تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

فطرت و علاقه به مال‏

آیا علاقه مالکیت فطری است یا آن که در محیط جامعه و به کمک عقل به وجود می‏آید؟
در پاسخ به پرسش بالا باید گفت: این ادعا را که ملکیت یک علاقه فطری مستقل است مشکل می‏توان اثبات کرد. اگر فرض کنیم، یک فرد به تنهایی در روی زمین زندگی می‏کرد، اصولاً مسأله مالکیت برایش مطرح نبود. انسان چون حب ذات دارد، هر چیزی که برایش مفید است، می‏خواهد در اختیارش باشد و با توجه به اینکه دیگران می‏توانند آن را از وی بربایند، این انگیزه در او پیدا می‏شود که حق تصرف در آن را به خود اختصاص دهد که این همان معنای مالکیت است.
علاقه به مال نیز یک علاقه اولیه و اصلی نیست، بلکه، یک علاقه فرعی و دست دوم است. انسان، اصالتاً و در ابتدا، تأمین نیازمندیهای خود را خواهان است و از این اعیان و اموال، صرفاً، به عنوان وسیله‏ای برای ارضای خواسته‏ها و تأمین نیازهایش استفاده می‏کند و به همین جهت به آنها دلبستگی پیدا می‏کند.
اما انسان در اصل به خود، آب، غذا، لباس، همسر و دیگر چیزهایی را که نیازهای جسمی یا روحی‏اش را برطرف می‏کنند، علاقمند می‏شود و بعد از آنکه متوجه شد که شی‏ء دیگری در تحصیل این نیازها به وی کمک می‏کند، به آن نیز علاقه پیدا می‏کند. پس علاقه او به مثل پول یک علاقه صرفاً وسیله‏ای است.
بنابراین، نمی‏توان گفت: یکی از علاقه‏های اصیل و فطری انسان، علاقه به مال است. مگر آنکه مال را یک عنوان انتزاعی بدانیم برای اشیای مورد نیاز مستقیم انسان.
پس ثروت، خود به خود، چیزی نیست که انسان فطرتاً به طرفش کشیده شود. بلکه، گرایش انسان به ثروت یک گرایش ثانوی است که به تبع تمایل اصیل نسبت به ما یحتاج زندگی‏اش، در انسان پیدا میشود ولی در بسیاری از مردم در اثر انحراف از مسیر فطری، علاقه به مال و ثروت، اصالت پیدا می‏کند و حیثیت وسیله بودن آن فراموش می‏شود.