تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد24
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

پیکارگرانی همچون سد فولادین !

آغاز این سوره نیز از تسبیح خداوند است و به همین جهت آن را جزء سوره های ((مسبحات )) (سورههائی که با تسبیح خدا شروع می شود) شمرده اند .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 61@@@

می فرماید : ((آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، همه تسبیح خدا می گویند)) (سبح لله ما فی السماوات و ما فی الارض ) . ** درباره کیفیت تسبیح عمومی موجودات جهان، بارها در این تفسیر سخن گفته ایم ازجمله ذیل آیه 44اسراء ( تفسیر نمونه 12 صفحه 133 ) و ذیل آیه 41 نور ) جلد 14 صفحه 497 ) . ***

چرا تسبیح او نگویند و از هر عیب و نقصی منزهش نشمرند با اینکه ((او قادری است شکست ناپذیر، و حکیمی است آگاه از همه چیز)) (و هو العزیز الحکیم ) .

چنانکه قبلا نیز گفتیم این سوره، سوره ایمان و توحید و معرفت است، توجه به مساءله تسبیح عمومی موجودات که با زبان حال و قال صورت می گیرد، و نظام شگفت انگیز حاکم بر آنها که بهترین دلیل بر وجود خالق عزیز و حکیم است پایه های ایمان را در قلوب مستحکم می سازد، و راه را برای فرمان جهاد استوار می کند .

سپس به عنوان ملامت و سرزنش از کسانی که به گفته های خود عمل نمی کنند، می فرماید ((ای کسانی که ایمان آورده اید ! چرا سخنی می گوئید که عمل نمی کنید)) ؟ ! (یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون ) . ** لم در اصل لما بوده ( مرکب از لام جاره و ماء استفهامیه ) سپس الف آن بخاطر کثرت استعمال ویا تفاوت میان اخبار و استفهام افتاده است . ***

گرچه مطابق شاءن نزول، این آیات در مورد گفتگوهای جهاد، و سپس ‍ فرار در روز جنگ احد نازل شده، ولی می دانیم هیچگاه شاءن نزولها مفهوم گسترده آیات را محدود نمی کند، بنابراین هرگونه گفتار بی عمل درخور سرزنش و ملامت است، خواه در رابطه با پایمردی در میدان جهاد باشد، و یا

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 62@@@

در هر عمل مثبت و سازنده دیگر .

بعضی از مفسران، مخاطب را در این آیات مؤمنان ظاهری و منافقان واقعی دانسته اند، در حالی که خطاب ((یا ایها الذین آمنوا)) و تعبیرات آیات بعد همگی نشان می دهد که مخاطب مؤمنان واقعی هستند اما مؤمنانی که هنوز به سر حد کمال ایمان نرسیده و گفتار و کردارشان هماهنگ نشده است .

سپس در ادامه همین سخن می افزاید : ((این کار موجب خشم عظیم نزد خدا است که سخنانی بگوئید که عمل نمی کنید)) (کبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون ) . ** بعضی از مفسران کبر را جزء افعال مدح و ذم دانسته اند ( تفسیر روح البیان ذیل آیات مورد بحث ) و بعضی از آن معنی تعجب فهمیده اند ( تفیر کشاف ) . ***

در مجالس انس می نشینید و داد سخن می دهید، اما هنگامی که میدان عمل فرا می رسد هر کس به گوشه ای فرار کند .

از نشانه های مهم مؤمنان راستین این است که گفتار و کردارشان صددرصد هماهنگ باشد، و هر قدر انسان از این اصل دور شود از حقیقت ایمان دور شده است .

((مقت )) در اصل به معنی ((بغض شدید است نسبت به کسی که کار قبیحی انجام داده است )) و لذا در میان عرب جاهلی کسی که همسر پدرش را به نکاح خود در می آورد ((نکاح مقت )) می گفتند، در جمله ((کبر مقتا)) واژه ((مقت )) با ((کبر)) که آن نیز دلیل بر شدت و عظمت است توام شده و دلیل بر خشم عظیم خدا است نسبت به گفتار خالی از عمل .

((علامه طباطبائی )) در ((المیزان )) می گوید : ((فرق است بین اینکه انسان سخنی را بگوید که انجام نخواهد داد، و بین اینکه انجام ندهد کاری که

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 63@@@

می گوید، اولی دلیل بر نفاق است و دومی دلیل بر ضعف اراده )) . ** المیزان جلد 19 صفحه 287 . ***

ظاهرا منظور این است که گاه انسان سخنی می گوید که از اول تصمیم دارد انجام ندهد این یک نوع نفاق است، اما گاه از اول تصمیم بر عمل دارد ولی بعدا پشیمان می شود، این دلیل ضعف اراده است .

