تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد12
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

3 - تحقیقی پیرامون معنی ((اُف ))

((راغب )) در کتاب مفردات می گوید: ((اُف در اصل به معنی هر چیز کثیف و آلوده است، و به عنوان توهین نیز گفته می شود، این کلمه تنها معنی اسمی ندارد، بلکه فعل از او نیز ساخته می شود، مثلا می گویند: اففت بکذا یعنی من فلان چیز را آلوده شمردم، و از آن اظهار نفرت کردم )).

بعضی از مفسران مانند ((قرطبی )) در تفسیر و ((طبرسی )) در ((مجمع البیان )) گفته اند: ((اُف )) و ((تُف )) در اصل به معنی چرکی است که زیر ناخن جمع می شود، هم آلوده است و هم ناچیز، حتی بعضی میان ((اُف )) و ((تُف )) تفاوت گذاشته اند، اولی را چرک گوشت و دومی را چرک ناخن دانسته اند، سپس مفهوم آن توسعه یافته و به هر چیزی که مایه ناراحتی است گفته شده .**تفسیر فخر رازی جلد 20 صفحه 188.***

معانی دیگر نیز برای اف گفته اند، از جمله چیز کم، ناراحتی و ملامت بوی بد.

بعضی دیگر گفته اند اصل این کلمه از اینجا گرفته شده است که هر گاه
@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 84 @@@

خاک یا خاکستر مختصری روی بدن یا لباس انسان می ریزد، انسان با فوت کردن آنرا از خود دور می کند، صدائی که از دهان انسان در این موقع بیرون می آید چیزی است شبیه ((اوف )) یا ((اُف )) و بعدا در معنی اظهار ناراحتی و تنفر مخصوصا از چیزهای کوچک به کار رفته است .

از جمع بندی آنچه در بالا ذکر شد و قرائن دیگر چنین استفاده می شود که این کلمه در اصل ((اسم صوت )) بوده است، (صدائی که انسان به هنگام اظهار نفرت یا ابراز تاءلم و درد جزئی و یا فوت کردن چیز آلوده ای از دهانش خارج می شود).

سپس این ((اسم صوت )) به صورت کلمه ای در آمده و حتی افعالی از آن مشتق شده است، و در ناراحتیهای جزئی و یا اظهار تنفر به خاطر مسائل کوچکی، به کار رفته، معانی مختلفی که در بالا ذکر شد به نظر می رسد از مصداقهای همین معنی جامع و کلی بوده باشد.

به هر حال، آیه فوق می خواهد در یک عبارت کوتاه و در نهایت فصاحت و بلاغت این معنی را برساند که احترام پدر و مادر چندان زیاد است که حتی نباید در برابر آنها کمترین سخنی که دلیل بر ناراحتی از آنها و یا بی میلی و تنفر بوده باشد بر زبان جاری ساخت ،
@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 85 @@@