تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد12
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

5 - چرا انسان برترین مخلوق خدا است ؟

پاسخ این سؤال چندان پیچیده نیست، زیرا می دانیم تنها موجودی که از نیروهای مختلف، مادی و معنوی، جسمانی و روحانی تشکیل شده، و در لابلای
@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 200 @@@

تضادها می تواند پرورش پیدا کند، و استعداد تکامل و پیشروی نامحدود دارد، انسان است .

حدیث معروفی که از امیر مؤمنان علی (علیه السلام ) نقل شده نیز شاهد روشنی بر این مدعا است :

((خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفرید: فرشتگان و حیوانات و انسان، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب، حیوانات مجموعه ای از شهوت و غضبند و عقل ندارند، اما انسان مجموعه ای است از هر دو تا کدامین غالب آید، اگر عقل او بر شهوتش غالب شود، از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش ‍ چیره گردد، از حیوانات پست تر)).**نور الثقلین جلد 3 صفحه 188.***

در اینجا یک سؤال باقی می ماند و آن اینکه آیا همه انسانها از فرشتگان برترند؟ در حالی که گروهی بی ایمان و شرور و ستمگر هستند که از پست ترین خلق خدا محسوب می شوند و به تعبیر دیگر آیا بنی آدم در آیه مورد بحث همه انسانها را شامل می شود یا تنها گروهی از آنها را.

پاسخ این سؤال را در یک جمله می توان خلاصه کرد، و آن اینکه : آری همه انسانها برترند، اما بالقوه و بالاستعداد، یعنی همگی این زمینه و شایستگی را دارند، حال اگر از آن استفاده نکنند، و سقوط نمایند مربوط به خودشان است .

گر چه برتری اساسی انسان بر سایر موجودات روی جنبه های معنوی و انسانی او است ولی بی مناسبت نیست که بدانیم به گفته دانشمندان انسان حتی از نظر نیروهای جسمانی در بعضی از جهات از سایر جانداران قویتر و نیرومندتر است (هر چند از پاره ای جهات ضعیفتر به نظر می رسد).


نویسنده کتاب ((انسان موجود ناشناخته )) ((الکسیس کارل )) می گوید: ((بدن انسان دارای استحکام و ظرافت فوق العاده ای می باشد و در مقابل هر نوع
@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 201 @@@

حادثه استقامت می ورزد، همچنین در مقابل بی غذائی، بی خوابی، خستگی، غصه افراطی، درد، بیماری، رنج، پرکاری و در مورد حفظ موازنه و تعادل حیرت انگیز بدن و روح خویش، تحمل عجیبی از خود نشان می دهد، حتی می توان گفت که انسان از تمام حیوانات پردوامتر، پرتلاشتر است، با این توانائی جسمی و فکری شگرفش توانسته است، اینهمه امور، صنایع، و تمدن کنونی را به وجود آورد و برتریش را بر همه جانداران به اثبات رساند)).**(انسان موجود ناشناخته) صفحه 73 _ 74.***

آیه بعد به یکی دیگر از مواهب الهی نسبت به انسان، و سپس ‍ مسئولیتهای سنگینی را که به موازات این مواهب متوجه او می شود اشاره می کند:

در آغاز به ((مساله رهبری )) و نقش آن در سرنوشت انسانها پرداخته، می گوید: ((روز قیامت هر گروهی را با امام و رهبرشان می خوانیم )) (یوم ندعوا کل اناس بامامهم )

یعنی آنها که رهبری پیامبران و جانشینان آنانرا در هر عصر و زمان پذیرفتند، همراه پیشوایشان خواهند بود، و آنها که رهبری شیطان و ائمه ضلال و پیشوایان جبار و ستمگر را انتخاب کردند همراه آنها خواهند بود.

خلاصه اینکه پیوند ((رهبری )) و ((پیروی )) در این جهان بطور کامل در آن جهان منعکس می شود، و بر اساس آن گروههائی که اهل نجات و اهل عذابند مشخص می گردند.

گر چه بعضی از مفسران، خواسته اند ((امام )) را در اینجا منحصرا به معنی پیامبران، و بعضی به معنی کتابهای آسمانی، و بعضی به معنی علما و دانشمندان تفسیر کنند، ولی روشن است که امام در اینجا معنی وسیعی دارد که هر پیشوائی
@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 202 @@@

را اعم از پیامبران و ائمه هدی و دانشمندان و کتاب و سنت، و همچنین ائمه کفر و ضلال را شامل می شود، و به این ترتیب هر کس ‍ در آنجا در خط همان رهبری قرار خواهد گرفت که در این جهان خط او را انتخاب کرده بود.

این تعبیر در عین اینکه یکی از اسباب تکامل انسان را بیان می کند، هشداری است به همه افراد بشر که در انتخاب رهبر فوق العاده دقیق و سختگیر باشند، و زمام فکر و برنامه خود را به دست هر کس ‍ نسپرند.

سپس می گوید: آنجا مردم دو گروه می شوند: ((کسانی که نامه اعمالشان به دست راستشان داده می شود آنها با سرفرازی و افتخار و خوشحالی و سرور نامه اعمالشان را می خوانند و کوچکترین ظلم و ستمی به آنها نمی شود)) (فمن اوتی کتابه بیمینه فاولئک یقرءون کتابهم و لا یظلمون فتیلا).**(فتیل) به معنی رشته بسیار نازکی است که در شکاف هسته خرما فرار دارد در مقابل (نقیر) که در پشت هسته خرما است و (قطمیر) به معنی پوسته نازکی است که هسته خرما را پوشانده و تمام این کلمات کنایه از شیء بسیار کوچک و حقیر است.***

((اما کسانی که در این جهان، کوردل بودند، آنها در سرای آخرت نیز نابینا خواهند بود)) (و من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخرة اعمی ).

و طبیعی است که این کوردلان نابینا از همه گمراهترند (و اضل سبیلا).

نه در این دنیا راه هدایت را پیدا می کنند و نه در آخرت راه بهشت و سعادت را، چرا که چشم خود را به روی همه واقعیات بستند و از دیدن چهره حق و آیات خداوند و آنچه مایه هدایت و عبرت است و آنهمه مواهبی که خدا به آنها بخشیده بود، خود را محروم ساختند، و از آنجا که سرای آخرت بازتاب و انعکاس عظیمی است از این جهان، چه جای تعجب که این کوردلان به صورت نابینایان وارد عرصه محشر شوند؟!
@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 203 @@@

نکته ها: