تربیت
Tarbiat.Org

آنگاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود(گذر از ساحت علم حصولی به حیات علم حضوری)
اصغر طاهرزاده

جلسه سوم، - شرطی‌کردن فعالیت‌های فرهنگی و انقطاع از عالم قدس

بسم الله الرحمن الرحیم

قصد اصلی ما در این سلسله بحث ها این است كه راه‌های ارتباط با حقایق را در فعالیت‌های دینی - اعم از فردی یا جمعی- مطرح كنیم، منتها ابتدا باید «نبایست‌ها» به خوبی روشن شود تا بفهمیم علت بی‌حاصلی كارها در كجاست و لذا در این جلسه هم بیشترین وقت را در تبیین فعالیت‌هایی می‌گذاریم كه به ظاهر فرهنگی و مذهبی است ولی در باطن چنین نیست. با روشن‌شدن چنین مواردی، آرام‌‌آرام می‌توانیم جایگاه دستورات دینی را درست بشناسیم و نهایت استفاده را از آن‌ها ببریم.
در جلسات گذشته بحث در این رابطه بود كه فعالیت‌های فرهنگی به سه شكل می‌تواند باشد؛ یك شكل از فعالیت‌های فرهنگی سعی می‌كند حقایق قدسی و معنوی را در حد واقعیت‌های محسوس و مادی پایین بیاورد و مسائل قدسی را به مسائل مادی تأویل كند. واژه تأویل و تحویل برای روشن‌نمودن مطلب یك واژه یا اصطلاح خوبی است. تحویل كردن یعنی محور آن فعالیت را عوض‌كردن، مثل تغییر جهت وضو در حد بهداشت بدن، و عملاً از این طریق رابطة بین صورتِ وضو با حقیقت آن قطع می‌شود، و به طور کلی در این روش از جنبه باطنی اعمالِ دینی غفلت می‌گردد و بیشترِ آن دستورات به عنوان اعتبارات صِرف طرح می‌شود. یك نوع از فعالیت فرهنگی آن است كه سعی كنیم تمام فعالیت‌ها را وارد جنبه قدسی كنیم و به همه كارها جنبه عبادی بدهیم و تلاش شود از طریق هر عملی با باطن عالم مرتبط شویم، كه إن‌شاء‌الله روی این نوع از فعالیت‌ بحث بیشتری خواهد شد. یك نوع فعالیت فرهنگی هم فعالیت‌های فرهنگی است كه به ظاهر قدسی است ولی در باطن، حجاب عالم قدس است، كه تحت عنوان فعالیت‌های شبه‌قدسی مورد بحث قرار می‌گیرد. هر سه نوع فعالیت‌های فرهنگی باید به خوبی شناخته شوند تا بفهمیم خطر پوچ‌شدن فعالیت‌های فرهنگی در كجاست و چه موقع در افراط و یا در تفریط قرار داریم و چه موقع در تعادل هستیم.