تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد24
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آن روز می خواهند سجده کنند اما قادر نیستند

در تعقیب آیات گذشته که مشرکان و مجرمان را در برابر یک بازپرسی کوبنده قرار می داد، در آیات مورد بحث گوشه ای از سرنوشت آنها را در قیامت نشان می دهد تا روشن شود این گروه خودخواه و پر ادعا در آن روز چقدر ذلیل و خوارند ؟

می فرماید : ((به خاطر بیاورید روزی را که از شدت ترس و وحشت ساقها برهنه می شود، و آنها را دعوت به سجده می کنند اما قادر بر آن نیستند)) (یوم یکشف عن ساق و یدعون الی السجود فلا یستطیعون ) . ** یوم ظرف است و متعلق به محذوفی است و در تقدیر اذکر وایوم ... می باشد بعضی نیز احتمال داده اند که متعلق به فلیاتوا در آیه قبل باشد ولی این معنی بعید به نظر می رسد . ***

جمله ((یکشف عن ساق )) (ساقها برهنه می شود) به گفته جمعی از مفسرین کنایه از شدت هول و وحشت و وخامت کار است، زیرا در میان عرب معمول بوده هنگامی که در برابر کار مشکلی قرار می گرفت دامن را به کمر می زد و ساق پاها برهنه می کرد، لذا می خوانیم هنگامی که از ((ابن عباس )) مفسر معروف از تفسیر این آیه سؤال کردند گفت : هر گاه چیزی از قرآن بر شما مخفی شد به تعبیرات عرب در اشعار مراجعه کنید، آیا نشنیده اید که شاعر می گوید : و قامت الحرب بنا علی ساق : ((جنگ ما را بر ساق پا نگهداشت )) کنایه از شدت بحران جنگ است .

بعضی نیز گفته اند ((ساق )) به معنی اصل و اساس چیزی است، مانند ساقه درخت، بنا بر این ((یکشف عن ساق )) یعنی در آن روز ریشه های هر چیز

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 414@@@

آشکار می شود، ولی معنی اول مناسبتر به نظر می رسد .

آری در آن روز همگان به سجده و خضوع در برابر پروردگار دعوت می شوند، مؤمنان به سجده می افتند، ولی مجرمان قدرت سجده را ندارند ! زیرا روحیات زشتی که در دنیا در وجود آنها راسخ شده بود و در آن روز به روز می کند و مانع می شود که در برابر ذات پاک خدا کمر خم کنند .



در اینجا سؤالی پیش می آید که روز قیامت روز تکلیف نیست، پس ‍ دعوت به سجود برای چیست ؟

پاسخ این سؤال را می توان از تعبیری که در احادیث آمده است به دست آورد، در حدیثی می خوانیم : ((در قیامت حجابی از نور الهی برداشته می شود، و مؤمنان به خاطر عظمت آن به سجده می افتند، ولی پشت منافقان آنچنان خشک می شود که قدرت بر سجده را ندارند)) ! ** نور الثقلین جلد 5 صفحه 395 حدیث 49 . ***

و به تعبیر دیگر : در آن روز عظمت خدا آشکار می گردد این عظمت مؤمنان را به سجده دعوت می کند و آنها به سجده می افتند ولی کافران از این سعادت محرومند .

آیه بعد می گوید ((این در حالی است که چشمهای آنها از شدت ندامت و شرمساری به زیر افتاده و ذلت و خواری تمام وجود آنها را دربرگرفته است )) (خاشعة ابصارهم ترهقهم ذلة ) . ** ترهقهم از ماده رهق ( بر وزن شفق ) به معنی پوشانیدن و فرا گرفتن است . ***

افراد مجرم هنگامی که در دادگاه محکوم می شوند معمولا سر خود را به زیر می افکنند، و ذلت تمام وجودشان را فرا می گیرد .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 415@@@

سپس می افزاید : ((آنها پیش از این در دار دنیا دعوت به سجود می شدند در حالی که سالم بودند))، (و قد کانوا یدعون الی السجود و هم سالمون ) .

ولی آنها هرگز سجده نکردند، و روح استکبار و تمرد و سرپیچی را با خود به صحنه قیامت آوردند با اینحال چگونه قدرت بر سجده دارند .

روشن است دعوت به سجود در دنیا هم از طریق پیام مؤذنین در موقع نماز و هم اجتماعات نماز جماعت، و هم از سوی آیات قرآن و احادیث پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و پیشوایان معصوم (علیهمالسلام ) صورت می گرفت، این دعوت مفهوم وسیع و گسترده ای دارد که همه اینها را شامل می شود .

