ابتدا باید روشن شود چه چیزهایی حقیقتاً فعالیت فرهنگی نیست و نیز متوجه باشیم بعضی از فعالیتهای فرهنگی و عبادات به خودی خود حجاب ارتباط با حقیقتاند. پس از این مرحله، مرحلهی دومِ كار، به جهت ماهیت مخصوصش بسیار ساده و سهل محقق میشود. همان طور که قبلا عرض شد مثل اینكه وقتی ابتدا ما شیشه را پاك كردیم، مرحلة بعد كه تجلی نور خورشید در اطاق است به راحتی انجام میگیرد. یا همانطور كه برای ارتباط با حقیقتِ فرهنگ كربلا لازم است اول بفهمیم کربلا چه چیزهایی نیست و خود را از حجابهای پیش ساخته آزاد كنیم، بعد حضرت اباعبدالله(ع) كه تجسم بالفعل فطرت هر انسانی است،خود را و نور كربلایی خود را بر جان ما مینمایاند، وقتی بفهمیم حقیقت چه چیزهایی نیست و بعد جهت قلب را به سوی حقیقت بیندازیم، به خوبی احساس میكنیم از انوار عالیه آن برخوردار میشویم. آری؛ وقتی خواستیم راه را شروع كنیم، ابتدا با ضعفها روبهرو میشویم، ولی اگر مسیر را درست انتخاب كنیم، آرامآرام ضعفها برطرف و حقیقت جلوهگر میشود. عمده درست دیدن مقصد و درست طی كردن راه است.