تربیت
Tarbiat.Org

آنگاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود(گذر از ساحت علم حصولی به حیات علم حضوری)
اصغر طاهرزاده

پاورقی ها

1 - به تفسیر حمد از امام خمینی(ره) جلسه اول، رجوع شود.
2 - آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی (دیوان حافظ)
3 - سوره یونس، آیه 35.
4 - دیوان امام خمینی(ره)، ص 111.
5 - سوره واقعه، آیات 77 تا 79.
6 - در رابطه با فهم جایگاه فرهنگ مهدویت، به كتاب «جایگاه واسطه فیض در هستی» از همین مولف رجوع فرمایید.
7 - «تحف‌العقول»، ابن شعبه حرانی، ص 326 - بحارالأنوار، ج 65، ص 276.
8 - سوره یوسف، آیه 90.
9 - سوره عنکبوت، آیه 69.
10 - سوره تغابن، آیه 11.
11 - سوره نور، آیه 54.
12 - سوره فصلت، آیه 30.
13 - سوره فاطر، آیه 10.
14 - چنانچه در آیه مورد بحث دقت بفرمایید «یَمْكُرُونَ السَّیِّئَاتِ» را در مقابل «كَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِح» قرار داد و نتیجة مَکر سَیئه را عذاب شدید و پوچی و بی‌ثمری اعلام فرمود.
15 - سوره اعراف، آیه12.
16 - سوره حجر، آیه39.
17 - سوره ص، آیه79.
18 - سوره بقره، آیه34.
19 - «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ».سوره کهف، آیه 50.
20 - سوره كهف، آیه103.
21 - سوره كهف، آیه104.
22 - «من لایحضره‌الفقیه»، ج2 ص75.
23 - اشاره دارد به جواب حضرت روح الله خمینی (رض) در پاسخ به سوال خبرنگاری که در هنگام برگشت از پاریس از ایشان پرسیده بود «چه حالی دارید؟».
24 - سوره كهف، آیه105.
25 - سوره كهف، آیه110.
26 - سوره حجرات، آیه2.
27 - سوره اعراف، آیه8.
28 - ده شاهی یعنی نیم ریال.
29 - «توحید صدوق»، باب ما جاءَ فی‌الرؤیه، حدیث 21، ص 118.
30 - سخنرانی در مراسم شب قدر- حرم حضرت معصومه(س) روزنامه كیهان 9/7/86.
31- سوره یونس، آیه 35.
32 - سوره یونس، آیه 35.
33 - «بحارالانوار»، ج24، ص147 و نیز به بحارالانوار، ج9، ص213 رجوع فرمایید.
34 - «اصول كافی»، ج1 ص471.
35 - «بحارالأنوار»، ج 51، ص 156.
36 - ارشادالقلوب، ج 2، ص 374 .
37 - سوره فاطر، آیه10.
38 - سوره فرقان، آیه18.
39 - سوره ابراهیم، آیه28.
40 - سوره فاطر، آیه10.
41 - همه‌چیز سوبژه شد و نقش ذهن افراد میدان‌دار زندگی قرار گرفت و از ارتباط با «وجودِ حقایق» روی برگردانده شد.
42 - قرآن در آیه 38 سوره سبأ در نقد مترفین می‌فرماید: «وَالَّذِینَ یَسْعَوْنَ فِی آیَاتِنَا مُعَاجِزِینَ أُوْلَئِكَ فِی الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ» آن‌هایی که در آیات ما تلاش می‌کنند تا آن‌ها را از اثر بیندازند و با تقلیل‌دادن پیام آیات، عملاً آن‌ها را زیر پا گذارند، تا به زعم خود ما را ناتوان کنند، همگی نزد ما در عذاب احضار می‌شوند.
43 - «شاعران در زمان عسرت»، از دکتر رضا داوری.
44 - نقل از كتاب «راه‌های جنگلی»، مارتین هایدگر، ص261.
45 - سوره نمل، آیه44.
46 - جهت بررسی بیشتر به كتاب «فرهنگ مدرنیته و توهم» از همین مولف رجوع فرمایید.
47 - قرآن در رابطه با این‌که مردم با «حرف» زندگی می‌کنند و به حاشیة معانی نظر دارند تا به خودِ حقایق؛ در آیه 11سوره حج می‌فرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ»؛ و از میان مردم كسانى هستند كه خدا را فقط با حرف مى‏پرستند پس اگر خیرى به آ‌ن‌ها برسد بدان اطمینان یابند و چون بلایى به آن‌ها برسد روى برتابند، این‌ها در دنیا و آخرت در خسرانند، این است همان خسران آشكار.
48 - به کتاب «در بارة علم»، ویراست دوم از دکتر داوری، بخش اول ص 24 و به کتاب «مبانی اندیشه‌های اجتماعی غرب» از مرحوم دکتر محمدمددپور رجوع شود.
49 - بحارالأنوار، ج 55، ص 5.
50 - که به این نوع مفاهیم، مفاهیم انتزاعی می‌گویند، زیرا ما بازاء خارجی دارند.
51 - «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا».
52 - «تفسیر سوره حمد»، امام خمینی(ره)، ص 68 - «نور علی نور»، آیت‌الله حسن‌زاده، ج 1، ص 154.
53 - «بحار‌الانوار»، ج45 ص59 - «منتهی‌الآمال»، ص404.
