‌رود. زیرا نتیجه آن دیدگاه این می‌شود كه آنچه دیروز دین گفته، امروز دنیای مدرن می‌گوید پس دیگر چه نیازی به دین؟! در بحث «شبه‌قدسی كردن دین» به ظاهر دین را پذیرفته، اما آن را از تأثیر انداخته است به طوری كه در این روش، دینْ نمی‌تواند نقش‌آفرین باشد چون قالب دینی است ولی قلب آن زمینی است و راهی به سوی عالم قدس ندارد، كه بحث آن تا حدّی روشن شد و در آینده بیشتر به آن پرداخته می‌شود.