تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد24
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

محبت به کفاری که سر جنگ ندارند

در این آیات بحثهائی که در آیات گذشته پیرامون ((حب فی الله و بغض فی الله )) و قطع رابطه با مشرکان آمده ادامه می یابد، و از آنجا که این قطع رابطه یک نوع خلا عاطفی برای جمعی از مسلمانان ایجاد می کرد، و با این حال مؤمنان راستین و یاران رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) در این مسیر ثبات قدم نشان دادند خداوند برای پاداش آنها و رفع این کمبود به آنها بشارت می دهد که غم مخورید وضع چنین نخواهد ماند می فرماید :

((امید است خدا میان شما و دشمنانتان پیوند محبت و دوستی (از طریق پذیرش اسلام ) برقرار سازد)) (عسی الله ان یجعل بینکم و بین الذین عادیتم منهم مودة ) .

و این امر سرانجام تحقق یافت، سال هشتم هجری فرا رسید و مکه فتح شد و اهل مکه به مصداق یدخلون فی دین الله افواجا گروه گروه مسلمان شدند، ابرهای تیره و تار دشمنی و عناد از آسمان زندگی آنها کنار رفت و آفتاب ایمان با گرمی محبت و دوستی تابیدن گرفت .

بعضی از مفسران این جمله را اشاره به ازدواج پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) با ((ام حبیبه )) دختر ابو سفیان می دانند که اسلام اختیار کرده بود، و همراه شوهرش عبید الله بن جحش ** عبیدالله بن جحش برادر عبدالله بن جحش است عبیدالله متاسفانه براسلام باقی نماند، و در حبشه آئین مسیحیت اختیار کرد و به همین دلیل ام حبیبه از او جدا شد اما برادرش عبدالله بر اسلام باقی ماند واز مجاهدان احد بود و هم در آن میدان شربت شهادت نوشید . ***
فانه به اتفاق مهاجران حبشه، به حبشه رفته بود، همسرش

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 30@@@

در آنجا از دنیا رفت، پیغمبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) کسی را نزد نجاشی فرستاد و او را به همسری خود در آورد، و از آنجا که رابطه دامادی در میان عرب سبب کاهش عداوتها می شد این مساءله در ابوسفیان و اهل مکه اثر گذاشت .

ولی این احتمال بعید به نظر می رسد، چرا که آیات مورد بحث در آستانه فتح مکه نازل شده، زیرا ((حاطب بن ابی بلتعه )) هدفش از نامه نگاری به مشرکان مکه این بود که آنها را از این ماجرا آگاه کند، در حالی که می دانیم جعفر بن ابی طالب و یارانش مدتی قبل از این ماجرا (مقارن فتح خیبر) به مدینه بازگشتند . ** خلاصه این ماجرا را بسیاری از مفسران نقل کرده اند ولی مشروح آن را در اسد الغابة فی معرفة الصحابه جلد 5 صفحه 573 مطالعه فرمائید . ***

به هر حال اگر کسانی که مورد علاقه مسلمانان هستند از خط مکتبی آنان جدا شوند نباید از بازگشت آنها ماءیوس شد، چرا که خداوند بر همه چیز قادر است، او است که می تواند دلها را دگرگون سازد، و او است که گناهان و خطاهای بندگانش را می بخشد، لذا در پایان آیه می افزاید : ((و خدا قادر و توانا، و غفور و رحیم است )) (و الله قدیر و الله غفور رحیم ) .

کلمه ((عسی )) در لغت عرب در مواردی گفته می شود که امید به تحقق چیزی می رود و از آنجا که این معنی احیانا تواءم با ((جهل )) یا ((عجز)) است بسیاری از مفسران آن را در قرآن مجید به معنی امید دیگران از خدا تفسیر کرده اند، ولی چنانکه سابقا نیز گفته ایم هیچ مانعی ندارد که این واژه در کلام خداوند همان معنی اصلیش را داشته باشد، زیرا گاه برای وصول به یک هدف شرائطی لازم است، هرگاه بعضی از شرائط حاصل نباشد این تعبیر به کار می رود (دقت کنید) .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 31@@@

آیات بعد شرح و توضیحی است بر مساءله ترک رابطه دوستی با مشرکان، می فرماید : ((خداوند از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که با شما در امر دین پیکار نکردند و شما را از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی کند)) (لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ) .

((چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد)) (ان الله یحب المقسطین ) .

((خدا شما را تنها از دوستی کسانی نهی می کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه و دیارتان آواره نمودند، یا کمک به بیرون راندن شما کردند آری خدا شما را از هرگونه پیوند دوستی با اینها نهی می کند)) (انما ینهاکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین و اخرجوکم من دیارکم و ظاهروا علی اخراجکم ان تولوهم ) .

