بسم الله الرحمن الرحیم
بحثمان در این رابطه بود كه چرا بعضی از فعالیتهای فرهنگی بهرههای لازم را نمیدهند و انسان را به آن شور و شعف حقیقی نمیرسانند، در حالی که مطمئن هستیم اگر راه را درست طی کنیم حجاب بین ما و حقایق از بین میرود و میتوان با چشم قلب حقایق عالم را دید. همانطور که حضرت علی(ع) در جواب ذِعلب که از آن حضرت پرسید؛ «آیا خدایت را هنگام عبادت او دیدهاى؟» فرمودند: «مَا كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ» من آنچنان نیستم که پروردگاری را عبادت کنم که او را نمیبینم.
آنگاه پرسید؛ «یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ كَیْفَ رَأَیْتَهُ؟» چگونه او را دیدهاى؟ «قَالَ یَا ذِعْلِبُ لَمْ تَرَهُ الْعُیُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَكِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَانِ»؛(36) فرمود: دیدگان هنگام نظر افكندن او را درك نمىكنند ولى دلها با حقایق ایمان او را در مىیابند.
حال سؤال این است که چرا فعالیتهای فرهنگی ما چنین سمت و سویی که امیرالمؤمنین(ع) به ما خبر میدهند، ندارد؟
قرآن میفرماید: «مَن كَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ وَالَّذِینَ یَمْكُرُونَ السَّیِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ یَبُورُ»؛(37)
هركس عزت مىخواهد بداند عزت یكسره از آن خداست، سخنان پاكیزه(عقاید حقّه) به سوى او بالا مىرود و عمل صالح به آن عقاید حقّه رفعت مىبخشد و آن را به سوی حق بالا میبرد، و كسانى كه با حیله و مكر مرتکب كارهاى زشت مىشوند عذابى سخت خواهند داشت و نیرنگشان پوچ و تباه مىگردد.
و یا از زبان معبودهای غیر الهی که مردم پرستیدهاند در روز قیامت میفرماید: «قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ یَنبَغِی لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِیَاء وَلَكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا»؛(38)
مىگویند: خدایا! منزهى تو، ما را نسزد كه جز تو و سرپرستی براى خود بگیریم، ولى تو كافران و پدرانشان را برخوردار كردى تا [آنجا كه] یاد [تو] را فراموش كردند و در نتیجه گروهى پوچ و تباه بودند.
چنانچه در دو آیة فوق ملاحظه كنید قرآن مشرکان را ملتی یبور و بایر و پوچشده معرفی میکند. تعبیر پوچشدن یا «یبور» یا به تعبیر امروزیاش نیهیلیسم، واژهای است كه باید نسبت به آن تأمل كرد. باز در همین رابطه در قرآن داریم:
«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَار»(39)
آیا ندیدی كسانی كه نعمت خدا را به كفران تبدیل كردند و قوم خود را به روزگار پوچی و نابودی كشاندند؟!
همه حرف قرآن در این آیات این است كه باید خدای واقعی را پیدا نمود و با او ارتباط پیدا كرد و اگر كسی برای جلوگیری از اضمحلال خود به غیر خدای واقعی امید داشته باشد میفرماید: «وَمَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ یَبُورُ»؛(40) چارهجوییها و برنامههای چنین فرد یا افرادی، پوچ خواهد شد و اصلاً هیچ چیزی به دست نمیآورند.