54 - برای بررسی بیشتر به نوشتار »چه شد که کار به قتل حسین(ع) کشیده شد« از همین نویسنده مراجعه فرمایید.
55 - «كافی»، ج2، ص 83.
56‌- «بحار‌الانوار»، ج1، ص224.
57 - به شرح گفتاری حدیث عنوان بصری از همین نویسنده رجوع فرمایید.
58 - تفسیر سوره حمد.
59 - سوره فاطر، آیه10.
60 - «تفسیر سوره حمد»، امام خمینی(ره)، جلسات 3 و 4.
61 - «وسائل‌الشیعه»، ج4، ص469.
62 - «بحار‌الانوار»، ج77 ، ص237.
63 - به کتاب «سنن‌النّبی» از علامه طباطبایی(ره) رجوع شود.
64 - «بحار‌الانوار»، ج 77، ص 229، - «جامع احادیث شیعه»، ج2، ص282.
65 - سوره هود، آیه7.
66 - برای بررسی جایگاه آدمیت در نزدیکی به شجره ممنوعه، به کتاب «هدف حیات زمینی آدم» از همین مولف رجوع فرمایید.
67 - سوره بقره، آیه21.
68 - سوره ص، آیه72.
69 - سوره نحل، آیه 2.
70 - «سرگذشت قرن بیستم»، روژه گارودی، فصل سوم، انتشارات سروش.
71‌ - سوره مائده، آیه70.
72 - اومانیسم: فرهنگ «انسان محوری» است به جای «خدا محوری» و لذا در این فرهنگ، امیال و اندیشه انسان‌ها اصالت دارد و نه حكم خدا.
73 - سوره انبیاء، آیه10.
74‌ - «بحار‌الانوار»، ج76 ، ص403.
75‌- به «فلسفه تعلیم و تربیت» از دكتر علی شریعتمداری رجوع شود.
76 - «الكافی»، ج 2، ص 105.
77 - وقتی قرآن در آیه 72 سوره صاد می‌فرماید: «فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی» می‌خواهد بفرماید خداوند از مقام روح که عالی‌ترین مخلوق است، جلوه‌ای و نازله‌ای به انسان داده تا از طریق تزکیه و اعمال عبادی، به «روح» که حقیقت انسان است برگردد.
78 - «اصول كافی»، باب اخلاص، حدیث شماره 4.
79 - «نهج‌البلاغه»، خطبه 1.
80‌ - سوره ذاریات، آیه56.
81‌ - خداوند در آیه 42 سوره زمر می‌فرماید: «اَللهُ یتَوَفَّی الْاَنْفُسَ حِینَ مَوتِهَا».
82 - سوره اعراف، آیه53.
83 - «بحار‌الانوار»، ج 52، ص 146.
84 - برای روشن شدن این موضوع به كتاب «دعای ندبه، زندگی در فردایی نورانی» از همین مولف رجوع فرمایید.
85 - سوره حجر، آیه 21.
86 - مشکل بت‌پرستی آن است که به چیزی باطن می‌دهد که اعتبار خود انسان‌ها است.
87 - «وسائل‌الشیعه»، ج 4، ص 469.
88 - «بحار‌الانوار»، ج77 ، ص237.
89 - «بحار الأنوار»، ج‏ 68، ص 146.
90 - سوره بقره، آیه34.
91 - همان.
92‌ - زال یكی از فرزندان رستم نیز است.
93 - سوره یوسف، آیه 108.
94 - «بحار الانوار»، ج 10، ص 395.
95 - سوره بقره، آیه30.
96 - سوره بقره، آیه30.
97 - سوره بقره آیه 31.
98 - سوره بقره آیه 33.
99‌ - سوره بقره، آیه33.
100 - سوره احقاف، آیه35.
101 - «من لایحضره الفقیه»، ج4 ، ص400.
102 - آیت الله حسن زاده از قول علامه طباطبایی «ره» نقل می کنند مرحوم قاضی فرمود من که به نجف تشرف حاصل کردم روزی در معبری آخوندی را دیدم شبیه آدمی که اختلال حواس دارد و مشاعر او درست کار نمی کند، راه می رود. از یکی پرسیدم که این آقا اختلال فکر و حواس دارند؟ گفت نه آلان از جلسه درس اخلاق آخوند ملا حسینقلی همدانی به درآمده و هر وقت آخوند صحبت فرمایند در حضار اثری می گذارد که بدین صورت از کثرت تاثیر کلام و تصرف روحی آن جناب، از محضر او بیرون می آیند (صادق حسن زاده, طبیب دلها؛ انتشارات آل علی(ع) ص 168).
103 - سوره ذاریات، آیه56.
104 - «ترجمه الغدیر»، ج5 ، ص296 ، نقل از خطیب در تاریخ خود، ج14، ص321 و نقل حافظ هیثمی در مجمع‌الزوائد، ج7 ، ص236.
105 - «كافی»، ج3 ، ص485.
106 - «ترجمه المیزان»، ج25 ، ص24.
107 - سوره بقره، آیه285.
108‌ - سوره تحریم، آیه6.
109 - در بحث تفسیر سوره فاطر، از همین نویسنده، به طور مختصر به جایگاه ملائکه پرداخته شده است.
110 - سوره نازعات، آیات1 تا 5.
