تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

تحصیل مال و فرزند از نظر اخلاقی‏

آیا تحصیل مال و فرزند از نظر اخلاقی، چه حکمی دارد: ارزش مثبت دارد یا منفی؟ جواب این سؤال، با توجه به اصولی که از پیش گفته‏ایم، معلوم می‏شود: علاقه به مال و فرزند در صورتی که تمرکز پیدا کند، موجب غفلت از کمالات معنوی خواهد شد و کار به جایی می‏رسد که مال و فرزند را منشأ ارزش و برتری می‏داند و از کمالات واعی و معنوی غافل می‏شود.
علاقه به مال و تلاش برای تحصیل آن، در این وضع انحرافی که جایگاه اصلی خود را از دست می‏دهد و با کمالات معنوی و اخروی او تزاحم پیدا می‏کند، دارای ارزش منفی اخلاقی خواهد بود.
قرآن کریم در بسیاری از آیات، انسان را هشدار می‏دهد که علاقه به مال و فرزند نباید برای او هدف بشود و او را از دستیابی به اهداف اصیل زندگی باز دارد. و قرآن، از کسانی که ملاک ارزش را مال و فرزند می‏دانستند، به صورت نکوهیده‏ای یاد کرده و در داستان طالوت می‏گوید:
و قال لهم نبیهم ان الله قد بعث طالوت ملکاً قالوا انی یکون له الملک علینا و نحن احق بالملک منه و لم یؤت سعه من المال قال ان الله اصطفاه علیکم و زاده بسطه فی العلم و الجسم و الله یؤتی ملکه من یشاء والله واسع علیم.(272)
[پیامبرشان به آنها گفت که: خداوند، طالوت را به پادشاهی شما برانگیخته است گفتند: او چگونه بر ما پادشاهی خواهد داشت در صورتی که ما شایسته‏تر از او هستیم و او مال فراوان ندارد.
او گفت: خدا او را بر شما برگزید و در دانش و نیروی جسمی بر شما فزونیش بخشید و خدا فرماندهی را به هر که خواهد می‏دهد و خداوند توانا و داناست].
آنان به غلط بر این باور بودند که او چون شخص ثروتمندی نیست، شایستگی فرماندهی را ندارد. در واقع، علاقه بیش از اندازه بنی‏اسرائیل به مال و فرزند، اهداف و ارزشها را در نظرشان تغییر داده بود تا جایی که منشأ اصلی ارزش و کمال انسان را مال و ثروت می‏دانستند و می‏پنداشتند هر کس پول بیشتر دارد برای حکومت شایسته‏تر است.
مشرکین مکه نیز پیامبر خدا (ص) را تحمل نمی‏کردند، به این بهانه که چرا خداوند پیامبر خود را از میان بزرگان؛ یعنی، ثروتمندان عرب انتخاب نکرده است؟
و قالوا لولا نزل هذا القران علی رجل من القریتین عظیم.(273)
خداوند در پاسخشان می‏گوید:
اهم یقسمون رحمه ربک نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیواه الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات.(274)
این خداوند است که ارزشهای زندگی را در میان مردم تقسیم کرده، به هر کس هر چه صلاح می‏دانسته داده است. مال و ثروت در دنیا وسیله آزمایشی بیش نیست که بر اساس مصالحی بین مردم تقسیم کرده است.
ولی مشرکین مکه چنان در ارزشهای مادی غرق بودند و ملاک عظمت و ارزش انسان را مال می‏دانسند که به گمان آنها، حتی پیغمبر خدا هم باید از میان ثروتمندان برگزیده شود.
در آیه دیگری می‏گوید:
فلولا القی علیه اسوره من ذهب.(275)
[(اگر او پیغمبر است) پس چرا دستبندهای طلا ندارد؟]
اینگونه انحرافات فکری و ارزشی، کم و بیش، در جوامع مختلف وجود دارد و فکر انسانها و حتی کسانی که مؤمن و خدا پرستند، را به خود مشغول می‏سازد، بنی‏اسرائیل مردمی خداپرست بودند و به پیغمبر خدا ایمان داشتند و خودشان از پیغمبر خدا درخواست تعیین فرمانده داشتند؛ مع‏الوصف؛ بر اساس علاقه شان به ثروت، به عنوان تنها ملاک شایستگی فرماندهی، فرماندهی طالوت را که ثروتمند نبود نمی‏پذیرفتند.
خداوند در قرآن، این بینش را به شدت محکوم کرده می‏گوید:
ویل لکل همزه لمزه الذی جمع مالاً و عدده یحسب ان ماله اخلده کلا لینبذن فی الحطمه.(276)
این پندار که مال باعث سعادت و جاودانگی انسان می‏شود از بینشهای غلطی است که باید با آن مبارزه کرد، خداوند درباره ابولهب می‏گوید:
ما اغنی عنی ماله و ما کسب.(277)
و درباره کفار می‏گوید:
و قالوا نحن اکثر اموالاً و اولاداً و ما نحن بمعذبین.(278)
[ما کسانی هستیم که مال و فرزند بیشتری داریم و مورد عذاب خدا واقع نشویم.]
از دید این کفار اگر عذابی هم نازل می‏شد، به فقرا و بینوایان می‏رسید. خانه‏های فقرا که استحکامی ندارد و ویران می‏شود نه خانه آنان که استوار و محکم است! و فقرا گرفتار رنج و عذاب می‏شوند نه آنان که از کمک فرزندان زیادی برخوردارند!
در آیه دیگری به ثروت از این رو، که منشأ تکبر می‏شود ارزش منفی می‏دهد و چنین ثروتمندانی را نکوهش کرده می‏فرماید:
عتل بعد ذلک زنیم ان کان ذامال و بنین.(279)
در آیه دیگری، از این رو، که مایه غرور و دنیاطلبی بیش از اندازه است به آن ارزش منفی داده می‏فرماید:
ذرنی و من خلقت وحیداً و جعلت له مالاً ممدوداً و بنین شهوداً و مهدت له تمهیداً ثم یطمع ان ازید.(280)
[مرا تنها بگذار، با آن کس که آفریده، مال فراوان و پسران حاضر به خدمت به او داده، زمینه اقتدار و عزتش را فراهم کرده‏ام، سپس باز هم طمع فزونی از من دارد].
این گواه آثار و عوارض است که منشأ ارزش منفی مال و فرزند می‏شود و اگر چنین عوارضی ر در پی نداشت نکوهشی هم نمی‏داشت، چون مال و فرزند، خود به خود نعمت خداست و می‏توان از آن استفاده درست کرد و اگر از راه مشروع و به خاطر مقصد صحیحی تحصیل شود، ارزش مثبت هم دارد.