به هر حال آیه فوق هرگونه تخلف از عهد و پیمان و وعده، و حتی به گفته بعضی نذر را نیز شامل می شود، و لذا در فرمان مالک اشتر می خوانیم که علی (علیه السلام ) به او فرمود : ایاک پ . . ان تعدهم فتتبع موعدک بخلفک پ . . و الخلف یوجب المقت عند الله و الناس، قال الله تعالی : ((کبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون )) : ((از اینکه به مردم وعده بدهی و تخلف کنی سخت بپرهیز، زیرا این موجب خشم عظیم در نزد خدا و مردم خواهد شد، چنانکه قرآن می گوید : کبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون )) . ** نهج البلاغه نامه 53 ( صفحه444 صبحی صالح ) . ***

و در حدیثی از امام صادق (علیه السلام ) می خوانیم : عدة المؤمن اخاه نذر لا کفارة فیه، فمن اخلف فبخلف الله بداء و لمقته تعرض، و ذلک قوله، ((یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون کبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون )) : ((وعده مؤمن به برادرش نوعی نذر است، هر چند کفاره ندارد، و هر کس خلف وعده کند با خدا مخالفت کرده، و خویش را در معرض خشم او قرار داده، و این همان است که قرآن می گوید : ((یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون )) . ** اصول کافی جلد 2 باب خلف الوعد . ***

در آیه بعد مساءله اصلی را که مساءله جهاد است پیش کشیده، می فرماید :

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 64@@@

((خداوند کسانی را دوست می دارد که در راه او پیکار می کنند همچون بنائی آهنین و سدی فولادین )) (ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص ) . ** صفا در این جا منصوب است به عنوان حال . ***

بنابراین نفس پیکار مطرح نیست، آنچه مهم است اینکه پیکار ((فی سبیل الله )) باشد، و آنهم با اتحاد و انسجام کامل همانند سدی فولادین .

((صف )) در اصل معنی مصدری دارد، و به معنی قرار دادن چیزی در خط صاف است، ولی در اینجا معنی اسم فاعل را دارد .

((مرصوص )) از ماده ((رصاص )) به معنی سرب است، و از آنجا که گاه برای استحکام و یکپارچگی بناها سرب را آب می کردند و در لابلای قطعات آن می ریختند به طوری که فوق العاده محکم و یکپارچه می شد به هر بنای محکمی مرصوص اطلاق می شود .

و در اینجا منظور این است که مجاهدان راه حق در برابر دشمن یک دل و یک جان و مستحکم و استوار بایستند، گوئی همه یک واحد بهم پیوسته اند که هیچ شکافی در میان آن نیست . لذا در تفسیر علی بن ابراهیم می خوانیم که در توضیح این آیه فرمود : یصطفون کالبنیان الذی لا یزول : ((مجاهدان راه خدا صف می کشند همانند بنائی که هرگز ویران نمی گردد)) . ** نور الثقلین جلد 5 صفحه 311 . ***

در حدیثی آمده است که اءمیر مؤمنان علی (علیه السلام ) در میدان ((صفین )) هنگامی که می خواست یاران خود را آماده پیکار کند فرمود :

((خداوند عز و جل شما را به این وظیفه راهنمائی کرده است . . . و فرموده ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص، بنابراین صفوف خود را همچون یک بنای آهنین محکم کنید، آنها که زره

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 65@@@

پوشند مقدم شوند، و آنها که بی زره اند پشت سر آنان قرار گیرند، دندانها را محکم به هم بفشارید که . . . و در برابر نیزه ها در پیچ و خم باشید که برای رد کردن نیزه دشمن مؤثرتر است، به انبوه دشمن خیره نگاه نکنید تا قلبتان قویتر و روحتان آرامتر باشد، سخن کمتر بگوئید که سستی را دور می کند، و با وقار شما مناسبتر است، پرچمهای خود را کج نکنید و آنها را از جا تکان ندهید، و جز به دست دلیران مسپارید)) ! ** نور الثقلین جلد 5 صفحه 301 - شبیه همین معنی در نهج البلاغه خطبه 124 نیز آمده است . ***