111 - سوره مرسلات، آیات 1 تا 5.
112 - «منیة‌المرید»، ص10.
113 - «منیة‌المرید»، ص9.
114 - وَجَدْتُ فِی كِتَابِ سُلَیْمِ ‌بْنِ‌قَیْسٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِی عَیَّاشٍ عَنْهُ قَالَ سَمِعْتُ ابْنَ عَبَّاسٍ یَقُولُ سَمِعْتُ مِنْ عَلِیٍّ(ع) حَدِیثاً لَمْ أَدْرِ مَا وَجْهُهُ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) أَسَرَّ إِلَیَّ فِی مَرَضِهِ وَ عَلَّمَنِی مِفْتَاحَ أَلْفِ بَابٍ مِنَ الْعِلْمِ یَفْتَحُ كُلُّ بَابٍ أَلْفَ بَاب. ‏(بحارالأنوار، ج40، ص216 - ارشاد شیخ مفید، ص 166).
115 - سوره فاطر، آیه19.
116 - سوره فاطر، آیه20.
117 - سوره فاطر، آیه22.
118 - «تفسیر سوره حمد»، امام خمینی(ره) جلسه 3.
119 - به ترجمه الحیات، احمد آرام، ج3، ص 283 رجوع شود.
120 - سوره زمر، آیه9.
121 - سوره سجده، آیه 18.
122 - «نهج‌البلاغه»، خطبه 179.
123 - «کافی»، ج2، ص496.
124 - سوره روم، آیه29.
125 - سوره رعد، آیه27.
126 - «وسائل‌الشیعه»، ج1، ص48.
127 - امام صادق(ع) پس از آن که توصیه می فرمایند تلاش های انسان باید در سه محور باشد، یکی جهت امرار معاش و دیگری در ذخیره اندوختن برای معاد و لذت در امر غیر حرام. می فرمایند: از طریق آن لذت آمادگی خود را جهت دو امر دیگر قوت بخش. ( الکافی ج5 ص87) یعنی در این فرهنگ لذات جسمانی هم جهت معنوی به خود می گیرد.
128 - «الكافی»، ج2 ، ص105.
129 - «الكافی»، ج1، ص11.
130 - همان.
131 - فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْعَقْلَ وَ هُوَ أَوَّلُ خَلْقٍ مِنَ الرُّوحَانِیِّینَ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مِنْ نُورِهِ فَقَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقْتُكَ خَلْقاً عَظِیماً وَ كَرَّمْتُكَ عَلَى جَمِیعِ خَلْقِی قَالَ ثُمَّ خَلَقَ الْجَهْلَ مِنَ الْبَحْرِ الْأُجَاجِ ظُلْمَانِیّاً فَقَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَلَمْ (الكافی ج 1، ص 20، كتاب العقل و الجهل).
132 - سوره بقره، آیه38.
133 - همان.
134 - همان.
135 - «بحار‌الانوار»، ج1 ، ص224.
136 - سوره ذاریات، آیه56.
137 - «وسائل‌الشیعه»، ج1، ص48.
138 - سوره منافقون، آیه9.
139 - سوره فاطر، آیه10.
140 - در مورد «عزّت»، لسان‌العرب در ذیل ماده «ع. ز . ز» عزیز را چنین معنی می‌کند: «رَجُلُ عزیز» یعنی؛ «مَنیعٌ لا تُغْلَبْ و لا یقْهَر»؛ انسانی غیر قابل نفوذ که مغلوب و مقهور نمی‌شود. نهایه ابن‌اثیر «العزیز» را چنین معنی می‌کند: «هو الغالبُ القوی الّذی لا یغْلَب. والعزّةُ فی‌الاصل: القوةُ و الشَّدَهُ وَ الْغَلبه»؛ عزیز آن غالب قوی است که مغلوب نمی‌شود و عزت در اصل به معنی قوت و شدت غلبه است. مجمع‌البحرین می‌فرماید: «العزیز مِن اسمائه تعالی، و هو الّذی لا یعادِلُهُ شَیئٌ اَوِالْغالِبُ الّذی لا یغْلَب»؛ عزیز از اسماء الهی است، کسی است که عِدل و معادلی ندارد، یا غالبی است که مغلوب نمی‌شود. در مقابل معنی عزیز بر اساس معانی فوق مفهوم «نِفْله» را قرار دادم که در فرهنگ‌های لغت به معنی تلف‌شده، از بین رفته، و به هدر رفته آمده است.
141 - همان.
142 - همان.
143 - سوره ملك، آیه2.
144 - به کتاب مهر تابان آیت الله تهرانی رجوع شود.
145 - عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ أَخْبَرَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنِ النَّبِیِّ(ص) عَنْ جَبْرَئِیلَ قَالَ لَمَّا أَخَذَ نُمْرُودُ إِبْرَاهِیمَ لِیُلْقِیَهُ فِی النَّارِ قُلْتُ یَا رَبِّ عَبْدُكَ وَ خَلِیلُكَ لَیْسَ فِی أَرْضِكَ أَحَدٌ یَعْبُدُكَ غَیْرُهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى هُوَ عَبْدِی آخُذُهُ إِذَا شِئْتُ وَ لَمَّا أُلْقِیَ إِبْرَاهِیمُ(ع) فِی النَّارِ تَلَقَّاهُ جَبْرَئِیلُ(ع) فِی الْهَوَاءِ وَ هُوَ یَهْوِی إِلَى النَّارِ فَقَالَ یَا إِبْرَاهِیمُ لَكَ حَاجَةٌ فَقَالَ أَمَّا إِلَیْكَ فَلَا وَ قَالَ یَا اللَّهُ یَا أَحَدُ یَا صَمَدُ یَا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ نَجِّنِی مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى النَّارِ كُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى‏ إِبْراهِیمَ (بحار‌الانوار، ج12، ص 39)
146 - سوره تكویر، آیه20.
147 - سوره انعام، آیه79.
148 - در این مورد به بحثی که در تفسیر سوره واقعه شده است، رجوع فرمایید.
149 - حضرت می‌فرمایند: «مَا بعثتُ بِالرُّهْبَانِیَه وَ لَكِن بِالْحَنِیفِیة السَّمحه»، من برای سخت‌گیری و ریاضت‌های طاقت‌فرسا مبعوث نشده‌ام، بلکه برای روشی مبعوث شده‌ام که روشی میانه‌رو و راحت است. (مجمع‌البحرین ج2، ص374).
150 - «عدة الداعی»، ج 1، ص 74 . الكافی، ج 1 ، ص 43.
151 - سوره یونس، آیه12.
152 - سوره هود، آیه9.
153 - برای بررسی مبانی فکری فرهنگ مدرنیته به کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهّم» از همین مولف رجوع فرمایید.
154 - سوره شوری، آیه48.
155 - در روایت هست: چون پیامبر(ص) در شب معراج به آسمان بالا رفت و عظمت پروردگارش را مشاهده کرد به سجده افتاد، وقتی سر از سجده بر داشت باز عظمت پروردگارش را مشاهده کرد، دوباره به سجده رفت، بر این اساس سجده دوبار وارد شده. («اسرار الصلاة»، آیت‌الله‌جوادی«حفظه‌الله»، ص 94)
156 - «جامع احادث الشیعه»، ج 2، ص 282، ح 2073.
157 - سوره قصص، آیه 6.
158 - به کتاب «فصوص الحکم» فارابی و نمط هشتم و نهم « تنبیهات و اشارات» بوعلی رجوع شود.
159 - به کتاب «معاد، بازگشت به جدی ترین زندگی» ص 43 تحت عنوان «دلیل وجود عالم برزخ در قرآن» از همین مولف رجوع فرمائید.
160 - سوره هود، آیه 29.
161 - «كافی»، ج1 ص98.
162 - «بحارالأنوار»، ج 4 ، ص 304 .
163 - «وسائل الشیعه»، ج 15، ص197.
164 - «الکافی»، ج 1 ، ص 318.
165 - سوره ابراهیم، آیه 1.
166 - سوره حدید، آیه 12.
167 - سوره حدید، آیه 13 .
168 - سوره حدید، ادامه آیه 13.
169 - سوره اعراف، آیه 201.
170 - سوره واقعه، آیات 77 تا 79.
171 - سوره بقره، آیه 285.
172 - سوره حدید، آیه 8.
173 - ماهیتِ هر شیئ حدّ آن شیئ است که ذهن از وجود خارجی انتزاع می‌کند و به اصطلاح «ماهیت به چیستی شیئ» گفته می‌شود.
174 - مفاتیح‌الجنان، دعای صباح.
175 - سوره کهف، آیه110.
176 - سوره واقعه، آیه 80 و 81 .
177 - «شرح نهج‌البلاغه»، مدرس وحید، ج10، ص79.
178 - سوره نجم، آیه 11.
179 - سوره اعراف، آیه 157.
180 - سوره احزاب، آیه 33.
181 - سوره شوری، آیه 23.
182 - سوره اسراء، آیة 26.
183 - سوره انفال، آیة 41.
184 - سوره احزاب، آیة33.
185- «الملهوف علی قتلی الطفوف»، ص213.
186 - به كتاب «بصیرت حضرت فاطمه(س)» از همین مولف رجوع فرمائید.
187 - نهج‌البلاغه، خطبه 2 ، ج 23 ، ص 117 .
188 - «بحار‌الانوار»،ج4 ، ص 304.
189 - «الكافی»، ج‏1، ص 144.
190 - سوره انعام، آیه 50.
191 - «الكافی»، ج‏1، ص 212.
192 - امام حسین(ع) پس از وداع از زن و فرزند، سوار بر اسب به میدان آمد؛ پس مبارز طلبید، هر كه در برابر حضرت قرار گرفت به خاك افكنده شد، عدة زیاد در جنگِ تن به تن به خاك افتادند، دیگر كسی جرأت به میدان آمدن نداشت. خود حضرت گاهی به میمنه لشكر عمرسعد حمله كرد و گاهی به میسره حمله می‌نمود، و در شعار خود می‌فرمود: ترجمه شعارهای حضرت این است كه: مرگ در نزد من بهتر است از پذیرفتن ننگ، و پذیرفتن ننگ بهتر از قبول آتش. من حسین‌بن‌‌علی هستم. سوگند یاد كرده‌ام در مقابل دشمن سر فرود نیاورم، از اهل‌البیت پدرم حمایت می‌كنم و در راه آیین پیامبر(ص) كشته می‌شوم. (بقیه شعارها را در مقتل خوارزمی ج2 ص 33 دنبال كنید).
193 - «اللهوف»، سیدبن‌طاووس، انتشارات صلاة، ص 170 - «منتهی‌الآمال»، ج 1، ص 394، انتشارات کتاب‌فروشی اسلامیه.
194 - «أمالی الصدوق»، ص 137، المجلس الثامن و العشرون‏.
195 - اشكی كه در شیعه هست با ناراحتی‌های عاطفی و احساساتی فرق اساسی دارد، اشك برای حسین(ع) عامل رابطه انسان است با مقاصد قدسی و لذا نه تنها شادی و نشاط را از شیعیان نمی‌گیرد، بلكه شادی و نشاط در زندگی شیعیان موج می‌زند. ولی نباید آن را با لذت‌گرایی همسان دانست، زیرا تفاوت زیادی است بین آن شادی كه با پرهیزکاری همراه است و روح معنوی دارد با آنچه امروز در غرب هست كه در آن، لذت‌گرایی مقصد و معبود شده است. در شیعه، شور زندگی با یادآوری غم غربت نسبت به عالم قدس همراه است و با فرهنگ مرگ آگاهی راه خود را از قهقهه‌های اهل غفلت جدا كرده و سعی دارد خود را در فرحِ حضورِ با حق حفظ كند و اشك بر حسین(ع) نوعی طلب آن فرح است و آن‌هایی كه غم غربت در این دنیا را می‌شناسند می‌فهمند حزن مقدس چه حلاوتی دارد و مواظب‌اند گرفتار لذت‌گرایی و خوش‌گذرانی اهل دنیا نشوند تا از ارتباط با حقایقِ وجودی عالم محروم نگردند.
196 - «ترجمه خصائص الحسینیه»، ص47.
197 - «كامل الزیارات»، 142، الباب الخامس و الخمسون.
198 - سوره بقره، آیه 282.
199 - در مورد معرفت نفس راه ارتباط با «وجود» در جلسة نهم همین کتاب بحث شده است.
200 - دل شکسته‌شدن از تاب: یعنی دلش از سخن نیش‌دار او آتش گرفت.
201 - آشناکردن: شناکردن.
202 - به نوشتار «کربلا در سطوح مختلف تحلیل» مراجعه فرمایید.
203 - «دیوان شمس»، بخش اول، قسمت 16.
204 - «بحار‌الأنوار»، ج 23، ص 101.
205 - چون پیامبر خدا(ص) فرمودند: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» هرکس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است(«مسند»، احمد حنبل، ج4، ص 96 - «صحیح مسلم»، ج 6، ص 22).
206 - به کتاب «جایگاه و معنی واسطة فیض»، قسمت «ملاقات با امام زمان(عج)، خطرها و غفلت‌ها» رجوع شود.
207 - «تاریخ طبری»، ج 3، ص 307، به نقل از یاران شیدای حسین(ع)، حجت‌الاسلام دکتر مرتضی‌آقا‌ تهرانی.
208 - مقتل حسین(ع)، مقرم، ص 284.
209 - «کافی»، ج1، ص 337 - «بحارالانوار»، ج52، ص147.
210 - «بحارالأنوار»، ج 47 ، ص58 .
211 - سوره احزاب، آیه 33 .
212 - به کتاب امام شناسی، ج 3، از آیت‌‌الله سیدمحمدحسین‌حسینی‌تهرانی رجوع شود.
213 - سوره شوری، آیه 23.
214 - سوره سبأ، آیه 47.
215 - سوره فرقان، آیه 57.
216 - سوره فرقان، آیه 57.
217 - سوره انبیاء، آیه 73.
218 - سوره انبیاء، آیه3 7.
219 - سوره انعام، آیه75.
220 - مفاتیح‌الجنان، دعای ندبه
221 - سوره محمد، آیه 24 .
222 - سوره واقعه، آیه 80 .
223 - سوره واقعه، آیه 81.
224 - «دیوان امام خمینی(ره)»، غزل دریای فنا، ص 104.
225 - سوره احزاب، آیه 72.
226 - محمد بن حمزه فناری «مصباح الانس» ، ص 180.
227 - قونوی «اربعین حدیث» ، ص5.
228 - «تفسیر سوره حمد»، امام خمینی(ره)، جلسه سوم.
229 - «مفتاح الفلاح»، ص 368.
230 - نشریة كتاب هفته، شماره 62 شنبه 2 دی‌ماه 1385.
231 - «کامل الزّیارات»، ص 62.
232 - «کشف الغمه»، ج2، ص20.
233 - «لهوف»، ص65.
234 - «مفاتیح‌الجنان»، اعمال روز عاشورا.
235 - «بحار‌الانوار»، ج4، ص295.
236 - «غرر‌الحكم»، ص233.
237 - «بحار‌الانوار»، ج18، ص409.
238 - «شرح مقدمه قیصری»، سید جلال‌الدین‌آشتیانی، ص771.
239 - مفاتیح الجنان، دعای عدیله.
240 - کتاب «آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین» از همین مولف.
241 - «مثنوی»، دفتر اول ص79.
242 - سوره قلم، آیه 4.
243 - «بحار‌الانوار»، ج 16، ص 210.
244 - سوره انفال، آیه 17.
