جمعی از مفسران مانند طبرسی در مجمع البیان و فخر رازی در تفسیر کبیر و بعضی دیگر در شان نزول آیات فوق چنین گفته اند که آیه نخست درباره گروهی از مشرکان نازل شده که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را به هنگامی که در شب تلاوت قرآن می کرد و در کنار خانه کعبه نماز می گذارد آزار می دادند، و او را با سنگ می زند و مانع دعوت مردم به اسلام می شدند.
خداوند به لطفش چنان کرد که آنها نتوانند او را آزار کنند (و شاید این از طریق رعب و وحشتی بود که از پیامبر در دل آنها افکند).**مجمع البیان.***
در روایت دیگری می خوانیم هنگامی که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) قرآن می خواند دو نفر از مشرکان در طرف راست و دو نفر در طرف چپ قرار می گرفتند و کف می زدند و سوت می کشیدند و با صدای بلند اشعار می خواندند تا صدای پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به گوش مردم نرسد.**تفسیر فخر رازی ذیل آیه.***
((ابن عباس )) می گوید: ابو سفیان و ابوجهل و غیر آنها گاهی نزد پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می آمدند و به سخنان او گوش فرا می دادند، روزی یکی از آنها به دیگران گفت : اصلا من نمی فهمم محمد چه می گوید؟ فقط می بینم لبهای او حرکت می کند!
@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 143 @@@
ولی ابو سفیان گفت : فکر می کنم بعضی از سخنانش حق است، ابوجهل اظهار داشت او دیوانه است و ابولهب اضافه کرد او کاهن است، دیگری گفت او شاعر است و به دنبال این سخنان ناموزون و نسبتهای ناروا آیات فوق نازل گشت .**تفسیر کبیر فخر رازی ذیل آیه.***
تفسیر: