تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد24
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

سرزنش شدید نسبت به بعضی از همسران پیامبر (ص )

بدون شک مرد بزرگی همچون پیغمبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) تنها به خودش تعلق ندارد، بلکه به تمام جامعه اسلامی و عالم بشریت متعلق است، بنابراین اگر در داخل خانه او توطئه هائی بر ضد وی، هر چند به ظاهر کوچک و ناچیز، انجام گیرد نباید به سادگی از کنار آن گذشت، حیثیت او نباید نعوذ بالله بازیچه دست این و آن گردد، و اگر چنین برنامه ای پیش آید باید با قاطعیت با آن

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 273@@@

برخورد کرد .

آیات فوق در حقیقت قاطعیتی است از سوی خداوند بزرگ در برابر چنین حادثه ای، و برای حفظ حیثیت پیامبرش .

نخست روی سخن را به خود پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) کرده می گوید : ((ای پیامبر ! چرا چیزی را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود تحریم می کنی )) ؟ ! (یا ایها النبی لم تحرم ما احل الله لک تبتغی مرضات ازواجک ) .

معلوم است که این تحریم، تحریم شرعی نبود، بلکه به طوری که از آیات بعد استفاده می شود سوگندی از ناحیه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) یاد شده بود و می دانیم که قسم خوردن بر ترک بعضی از مباحات گناهی ندارد .

بنابراین جمله ((لم تحرم )) (چرا بر خود تحریم می کنی ؟) به عنوان عتاب و سرزنش نیست بلکه نوعی دلسوزی و شفقت است .

درست مثل این که ما به کسی که زحمت زیاد برای تحصیل درآمد می کشد و خود از آن بهره چندانی نمی گیرد، می گوئیم چرا اینقدر به خود زحمت می دهی، و از نتیجه این زحمت بهره نمی گیری ؟ .

سپس در پایان آیه می افزاید : ((خداوند غفور و رحیم است )) (والله غفور رحیم ) .

این عفو و رحمت نسبت به همسرانی است که موجبات آن حادثه را فراهم کردند که اگر راستی توبه کنند مشمول آن خواهند بود، یا اشاره به این است که اولی این بود که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) چنین سوگندی یاد نمی کرد کاری که احتمالا موجب جراءت و جسارت بعضی از همسران حضرت (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می شد .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 274@@@

در آیه بعد اضافه می کند : ((خداوند راه گشودن سوگندهایتان را (در این گونه موارد) روشن ساخته است )) (قد فرض الله لکم تحلة ایمانکم ) ** راغب در مفردات می گوید در هر مورد که فرض با علی همراه باشد به معنی وجوب است، و هر جا با لام باشد به معنی عدم ممنوعیت بنابر این در آیه مورد بحث فرض به معنی وجوب نیست، بلکه به معنی اجازه است . *** و ** تحلة ( مصدر باب تفعیل ) به معنی حلال کردن است و یا به تعبیر دیگر کاری که گره قسم را بگشاید یعنی کفاره . *** به این ترتیب که کفاره قسم را بدهید و خود را آزاد سازید .

البته اگر سوگند در موردی باشد که ترک کاری رجحان دارد باید به سوگند عمل کرد، و شکستن آن گناه است، و کفاره دارد . اما اگر در مواردی باشد که ترک آن عمل مرجوح باشد (مانند آیه مورد بحث ) در این صورت شکستن آن جایز است، اما برای حفظ احترام قسم بهتر است کفاره نیز داده شود . ** کفاره قسم به طوری که از آیه 89 سوره مائده استفاده می شود عبارت است از اطعام 10 مسکین، یا لباس پوشاندن بر ده نفر . یا آزاد کردن یک بنده و کسی که هیچ کدام اینها را نداشته باشد سه روز روزه می گیرد ( به جلد پنجم تفسیر نمونه صفحه 61 مراجعه کنید ) . ***

سپس می افزاید : ((خداوند مولای شما و حافظ و یاور شما است و او علیم و حکیم است )) (و الله مولاکم و هو العلیم الحکیم ) .

لذا او راه نجات از این گونه سوگندها را برای شما هموار ساخته، و طبق علم و حکمتش مشکل را برای شما گشوده است .