245 - «الْقَصْدُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِالْقُلُوبِ أَبْلَغُ مِنْ إِتْعَابِ الْجَوَارِحِ بِالْأَعْمَال‏» حركت به جانب خدا با دل ها در رساندن انسان به مقصد، رسا تر است از رنج بردن و به‏ زحمت انداختن اعضا و جوارح به وسیله اعمال‏ (بحار الأنوار ، ج‏75، ص: 364).
246 - سوره یونس، آیه 35.
247 - «بحار‌الانوار»، ج9 ، ص213.
248 - «بحار‌الانوار»، ج24، ص147.
249 - «مفتاح‌الفلاح»، ص368.
250 - به شرح خطبه دوم نهج البلاغه و مباحث مطرح شده در این رابطه، از همین نویسنده رجوع فرمایید.
251 - به مقدمه بحث برهان صدیقین از کتاب «از برهان تا عرفان» از همین مولف رجوع فرمایید.
252 - «الكافی»، ج1، ص399.
253 - «اسفار اربعه»، ملاصدرا،ج9، ص123.
254 - به كتاب «منزلت عقل در هندسه معرفت دینی» از آیت‌الله جوادی«حفظه‌الله‌تعالی» رجوع شود.
255 - سوره اعراف آیه 143.
256 - سوره فرقان، آیه 18.
257 - سوره فرقان، آیه 21.
258 - سوره فرقان، آیه 22.
259 - سوره فرقان، آیه 23.
260 - سوره فرقان، آیه 21.
261 - سوره اسراء، آیه 14.
262 - از امام صادق(ع) نقل است که حضرت فرمودند: «إنَّ اللهَ تَجَلَّی لِعِبادِهِ فِی کَلامِهِ وَلکِنْ لا یعْلَمُون (لا یبْصرون)»؛ (شرح فصوص خوارزمی، ج 1 ، ص 166) خداوند در کلامش برای بندگان تجلی نموده ولکن آن‌ها نمی‌دانند یا نمی‌بینند.
263 - سوره بقره، آیه165.
264 - سوره مائده، آیه76.
265 - «تفسیر عیاشی»، ج2، ص42.
266 - «سوره احقاف»، آیه 5.
267 - «أمالی صدوق»، ص 73 ، المجلس السابع عشر.
268 - شرح دعای صباح، ص 35.
269 - «الکافی»، ج 5 ، ص 321.
270 - سوره طه، آیه 14.
271 - سوره تكاثر، آیات 5 و 6.
272 -«مثنوی»، دفتر پنجم، ابیات 568 به بعد.
273 - سوره سباء، آیه 13.
274 - سوره نساء، آیه 155.
275 - سوره نساء، آیه 142.
276 - سوره بقره، آیه 249.
277 - «بحار‌الانوار»، ج 75 ، ص279.
278 - «مستدرك الوسائل»، ج11 ، ص184.
279 - سوره نساء، آیه 82.
280 - «نهج‌البلاغه»، خطبه 147.
281 - دکتر مادریس به دستور وزارت خارجه و وزارت فرهنگ فرانسه 63 سوره از قرآن را در مدت نُه سال با رنج و زحمت متوالی به فرانسه ترجمه کرده است که در سال 1926 منتشر شده. وی در مقدمه‌اش می‌نویسد: «اما سبک قرآن بی‌گمان کلام خداوند است، زیرا این سبک مشتمل بر کُنه وجودی است که از آن صادر شده، محال است که جز سبک و روش خداوندی باشد ... از کارهای بیهوده و کوشش‌های بی‌نتیجه است که انسان در صدد باشد تأثیر فوق‌العاده این نثر بی‌مانند را به زبان دیگر ادا کند» (کتاب ترجمة وحی محمدی، ص 14).
282 - سوره شعراء، آیات 193 و 194.
283 - سوره قدر، آیه 1.
284 - «تفسیر سوره حمد»، امام خمینی(ره)، جلسه 3، ص 67.
285 - سوره حدید، آیه 3.
286 - جهت شرح مطالب فوق؛ به سخنان نویسنده در شرح خطبة 1 نهج‌البلاغه مراجعه فرمایید.
287 - «چهل حدیث»، حدیث شماره 12، باب تفکر.
288 - «چهل حدیث»، حدیث شماره 12، باب تفکر.
289 - «کافی»، ج 3، ص 91.
290 - «اصول کافی»، ج 1، ص 125.
291 - سوره حجرات، آیه 14.
292 - سوره بقره، آیه 285.
293- «الكافی»، ج1، ص 97.
294 - «بحار‌الانوار»، ج 4 ، ص 70 - «توحید صدوق»، ص 137.
295 - «مفاتیح‌الجنان»، دعای عرفه امام حسین(ع)
296 - «تفسیر سوره حمد»، امام خمینی(ره)، جلسه چهارم.
297 - «بحار‌الانوار»، ج 67، ص 196.
298 - «توحید صدوق»، ص 179 - «بحار‌الانوار»، ج 3، ص 327.
