17-علماء اهل سلوک شرایط تجلی انوار الهی بر قلب را مثل شرایط تجلی نور خورشید بر آینه مطرح میکنند و میفرمایند: برای تجلی نور حق بر قلب باید مثل تجلی نور خورشید بر آینه، چندین شرط فراهم باشد:
الف- آینه صیقل خورده باشد و در ذات خود قابل صیقل باشد. مثل ذات و فطرت انسان که قابل پذیرش انوار الهی است.(330)
ب- آینه به طرف نور خورشید باشد مثل اینکه انسان باید حقایق را بشناسد و به آنها معرفت داشته باشد و مفتخر به عقاید حقه باشد و توجه خود را به سوی آنها معطوف دارد، وگرنه اگر آینه به طرف خورشید نباشد هرچند هم که صیقل خورده باشد و خورشید هم در حال درخشش باشد، نوری در آن تجلی نمیکند. پس جایگاه معرفت به حقایق جایگاه حساسی است.
ج- باید آینه از گرد و غبار پاک باشد تا تجلی خورشید با مانعی روبهرو نباشد. مثل اینکه انسان علاوه بر عقاید حقه، باید متخلق به اخلاق فاضله باشد و خود را از آلودگیهایی مثل حب دنیا و کینه و حسد پاک گرداند، وگرنه به جهت حجابهای رذایل اخلاقی، از تجلی انوار غیبی بر قلب محروم میشود.
د- آینه باید علاوه بر نداشتن غبار، پردهای هم بین آن و خورشید نباشد وگرنه نور خورشید بر آینه تجلی نمیکند. مثل پیشفرضهایی که انسانها دارند و گرفتار عقاید باطل میباشند و یا مفاهیمِ حقایق را به جای حقایق میگیرند.
اگر موانع فوق برطرف شود، به خودی خود نور الهی بر قلب انسان تجلی میکند. زیرا از طرف خداوند بخلی نیست و او دائمالفیض است. مثل اینکه برای تجلی نور خورشید در آینه فقط کافی است صفحة آن پاک و پاکیزه باشد. نیمة دوم موضوع که تجلی نور خورشید است به خودی خود در صحنه است. به همین جهت باید متوجه بود انوار غیبی نسبت به ما در نزدیکترین شرایط ممکنه هستند، همینکه ما موانع را برطرف کردیم با تجلی آن انوار روبهرو خواهیم شد. آنچه ممکن است موجب کم همتی و یأس شود این است که فکر کنیم باید علاوه بر رفع موانع، جهت کششِ تجلیات انوار غیبی هم کاری بکنیم، و چون نمیتوانیم در آن راستا کاری انجام دهیم ناامید میشویم، غافل از اینکه از آن طرف بخلی نیست و سراسر لطف و توجه است.