سؤال: آیا خودِ این جلسات و مباحث یك نوع مشغول شدن به مفاهیم نیست؟
جواب: بله خود این صحبتها هم از جهتی تماشاگری است، در حالیكه در دینداری به جای تماشاگری، بازیگری باید مقصد و مقصود باشد، منتها بازیگری برای نظر به حقایق، راه و رسمی دارد كه آگاهی از آن راه و رسم لازم است، گفت:
آن جهان و راهش ار پیدا بدی
كم كسی یك لحظه در این جا بدی
پس معلوم است هنوز راه پیدا نشده است كه اینجا هستیم. ولی به هر حال اگر مشغول جلسات ممتد شدیم و وارد ارتباطِ وجودی با عالم قدس نگشتیم، حاصل کار همان مفهومگرایی صِرف است كه عرض شد پوچی و بیبركتی به بار میآورد، اگر فقط آدرس داشته باشید فایده ندارد. آری بعضی از علوم هست كه خودش یك نحوه سلوک است مثل مباحث معرفت النفس و یا مباحث معاد، البته به شرطی كه آن علوم به نحو حضوری و قلبی ارائه شود و انسان را به درون خود و عالم غیب و قیامت سیر دهد، اگر با قرآن و روایات درست برخورد شود چنین نقشی دارند.
علمی که میگوید لایهها و حجابهای بین خود و حقیقت را پس بزن و خودت را درست ببین، علمی است كه عین سلوك است. این نوع معرفتْ خود به خود ما را وارد عالَم معنی میكند، و آن فكری هم كه در روایات توصیه شده است اینچنین است، در واقع آن علم نظركردن به حقایق الهیه است. چنانچه رسول خدا(ص) میفرمایند:
«فِكْرُ ساعةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبادِةِ سَنَةٍ وَ لا یَنالُ مَنْزِلَةَ التَّفَكُرِ اِلَّا مَنْ خَصَّهُ الله بِنُورِ المَعْرَفَةِ وَ التَّوْحِید»(278)
یك ساعت فكر بهتر از یك سال عبادت است و كسی به مقام و منزلت تفكر نمیرسد مگر آن كه خداوند او را به نور معرفت و توحید مخصوص كرده باشد.
اگر با دقت زیاد به این روایت توجه فرمائید نكته ارزشمندی را مطرح میكند و آن این كه كسی وارد وادی تفكر نمیشود و نمیتواند وارد آن نوع تفكر شود كه یك ساعت آن بهتر از یك سال عبادت است، مگر اینكه خداوند او را به نور معرفت و توحید مخصوص گرداند، معلوم است كه نور معرفت و توحیدِ مورد نظر، معرفت حضوری است و آن تفكر، تفكری است كه سیر به سوی حقایق است. مثل وقتی شما به نحو حضوری به نفس خود نظر دارید و در خود سیر میكنید. چنانچه ملاحظه فرمایید، همین روایت به خودی خود ما را متذکّر میكند كه به كجا نظر كنیم. و به همین جهت گفته میشود تدبّر در سخنان معصوم(ع) به خودی خود عبادت است. بعضیها تصوّر میکنند باید روایت بخوانند تا بعد کاری بکنند، در حالیكه صِرف تدبّر در روایات یک نحوه سیر است. آیتاللهبهجت«حفظهاللهتعالی» فرموده بودند روزی یک روایت بخوانید، بعد از یک سال ببینید چقدر فرق كردهاید. چون روایات نوری دارد كه انسان را در یك حالت حضوری، با حقایق عالم مرتبط میكند. روایت خواندن فرق می کند با کتاب خواندن، روی این اساس میتوان گفت تدبّر در قرآن و روایات یك نحوه عمل قلبی است. جنس فرهنگ اهلالبیت(ع) این است، چون خودشان با نظر به حقایق غیبی سخن میگویند و لذا سخنانشان هم یك نحوه نظر به حقایق را در انسان ایجاد میكند و تفكر در این نوع متون، عین سلوك است.