بسماللهالرحمنالرحیم
مَن كَانَ یُرِیدُالْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا إِلَیْهِ یَصْعَدُالْكَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ
یَرْفَعُهُ وَالَّذِینَ یَمْكُرُونَ السَّیِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَ مَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ یَبُورُ(13)
هركس عزّت میخواهد عزّت، یكسره از آن خداست. عقیدة پاک به سوى او بالا مىرود و عمل صالح به آن عقیده رفعت مىبخشد، و كسانى كه حیله و مكرهاى زشت مرتکب میشوند، عذابى سختخواهند داشت و نقشههایشان سراسر با پوچی و بیثمری روبهرو خواهد شد.
بحثی كه بناست طی چند جلسه خدمت عزیزان عرض كنم، در این رابطه است كه اگر میخواهیم فعالیت فرهنگی به معنی دینی آن، انجام دهیم و در اصلاح خود و دیگران تلاش كنیم، این كار باید چه سمت و سویی داشته باشد كه پس از مدتی با بیثمری كارمان روبهرو نشویم؟! به خصوص كه تجربة بینتیجهبودن بعضی از فعالیتهای فرهنگی گروههای مذهبی، در قبل و بعد از انقلاب به شدت ما را به این فكر فرو میبرد که صِرفاً به ظاهرِ دینی کارهایمان دلخوش نباشیم. زیرا بسیاری از فعالیتهای فرهنگی كه حتی با انگیزههای دینی انجام میگرفت، پس از مدتی یا كاملاً بیثمر بود و یا نسبت به انرژی مصرفشده بهره بسیار کمی در پی داشت، به طوری كه برنامهریزان آن، امكان ادامه كار را از دست میدادند و گرفتار حالت یأس و پوچی میشدند. در صورتیكه اگر قبل از انجام هر گونه فعالیت فرهنگی، سمت و سوی كار مشخص باشد و معلوم شود تا كجا میخواهند بروند و چگونه میخواهند این مسیر را طی كنند، كار به جایی نمیكشد كه بعد از یك مدتی احساس كنند نه خودشان به كمال مطلوبی رسیدهاند و نه بقیه را توانستهاند به کمالی برسانند.