از روایات استفاده می شود که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بعد از نزول این آیه برده ای آزاد کرده و آنچه را بر خود از طریق قسم حرام کرده بود حلال نمود .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 275@@@

در آیه بعد، شرح بیشتری پیرامون این ماجرا داده، می فرماید : ((به خاطر بیاورید هنگامی را که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) یکی از رازهای خود را به بعضی از همسرانش گفت، ولی او رازداری نکرد و به دیگران خبر داد، و خداوند پیامبرش را از این افشای ((سر)) آگاه ساخت، او قسمتی از آن را برای همسرش بازگو کرد و از قسمت دیگری خودداری نمود)) (و اذا سر النبی الی بعض ازواجه حدیثا فلما نبات به و اظهره الله علیه عرف بعضه و اعرض عن بعض ) .

این چه رازی بود که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به بعضی از همسران خود گفت که او رازداری نکرد ؟، مطابق آنچه در شاءن نزول گفتیم و این راز مشتمل بر دو مطلب بود : یکی نوشیدن عسل نزد همسرش زینب بنت جحش، و دیگرش تحریم نوشیدن آن بر خود در آینده بود، و منظور از همسر غیر رازدارش در این آیه ((حفصه )) بود، که او این سخن را شنید و به ((عایشه )) بازگو کرد .

پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) چون از طریق وحی، از این افشای راز، آگاه شده بود، قسمتی از آن را به ((حفصه )) فرمود، و برای آنکه او زیاده شرمنده و خجل نشود از ذکر قسمت دیگری خودداری کرد (ممکن است قسمت اول، اصل نوشیدن عسل باشد و قسمت دوم تحریم آن بر خویشتن ) .

به هر حال ((هنگامی که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) این افشای ((سر)) را به او (حفصه ) خبر داد او گفت : چه کسی تو را از این موضوع آگاه کرد)) ؟ (فلما نباها به قالت من انباک هذا) .

((گفت : خداوند دانا و آگاه مرا با خبر ساخت )) (قال نبانی العلیم الخبیر) .

از مجموع این آیه برمی آید که بعضی از همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نه تنها او را با سخنان خود ناراحت می کردند، بلکه مساءله رازداری که از مهمترین

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 276@@@

شرائط یک همسر باوفا است نیز در آنها نبود، اما به عکس، رفتار پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) با آنها با تمام این اوصاف چنان بزرگوارانه بود که حتی حضرت حاضر نشد تمام رازی که او افشا کرده بود به رخ او بکشد، تنها به قسمتی از آن اشاره کرده و لذا در حدیثی از امیر مؤمنان علی (علیه السلام ) آمده است : ما استقصی کریم قط، لان الله یقول عرف بعضه و اعرض عن بعض : ((افراد کریم و بزرگوار هرگز در مقام احقاق حق شخصی خویش تا آخرین مرحله، پیش نمی روند، زیرا خداوند در اینجا برای پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می فرماید : او قسمتی را خبر داد و از قسمتی خودداری کرد)) . ** المیزان جلد 19 صفحه 392 . ***

سپس روی سخن را به این دو همسر که در توطئه بالا دست داشتند کرده می گوید : ((اگر شما از کار خود توبه کنید، و دست از آزار پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بردارید به سود شما است، زیرا دلهای شما با این عمل از حق منحرف گشته، و به گناه آلوده شده )) (ان تتوبا الی الله فقد صغت قلوبکما) .

منظور از این دو نفر به اتفاق مفسران شیعه و اهل سنت، ((حفصه )) و ((عایشه )) است که به ترتیب دختران ((عمر)) و ((ابوبکر)) بودند .

((صغت )) از ماده ((صغو)) (بر وزن عفو) به معنی متمایل شدن به چیزی است لذا می گویند : صغت النجوم یعنی ستارگان، متمایل به سوی مغرب شدند))، به همین جهت واژه ((اصغاء))، به معنی گوش فرا دادن به سخن دیگری آمده است، و منظور از ((صغت قلوبکما)) در آیه مورد بحث، انحراف دلهای آنها از حق به سوی گناه بوده است . ** طبق تفسیری که در بالا ذکر کردیم و بسیاری از مفسران آن را برگزیده اند آیه محذوفی دارد و در تقدیر چنین است : ان تتوبا الی الله کانت خیر لکما ( یا تقدیر دیگری شبیه این معنی ) ولی بعضی احتمال داده اند که محذوفی نداشته باشد و جمله صفت قلوبکما جزای شرط باشد ( با این قید که مفهوم جمله تمایل به سوی حق باشد نه باطل ) وی این احتمال بسیار بعید است، زیرا شرط به صورت فعل ماضی، و این به عقیده اکثر نحویین جایز نیست، ضمنا ذکر قلوبکما به صیغه جمع نه به صیغه تثنیه نه به خاطر آن است که دو تثنیه در کنار هم از نظر فضاحت ناخوش آیند است و لذا به صورت جمع ذکر شده و معنی آن تثنیه است . ***