سپس روی سخن را به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) کرده می گوید : ((مرا با تکذیب کنندگان این سخن (یعنی قرآن ) رها کن تا حساب همه آنها را برسم )) ! (فذرنی و من یکذب بهذا الحدیث ) .

این تهدیدی است شدید از ناحیه خداوند قادر قهار که به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می گوید : نمی خواهد تو دخالت کنی، مرا با این تکذیب کنندگان لجوج و سرکش رها کن، تا آنچه مستحقند به آنها بدهم !

فراموش نکنیم این را خداوندی می گوید که بر همه چیز توانا است، این تعبیر ضمنا مایه دلداری و قوت قلب پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و مؤمنان در مقابل کارشکنیها و توطئه های دشمنان است ،

سپس می افزاید : ((ما آنها را به زودی از آنجا که نمی دانند تدریجا به سوی عذاب پیش می بریم (سنستدرجهم من حیث لا یعلمون ) .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 416@@@

((و به آنها مهلت می دهم، و در عذابشان عجله نخواهم کرد، چرا که نقشه های من محکم و دقیق و عذاب من شدید است )) (و املی لهم ان کیدی متین ) .

در حدیثی از امام صادق (علیه السلام ) می خوانیم : (اذا احدث العبد ذنبا جدد له نعمة، فیدع الاستغفار فهو الاستدراج ) : ((گاه هنگامی که بندگان سرکش گناه می کنند خداوند به آنها نعمتی می دهد، آنها از گناه خود غافل می شوند، و توبه را فراموش می کنند، این همان استدراج و بلا و عذاب تدریجی است )) . ** مجمع البیان جلد 10 صفحه 340 . ***

از این حدیث و احادیث دیگری که در این زمینه وارد شده استفاده می شود که گاه خداوند برای مجازات بندگان معاند و لجوج، در مقابل گناهانی که انجام می دهند نعمت می بخشد، آنها تصور می کنند این لطف الهی است که به خاطر شایستگی، شامل حالشان شده ! و لذا در غرور و غفلت فرو می روند، اما ناگهان خداوند آنها را می گیرد و از میان ناز و نعمت به کام عذاب و بلا فرو می فرستد و این دردناکترین شکل عذاب است .

البته این درباره کسانی است که طغیان و سرکشی را به حد اعلی رسانده ولی افرادی که هنوز تا این حد پیش نرفته اند خداوند در برابر گناهانشان آنها را گوشمالی می دهد، و همان سبب بیداری و توبه آنها می گردد، و این لطف خدا در حق آنها است .

به تعبیر دیگر : هنگامی که انسان گناه می کند از سه حال بیرون نیست : یا خودش متوجه می شود و باز می گردد، و یا خداوند تازیانه ((بلا)) بر او می نوازد تا بیدار شود، و یا شایستگی هیچیک از این دو را ندارد، خدا به جای بلا نعمت به او می بخشد و این همان ((عذاب استدراج )) است که در آیات قرآن یا

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 417@@@

به همین تعبیر، و یا به تعبیرات دیگر به آن اشاره شده است .

لذا انسان باید به هنگام روی آوردن نعمتهای الهی مراقب باشد نکند این امر که ظاهرا نعمت است ((عذاب استدراج )) گردد، به همین دلیل مسلمانان بیدار در اینگونه مواقع در فکر فرو می رفتند، و به بازنگری اعمال خود می پرداختند، چنانکه در حدیثی آمده است که یکی از یاران امام صادق (علیه السلام ) عرض کرد : من از خداوند مالی طلب کردم به من روزی فرمود، فرزندی خواستم به من بخشید، خانه ای طلب کردم به من مرحمت کرد، من از این می ترسم نکند این ((استدراج )) باشد ! امام فرمود : ((اگر اینها تواءم با حمد و شکر الهی است استدراج نیست )) (نعمت است ) . ** اصول کافی طبق نقل نور الثقلین جلد 5 صفحه 397 . ***

تعبیر به ((املی لهم )) (آنها را مهلت می دهم ) اشاره به این است که خداوند در مجازات ظالمان هرگز عجله نمی کند، کسی عجله می کند که می ترسد فرصتها از دست او برود، اما خداوند قادر متعال که هر لحظه هر چه اراده کند صورت می گیرد از دست رفتن فرصت برای او مفهوم ندارد، و به هر حال این هشداری است به همه ظالمان و گردنکشان که سلامت و نعمت و امنیت هرگز آنها را مغرور نکند و هر لحظه در انتظار کیفر شدید خداوند باشند . ** در مورد مجازات استدراج شرح بیشتری در جلد 7 صفحه 32 به بعد ( ذیل آیه 182 سوره اعراف ) داشتیم، همچنین در جلد 3 صفحه 182 ذیل آیه 178 سوره آل عمران . ***

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 418@@@