تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد24
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

اموال و فرزندان، شما را از یاد خدا غافل نکنند !

از آنجا که یکی از عوامل مهم نفاق حب دنیا، و علاقه افراطی به اموال و فرزندان است، در این آیات که آخرین آیات سوره ((منافقین )) است مؤمنان را از چنین علاقه افراطی باز می دارد، و می گوید : ((ای کسانی که ایمان آورده اید اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند)) (یا ایها الذین آمنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله ) .

((و آنها که چنین کنند زیانکارانند)) (و من یفعل ذلک فاولئک هم الخاسرون ) .

درست است که اموال و اولاد از مواهب الهی هستند، ولی تا آنجا که از آنها در راه خدا و برای نیل به سعادت کمک گرفته شود، اما اگر علاقه افراطی به آنها سدی در میان انسان و خدا ایجاد کند بزرگترین بلا محسوب می شوند، و چنانکه در داستان منافقین در آیات گذشته دیدیم یکی از عوامل انحراف آنها همین حب دنیا بود .

در حدیثی از امام باقر (علیه السلام ) این معنی به روشنترین وجهی ترسیم شده است، آنجا که می فرماید : ما ذئبان ضاریان فی غنم لیس لها راع، هذا فی اولها و هذا فی آخرها باسرع فیها من حب المال و الشرف فی دین المؤمن : ((دو گرگ درنده در یک گله بی چوپان که یکی در اول گله و دیگری در آخر آن باشد آنقدر ضرر نمی زنند که مال پرستی و جاهطلبی به دین مؤمن ضرر می رسانند)) ** اصول کافی جلد 2 باب حب الدنیا حدیت 3 . *** !

در اینکه منظور از ذکر خدا در اینجا چیست ؟ مفسران احتمالات زیادی

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 173@@@

ذکر کرده اند بعضی آن را به نمازهای پنجگانه، و بعضی شکر نعمت و صبر بر بلا و رضای به قضا، و بعضی حج و زکات و تلاوت قرآن، و بعضی به تمام فرائض تفسیر کرده اند، ولی روشن است ذکر خدا معنی وسیعی دارد که همه اینها و غیر اینها را شامل می شود بنابراین تفسیر به امور فوق از قبیل ذکر مصداقهای روشن است .

تعبیر به ((خاسرون )) (زیانکاران ) به خاطر آن است که حب دنیا چنان انسان را سرگرم می کند که سرمایه های وجودی خویش را در راه لذات ناپایدار، و گاهی اوهام و پندارها، صرف می کند و با دست خالی از این دنیا می رود در حالی که با داشتن سرمایه های بزرگ برای زندگی جاویدانش کاری نکرده است .

سپس به دنبال این اخطار شدید به مؤمنان، دستور انفاق در راه خدا را صادر کرده، می فرماید : ((از آنچه به شما روزی داده ایم انفاق کنید پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید : پروردگارا ! چرا مرگ مرا مدت کمی به تاخیر نینداختی تا انفاق کنم و از صالحان باشم )) ؟ ! (و انفقوا مما رزقناکم من قبل ان یاتی احدکم الموت فیقول رب لو لا اخرتنی الی اجل قریب فاصدق و اکن من الصالحین ) . ** قابل توجه اینکه : در آیه فوق اصدق منصوب و اکن مجزوم است در حالی که عطف بر یکدیگر می باشد این بخاطر این است که اکن عطف بر محل اصدق است و در تقدیر چنین است ان آخر تنی اصدق واکن من الصالحین . ***

گرچه بعضی امر به انفاق را در اینجا به معنی وجوب تعجیل در ادای زکات تفسیر کرده اند ولی روشن است که منظور آیه هرگونه انفاق واجب و مستحب را که وسیله نجات انسان در آخرت است، شامل می شود .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 174@@@

جالب اینکه : در ذیل آیه می گوید : ((من انفاق کنم و از صالحان شوم این تعبیر بیانگر تاثیر عمیق انفاق در صالح بودن انسان است، گرچه بعضی، صالح بودن را در اینجا به معنی انجام مراسم ((حج )) تفسیر کرده اند و در بعضی از روایات نیز، صریحا آمده ولی اینها نیز از قبیل ذکر مصداق روشن است .

جمله ((من قبل ان یاتی احدکم الموت )) اشاره به قرار گرفتن انسان در آستانه مرگ و ظاهر شدن علائم آن است، زیرا این سخن را انسان بعد از مرگ نمی گوید بلکه در آستانه مرگ می گوید .

تعبیر به ((مما رزقناکم )) (از آنچه به شما روزی داده ایم ) علاوه بر اینکه منحصر به اموال نیست، بلکه تمام مواهب را دربر می گیرد، بیانگر این حقیقت است که همه اینها از ناحیه دیگری است و چند روزی این امانت نزد ما است، بنابراین بخل ورزیدن چه معنی دارد ؟

به هر حال بسیارند کسانی که وقتی چشم برزخی پیدا می کنند و خود را در آخرین لحظات زندگی و در آستانه قیامت می بینند، و پردههای غفلت و بیخبری از جلو چشمان آنها کنار می رود، و می بینند باید اموال و سرمایه ها را بگذارند و بروند بی آنکه بتوانند از آن توشه ای برای این سفر طولانی برگیرند، پشیمان می شوند، و آتش حسرت به جانشان می افتد، و تقاضای بازگشت به زندگی می کنند، هر چند بازگشتن کوتاه و گذرا باشد، تا جبران کنند، ولی دست رد بر سینه آنها گذارده می شود، چرا که سنت الهی است که این راه، بازگشت ندارد !

لذا در آخرین آیه با قاطعیت تمام، می فرماید : ((خداوند هرگز مرگ کسی را، هنگامی که اجلش فرا رسد، به تاءخیر نمی اندازد)) ! (و لن یؤخر الله

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 175@@@

نفسا اذا جاء اجلها) .

حتی یک ساعت، پس و پیش در کار نیست، چنانکه در آیات دیگر قرآن نیز به آن اشاره شده است، در آیه 34 سوره اعراف می خوانیم : فاذا جاء اجلهم لا یستاخرون ساعة و لا یستقدمون : ((هنگامی که مرگ آنها فرا رسد، نه یکساعت پیشی می گیرند نه یکساعت، تاءخیر می کنند)) .

و سرانجام آیه را با این جمله پایان می دهد : ((خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است )) (و الله خبیر بما تعملون ) .

و همه آنها را برای پاداش و کیفر، ثبت کرده و در برابر همه آنها به شما جزا می دهد .

نکته ها :