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 277@@@

سپس اضافه می کند : ((اگر شما دو نفر بر ضد او دست به دست هم دهید کاری از پیش نخواهید برد، چرا که خداوند مولی و یاور او است، و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان نیز بعد از آنها پشتیبان او هستند)) ((وان تظاهرا علیه فان الله هو مولاه و جبریل و صالح المؤمنین و الملائکة بعد ذلک ظهیر) .

این تعبیر، نشان می دهد که تا چه حد این ماجرا در قلب پاک پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و روح عظیم او تاثیر منفی گذاشت، تا آنجا که خداوند به دفاع از او پرداخته و با اینکه قدرت خودش از هر نظر کافی است، حمایت جبرئیل و مؤمنان صالح و فرشتگان دیگر را نیز اعلام می دارد .

قابل توجه اینکه : در ((صحیح بخاری )) از ((ابن عباس )) نقل شده که می گوید : از عمر پرسیدم آن دو نفر از همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) که بر ضد او دست به دست داده بودند چه کسانی بودند ؟ عمر گفت : حفصه و عایشه بودند، سپس افزود : به خدا سوگند ما در عصر جاهلیت برای زنان چیزی قائل نبودیم تا اینکه خداوند آیاتی را درباره آنان نازل کرد، و حقوقی برای آنان قرار داد، (و آنها جسور شدند) . ** صحیح بخاری جلد 6 صفحه 195 ( ذیل سوره تحریم ) . ***

در تفسیر ((درالمنثور)) نیز همین معنی، ضمن حدیث مفصلی از ابن عباس

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 278@@@

نقل شده، و در آن حدیث آمده است که عمر می گوید : بعد از این ماجرا آگاه شدم که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) از تمام همسرانش ‍ کناره گیری کرده، و در محلی بنام ((مشربه ام ابراهیم )) اقامت گزیده، خدمتش رسیدم، و عرض کردم : ای رسول خدا ! آیا همسرانت را طلاق گفتی ؟ فرمود : نه، گفتم : الله اکبر، ما جمعیت قریش پیوسته بر زنانمان مسلط بودیم، اما هنگامی که به مدینه آمدیم جمعی را دیدیم که زنانشان بر آنان مسلطند زنان ما نیز از آنها یاد گرفتند ! روزی دیدم همسرم با من مشاجره می کند، من این عمل او را عجیب و زشت شمردم، گفت : چرا تعجب می کنی ؟ به خدا همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) هم با پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) چنین می کنند ! حتی گاه از او قهر می نمایند، و من به دخترم حفصه سفارش کردم که هرگز چنین کاری را نکند و گفتم اگر همسایه ات (منظور عایشه است ) چنین می کند تو نکن، زیرا شرایط او با تو متفاوت است . ** در المنثور جلد 6 صفحه 243 ( با تلخیص ) . ***

درباره ((صالح المؤمنین )) بحثی داریم که در نکات به خواست خدا خواهد آمد .

در آخرین آیه مورد بحث خداوند روی سخن را به تمام زنان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) کرده، با لحنی که خالی از تهدید نیست می فرماید : ((هرگاه او شما را طلاق گوید امید می رود که پروردگار به جای شما همسرانی بهتر برای او قرار دهد همسرانی مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه کار، عبادت کننده و مطیع فرمان خدا زنانی غیر باکره و باکره )) (عسی ربه ان طلقکن ان یبدله ازواجا خیرا منکن مسلمات مؤمنات قانتات تائبات عابدات سائحات ثیبات و ابکارا) .

به این ترتیب به آنها هشدار می دهد تصور نکنند که پیامبر هرگز آنها را

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 279@@@

طلاق نخواهد داد، و نیز تصور نکنند که اگر آنها را طلاق دهد همسرانی بهتر از آنان جانشین آنها نمی شود، دست از توطئه و مشاجره و آزار بردارند، و گرنه از افتخار همسری پیامبر برای همیشه محروم می شوند . و زنانی بهتر و با فضیلت تر جای آنها را خواهند گرفت ! .

نکته ها :