((و هر کس آنها را دوست دارد ظالم و ستمگر است )) (و من یتولهم فاولئک هم الظالمون ) .

به این ترتیب افراد غیر مسلمان به دو گروه تقسیم می شوند : گروهی که در مقابل مسلمین ایستادند و شمشیر به روی آنها کشیدند، و آنها را از خانه و کاشانه شان به اجبار بیرون کردند، و خلاصه عداوت و دشمنی خود را با اسلام و مسلمین در گفتار و عمل آشکارا نشان دادند، تکلیف مسلمانان این است که هرگونه مراوده با این گروه را قطع کنند، و از هرگونه پیوند محبت و دوستی خودداری نمایند که مصداق روشن آن مشرکان مکه مخصوصا سران قریش بودند، گروهی رسما دست به این کار زدند و گروهی دیگر نیز آنها را یاری کردند .

اما دسته دیگری بودند که در عین کفر و شرک کاری به مسلمانان نداشتند، نه عداوت می ورزیدند، نه با آنها پیکار می کردند، و نه اقدام به بیرون راندنشان

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 32@@@

از شهر و دیارشان نمودند، حتی گروهی از آنها پیمان ترک مخاصمه با مسلمانان بسته بودند، نیکی کردن با این دسته اظهار محبت با آنها بی مانع بود، و اگر معاهده ای با آنها بسته بودند باید به آن وفا کنند و در اجرای عدالت بکوشند .

مصداق این گروه طائفه ((خزاعه )) بودند که با مسلمین پیمان ترک مخاصمه داشتند .

بنابراین جائی برای گفتار جمعی از مفسران باقی نماند که این دستور را منسوخ دانسته، و ناسخ آنرا آیه 5 سوره توبه ذکر کرده اند که می گوید : فاذا انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم : ((هنگامی که ماههای حرام پایان گیرد بت پرستان را هر کجا دیدید به قتل برسانید)) چرا که این آیه سوره توبه فقط از مشرکانی سخن می گوید که پیمانشکنی کرده، و به مخالفت علنی در برابر اسلام و مسلمین برخاسته بودند به گواهی آیات بعد از آن . ** بعضی از مفسران احتمال داده اند که اجازه دوستی درباره مومنان باشد که اسلام را پذیرفته بودند، ولی در مکه باقی مانده و اقدام به هجرت ننموده بودند اما لحن آیات کاملا نشان می دهد که تمام این گفتگوها درباره غیر مسلمین است . ***

بعضی از مفسران در مورد این آیه روایت کرده اند که همسر مطلقه ابو بکر برای دخترش ((اسماء)) هدایائی از مکه آورد ((اسماء)) از پذیرش آن امتناع کرد، و حتی اجازه ورود به مادرش نداد، آیه فوق نازل شد و پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به او دستور داد مادرش را بپذیرد و هدیه اش را قبول کند و او را مورد اکرام و احسان قرار دهد . ** روح البیان جلد 9 صفحه 481 - این روایت در صحیح بخاری و بسیاری از کتب تفسیر نیز با تفاوتهائی آمده است . ***

این روایت نشان می دهد که تمام مردم مکه نیز مشمول این حکم نبودند ،

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 33@@@

بلکه در میان آنها اقلیتی بودند که موضع خصمانه ای در برابر مسلمانان نداشتند .

به هر حال از این آیات ((یک اصل کلی و اساسی )) در چگونگی رابطه مسلمانان با غیر مسلمین استفاده می شود، نه تنها برای آن زمان که برای امروز و فردا نیز ثابت است، و آن اینکه مسلمانان موظفند در برابر هر گروه و جمعیت و هر کشوری که موضع خصمانه با آنها داشته باشند و بر ضد اسلام و مسلمین قیام کنند، یا دشمنان اسلام را یاری دهند سرسختانه بایستند، و هرگونه پیوند محبت و دوستی را با آنها قطع کنند .

اما اگر آنها در عین کافر بودن نسبت به اسلام و مسلمین بی طرف بمانند و یا تمایل داشته باشند، مسلمین می توانند با آنها رابطه دوستانه برقرار سازند البته نه در آن حد که با برادران مسلمان دارند، و نه در آن حد که موجب نفوذ آنها در میان مسلمین گردد .

و اگر جمعیت یا دولتی جزو گروه اول باشند و تغییر موضع دهند و یا به عکس در گروه دوم باشند و مسیر خود را تغییر دهند باید وضع فعلی آنها را معیار قرار داد و طبق آیات فوق با آنها عمل کرد .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 34@@@