299 - عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) یَقُولُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) صَلَّى بِالنَّاسِ الصُّبْحَ فَنَظَرَ إِلَى شَابٍّ فِی الْمَسْجِدِ وَ هُوَ یَخْفِقُ وَ یَهْوِی بِرَأْسِهِ مُصْفَرّاً لَوْنُهُ قَدْ نَحِفَ جِسْمُهُ وَ غَارَتْ عَیْنَاهُ فِی رَأْسِهِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) كَیْفَ أَصْبَحْتَ یَا فُلَانُ قَالَ أَصْبَحْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مُوقِناً فَعَجِبَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) مِنْ قَوْلِهِ وَ قَالَ إِنَّ لِكُلِّ یَقِینٍ حَقِیقَةً فَمَا حَقِیقَةُ یَقِینِكَ فَقَالَ إِنَّ یَقِینِی یَا رَسُولَ اللَّهِ هُوَ الَّذِی أَحْزَنَنِی وَ أَسْهَرَ لَیْلِی وَ أَظْمَأَ هَوَاجِرِی فَعَزَفَتْ نَفْسِی عَنِ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا حَتَّى كَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى عَرْشِ رَبِّی وَ قَدْ نُصِبَ لِلْحِسَابِ وَ حُشِرَ الْخَلَائِقُ لِذَلِكَ وَ أَنَا فِیهِمْ وَ كَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى أَهْلِ الْجَنَّةِ یَتَنَعَّمُونَ فِی الْجَنَّةِ وَ یَتَعَارَفُونَ وَ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ وَ كَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى أَهْلِ النَّارِ وَ هُمْ فِیهَا مُعَذَّبُونَ مُصْطَرِخُونَ وَ كَأَنِّی الْآنَ أَسْمَعُ زَفِیرَ النَّارِ یَدُورُ فِی مَسَامِعِی فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) لِأَصْحَابِهِ هَذَا عَبْدٌ نَوَّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ بِالْإِیمَانِ ثُمَّ قَالَ لَهُ الْزَمْ مَا أَنْتَ عَلَیْهِ فَقَالَ الشَّابُّ ادْعُ اللَّهَ لِی یَا رَسُولَ اللَّهِ أَنْ أُرْزَقَ الشَّهَادَةَ مَعَكَ فَدَعَا لَهُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) فَلَمْ یَلْبَثْ أَنْ خَرَجَ فِی بَعْضِ غَزَوَاتِ النَّبِیِّ(ص) فَاسْتُشْهِدَ بَعْدَ تِسْعَةِ نَفَرٍ وَ كَانَ هُوَ الْعَاشِرَ(الكافی، ج 2، ص 53، باب حقیقة الإیمان و الیقین).
300 - «مثنوی معنوی»،‌ دفتر اول، ابیات 3500 به بعد.
301 - «نهج‌البلاغه»، خطبه 193 (خطبه متقین).
302 - سوره فرقان، آیه 70.
303 - روزنامه کیهان 9/7/86، سخنرانی مراسم إحیاء شب قدر، حرم مطهر حضرت معصومه(س).
304 - «شمس‌الوحی تبریزی»، آیت‌الله جوادی آملی، ص 87. حضرت آیت‌الله‌ جوادی‌ آملی«حفظه‌الله‌تعالی» در کتاب «امام مهدی(عج) موعودِ موجود» بر این امر تأکید می‌کنند و می‌فرمایند: «علوم حصولی در عقلی‌ترین شکل خود یعنی فلسفه، به عالم خارج راه ندارند و مشکلی را نمی‌گشایند، ... و درست بر همین اساس است که بسیاری از دانش‌آموختگان حوزه و دانشگاه به‌رغم دستیابی به علوم مختلف، در مقام عمل دست و پایشان می‌لغزد... این علوم به تنهایی از تأثیر بر نَفْس عالِمِ خود ناتوان‌اند، چه رسد به تأثیر در انسان‌ها و موجودات عالم». کتاب امام مهدی(عج) موجودِ موعود، ص 85 و 86.
305 - «مفاتیح‌الجنان»، دعای ابوحمزة ثمالی.
306 - سوره کهف، آیه 65.
307 - «مستدرک الوسائل»، ج 5، ص 70 - «بحار‌الانوار» ، ج 2، ص 63.
308 - سوره إسراء، آیات107 تا 109 .
309 - «بحار‌الانوار» ، ج 74، ص 79.
310- «بحار‌الانوار» ، ج 53 ، ص295.
311 - سوره حج، آیه 5.
312 - «بحار‌الانوار» ، ج 2، ص 16.
313 - «کافی»، ج 1، ص 49.
314 - سوره انعام، آیه 160.
315 - «الکافی»، ج 2، ص 604.
316 - «شمس‌الوحی‌تبریزی»، آیت‌الله جوادی آملی، ص 75.
317 - «مثنوی معنوی»، بیت 4123- 4121.
318 - «غررالحکم»، ص 159.
319 - «غررالحكم»، ص 159.
320 - «بحار‌الانوار» ، ج 18، ص 360.
321 - شمس‌الوحی تبریزی، آیت‌الله‌جوادی‌آملی، ص 30.
322 - «کافی»، ج 1، ص 98.
323 - «کافی»، ج 2، ص 604.
324- سوره حج، آیه 46.
325 - «شمس‌الوحی تبریزی»، آیت‌الله‌جوادی آملی، ص 87.
326 - سوره عنکبوت، آیه 69.
327 - سوره تغابن، آیه 11.
328 - سوره نور، آیه 54.
329 - سوره فصلت، آیه 30.
330 - آینه‌های قدیم از جنس فلزی بوده که آن را صیقل می‌دادند.
331 - سوره عنکبوت، آیه 65.
332 - قَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ(ع) یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ دُلَّنِی عَلَى اللَّهِ مَا هُوَ فَقَدْ أَكْثَرَ عَلَیَّ الْمُجَادِلُونَ وَ حَیَّرُونِی فَقَالَ لَهُ یَا عَبْدَ اللَّهِ هَلْ رَكِبْتَ سَفِینَةً قَطُّ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: فَهَلْ كُسِرَ بِكَ حَیْثُ لَا سَفِینَةَ تُنْجِیكَ وَ لَا سِبَاحَةَ تُغْنِیكَ قَالَ: نَعَمْ قَالَ فَهَلْ تَعَلَّقَ قَلْبُكَ هُنَالِكَ أَنَّ شَیْئاً مِنَ الْأَشْیَاءِ قَادِرٌ عَلَى ْ یُخَلِّصَكَ مِنْ وَرْطَتِكَ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: الصَّادِقُ(ع) فَذَلِكَ الشَّیْ‏ءُ هُوَ اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَیْثُ لَا مُنْجِیَ وَ عَلَى الْإِغَاثَةِ حَیْثُ لَا مُغِیثَ. «معانی‌الأخبار»، ص 4- «توحید صدوق»، ص 231. «بحار‌الانوار»، ج 3، ص 41.
333 - سوره منافقون، آیه 9.
334 - سوره یونس، آیه 22.
335 - سوره یونس، آیه 23.
336 - سوره یونس، آیه 24.
337 - «غررالحکم»، ص 151.
338 - «بحار‌الانوار»،ج 75، ص60.
339 - «ترجمه احیاء العلوم»، ج 4، ص 266.
340 - «النفحات الالهیه»، ص 158.
341 - برای بررسی بیشتر به منازل‌السّائرین، خواجه‌عبدالله‌انصاری، بخش هشتم، ولایت، باب دوم، بحث «وقت» رجوع فرمایید.
342 - بحار الأنوار، ج‏70، ص 75.
343 - در مورد حقیقت روح انسان که فوق ملائکه است و بی‌واسطه با خدا مرتبط است، به کتاب «ده نکته از معرفت نفس» به بحث «نفس و وسعت آن» از همین مولف رجوع فرمایید.
344 - «غررالحكم»، ص 159.
345 - «غررالحكم»، ص 159.
346 - «بحار‌الانوار»، ج 74ص335.
347 - «غررالحكم»، ص 473.
348 - «غررالحکم»، ص 479.
349 - «بحار‌الانوار»، ج 18، ص 360.
350 - «غررالحكم»، ص 160.
351 - «بحار‌الانوار»، ج 68 ، ص 341.
352 - «بحار‌الانوار»، ج 68 ، ص 217.
353 - «تصنیف غرر الحكم و درر الكلم»، ص 473.
354 - «غررالحكم»، ص474.
355 - «بحار‌الانوار»، ج 34 ، ص 175 .
356 - «مستدرك‏الوسائل»، ج 12 ، ص 143.
357 - «غررالحکم»، ج 3، ص 246.
358 - «امثال و حکم»، ج 4، ص 1891.
359 - «تحف‌العقول»، ص 417.
360 - «اعلام‌الدین»، ص 341 - «بحار‌الانوار»، ج 74، ص 186.
361 - «غررالحکم»، ج 3، ص 246.
362 - «تذکرة الاولیاء»، ص 461.
363 - «تذکرة الاولیاء»، ص 743.
364 - «تذکرة الاولیاء»، ص 560.
365 - «صفة‌الصفوة»، ج 4، ص 82.
366 - «غررالحكم»، ص150.
367 - «غررالحكم»، ص158.
368 - مقت: خشم الهی.
369 - لا اله الاّ الله، گفتن.
370 - «لَآلی الاخبار»، ج 1، ص 16.
371 - «وسائل‏الشیعه»، ج1ص 114.
372 - «بحار‌الانوار»، ج 75 ، ص 162.
373 - «الكافى»، ج2، ص 136. «بحار الأنوار»، ج‏70، ص 75.
374 - سوره بقره، آیه 31.
375 - در روایت داریم که علم 27 حرف است و 25 حرف آن در زمان حضرت ظاهر می‌شود؛ («بحار‌الانوار»،ج 52، ص 336).
376 - «نهج‌الفصاحه»، ص 395.
377 - «مکر لیل و نهار» تعبیر دکتر احمد فردید است، گرفته شده از آیه 33 سوره سبأ.
378 - «مستدرك‏الوسائل»، ج 12، ص149.
379 - «صهبای حج»، آیت‌الله‌جوادی‌آملی، ص 429.
380 - اشاره به سوره انسان، آیه 21 دارد که خداوند در وصف اهل بیت عصمت و طهارت(ع) فرمود: «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُم شَراباً طَهوراً» پروردگارشان به آن‌ها شرابی طَهور نوشانید که هم پاک بوده و هم پاک‌کننده. (اَلطَّهُور ای یتَطَهَّرُ به).
381 - «مفاتیح‌الجنان»، دعای کمیل.
382 - «صهبای حج»، آیت‌الله‌جوادی، ص 432.
383 - سوره کهف، آیه 110.
384 - جمله فوق تعبیری است از دکتر فردید به نقل از هایدگر.
385 - »دیوان امام خمینی(ره)»، ص 111.