تربیت
Tarbiat.Org

آنگاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود(گذر از ساحت علم حصولی به حیات علم حضوری)
اصغر طاهرزاده

جلسه نهم، - از ارتباط با وجودِ خود، تا ارتباط با وجود خدا

بسم الله الرّحمن الرّحیم
طی جلسات گذشته؛ بحث به این‌جا رسید که اگر روح انسان با «وجود» یا «هستْ» ارتباط بر قرار کند تحت تأثیر تجلیات «وجود» قرار می‌گیرد، هنر انسان باید این باشد كه بتواند با ذاتِ وجود مرتبط شود و حق را به حق بیابد، این‌جاست كه عرض شد «هست، هست می‌آورد». عمده این است که بتوانیم وارد این فرهنگ و این ساحت بشویم و زوایای آن را با دقت بررسی نماییم تا بدون هر گونه حجابی با «وجود» ارتباط برقرار بکنیم، نه با ماهیات و یا چیست‌ها. ماهیات یا چیستی اشیاء حد ذهنی اشیاء است و به اصطلاحِ فیلسوفان جنبه عدمی آن‌ها است و چیز عدمی نمی‌تواند پرتوافشانی كند. به عنوان مثال نور و دیوار را مقایسه كنید، دیوار نمی‌تواند پرتوافشانی كند و جلوه نازله‌ای از خود را بنمایاند ولی نور این توان را دارد. حال هر وقت می‌خواهید با وجودِ عالم مرتبط شوید باید متوجه جنبه نوری عالم باشید همین که ما بنای توجه به «وجود» یا «هست» را بگذاریم به راحتی می‌رسیم به این نكته که فقط حقایق هستند كه جنبه وجودی دارند و نه ماهیات و مفاهیم، و این جا است كه به میدان با برکتی در زندگی پاگذارده ایم.