منظور ما از غرائز، در اینجا، تمایلات ویژهای است که به بدن مربوط میشود و هدف آنها تامین نیازهای مادی و جسمانی انسانست. در این اصطلاح غرایز بخشی از تمایلات انسانی است در مقابل بخشهای دیگری از تمایلات که هر یک از ویژگیهایی برخوردار بوده، یک بخش به نام عواطف و بخش دیگر با عنوان فطریات یا تمایلات عالی شناخته میشوند.
طبعا این اصطلاح با آنچه که تاکنون لفظ غریزه را در آن بکار بردهایم: یعنی، مفهوم وسیع غریزه که بمعنی مطلق میل و گرایش آمده است متفاوت خواهد بود. و تفاوت آندو یک کمی است به این معنا که غریزه در این اصطلاح فقط به بخشی از غریزه در مفهوم عام آن اطلاق میشود.
چنانکه با اصطلاح دیگر غریزه در روانشناسی، که براساس یک بینش خاص درباره منشأ رفتار انسانی بوجود آمده است، نیز متفاوت خواهد بود. در طول تاریخ روانشناسی، درباره اینکه منشأ رفتار آدمی چیست نظریات مختلفی ابراز شده که هر یک آنرا بگونهای تفسیر کردهاند و با نامهای 1- خردگرا 2- ماشین گرا 3- غریزهها 4- نیازها و سائقها در روانشناسی شناخته میشوند.
در این اصطلاح روانشناسان، غرایز تمام رفتار آدمی را تبیین میکرد و منظور از آن، نیروهایی زیستی فطری است که جاندار را از پیش آماده میسازد که تحت شرایط مناسب به شیوهای خاص عمل کند. برچسب غریزی زدن به رفتار، تبیینی از آن بدست نمیداد جز آنکه اشارهای به موروثی بودن آن داشته باشد. در مقابل نظریه غرایز، دیدگاه نیازها و سائقها به وجود آمد. سائق حالتی از برانگیختگی است که تحت تاثیر یک نیاز زیستی بوجود میآید و جاندار را بر میانگیزد تا نیازهایش را چاره کند(24).
در هر حال، غریزه در این اصطلاح، اولا اشاره به تفسیر خاصی از منشأ رفتار آدمی است و کیفیت خاصی را ابراز میدارد که ما در بکارگیری واژه غریزه در اینجا توجهی به آن تفسیر خاص و آن کیفیت نداریم و ثانیا غریزه در این اصطلاح همه رفتار انسانی را توجیه و تفسیر میکند و شامل همه گرایشات نفسانی و تمایلات انسانی میشود و در صورتیکه منظور ما از غریزه در اینجا صرفا منحصر میشود به بخش مادی و جسمانی تمایلات انسان در مقابل دیگر بخشهای آنها.
مهمترین غرائز انسان که به بدن مربوط میشود عبارتند از: از غریزه تغذیه و غریزه جنسی که هر کدام آنها اندام مخصوص و جهاز ویژهای در بدن دارند و به شعب و فروع گوناگون و متنوعی تقسیم میشوند. مثل شهوات و تمایلات گوناگون نسبت به چشیدنیهای مختلف و مزههای شیرینی، شوری، ترشی و غیره و طعمهای مختلف غذاهای مطبوع که یدرک و لایوصفند و نمیتوان نام خاصی از چشیدنیها را بر آنها نهاد و شاید ترکیبهایی از مزههای شناخته شده با نام و نشان باشند. و یا میلهای مربوط به بوها و رنگهای مطبوع اغذیه.
همچنین، غریزه تشنگی و غریزه دفاع از خود در برابر مهاجم و دیگر غرائز که در کنار دو غریزه فوق، مجموعه غرایز و تمایلات ویژه مربوط به بدن را تشکیل میدهند و نیازهای مادی و جسمانی انسان را تأمین میکنند.