تربیت
Tarbiat.Org

بر درگاه دوست(شرح فرازهایی از دعاهای افتتاح، ابوحمزه و مکارم الاخلاق)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

گناه و خطر زوال ایمان

نباید تصوّر كنیم كه ایمان، با آن همه كه ارزش دارد، براى ما ثابت و پابرجاست، بلكه این نعمت نیز همانند سایر نعمتها امكان زوال دارد. از اینكه روزى این نعمت از ما سلب شود، باید به خدا پناه ببریم. چه بسیار كسانى بوده‌اند كه ایمان داشته‌اند و اعمال صالح بسیار انجام مى‌دادند، ولى پس از مدتى در اثر عواملى ایمانشان ضعیف شده یا از آنان سلب گردیده است و بى ایمان از دنیا رفته‌اند.
خداوند براى هیچ كس ضمانت نكرده است كه اگر نعمتى به وى
( صفحه 261)
ارزانى داشت از او سلب نكند، بلكه فرموده است:
«لَئنْ شَكَرْتُمْ لاَزیدَنّكمْ وَ لَئنْ كَفَرْتُمْ اِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ» ؛(164)
اگر شكر نعمت بجاى آرید بر نعمت شما مى‌افزایم و اگر كفران نعمت كنید عذاب من دردناك است.
بنابر این، باید توجه داشت كه ایمان انسان پیوسته در معرض هجوم آفات و نابودى است. از یك سو، شبهات و وسوسه هاى شیطانى و از سوى دیگر، اعمال و كردار زشت و ناشایست ایمان انسان را مورد تهدید جدّى قرار مى‌دهند. در روایات بیان شده كسى كه مرتكب گناهى مى‌شود نقطه سیاهى در قلبش پدید مى‌آید و آنجا را آلوده و تیره مى‌كند اگر گناهان زیاد شد، تمام صفحه دل را فرا مى‌گیرد و چنین فردى دیگر رستگار نخواهد شد.(165)
باید از خدا بخواهیم كه ایمان ما را تقویت كند و آن را از آفات و دستبرد شیاطین جنّ و انس محفوظ بدارد و اگر خداى ناكرده گناهى مرتكب شدیم هر چه زودتر در صدد توبه و جبران آن برآییم تا تیره گیهایى را كه در اثر گناه در قلبمان پدید آمده است بزداییم. سیاهى دل آثارى دارد كه در انسان تأثیر مى‌گذارد، ولى ما متوجه نیستیم و تصور مى‌كنیم كه سالم هستیم. از جمله آثار گناه این است كه موجب قساوت قلب مى‌شود و به دنبال آن، انسان از دعا و مناجات با خدا، قرائت قرآن و توسّل به ائمه اطهار(علیهم السلام) لذّت نمى‌برد و در او میل به گناه، شهوترانى و
( صفحه 262)
لهو و لعب ایجاد مى‌شود. نزدیكى با اهل گناه و مجالست با آنان جاى مجالست با صالحان و بندگان شایسته خدا را مى‌گیرد و انسان علاقه پیدا مى‌كند كه با افرادى كه كم و بیش مانند خود او هستند همنشین باشد. اینها نشانه قساوت قلب و تیرگى دل است.
دلى كه نورانى است و با خدا ارتباط دارد از چیزهایى كه او را از خدا و یاد او دور مى‌سازد رنج مى‌برد؛ اگر با كسى كه اهل دنیا و لهو و لعب باشد همنشین گردد گویا در زندانى گرفتار آمده و در انتظار رهایى از این مجالست است؛
چو طوطى كلاغش بود هم نفس *** غنیمت شمارد خلاص از قفس
بنابر این، باید بدانیم كه اولا، ایمان ـ هر قدر هم كه ضعیف باشد ـ گوهر بسیار گرانبهایى است كه خدا به ما ارزانى داشته است. ثانیاً، نباید از این نكته غافل شویم كه ایمان انسان در معرض زوال است. لذا، باید پیوسته درصدد تقویت آن باشیم و تا آنجا كه ممكن است به تقویت اعتقادات خویش بپردازیم و از شبهات و آنچه موجب ایجاد شبهه مى‌گردد، دورى كنیم. اگر شبهه اى برایمان پیش آمد درصدد علاج آن برآییم و نگذاریم كه ذهن و دل ما جولانگاه وساوس شیطانى شود.
همچنین باید از گناه و آنچه انسان را به گناه نزدیك مى‌كند، اجتناب ورزیم. اگر خداى ناكرده، مرتكب گناهى شدیم هر چه سریعتر توبه كنیم و بالاتر از همه آنكه با كمال ذلّت و تضرّع، از خدا بخواهیم كه ایمان ما را حفظ و آن را تقویت نماید و براى این منظور، به ائمه اطهار(علیهم السلام) نیز متوسّل شویم.
( صفحه 263)
فقرات مزبور از دعاى «ابوحمزه» ناظر به نكاتى است كه ذكر گردید:
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُكَ ایماناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبی وَ یَقیناً» ؛
پروردگارا، ایمان و یقینى كه پیوسته در قلب من حضور داشته باشد و از آن جدا نشود به من عنایت فرما.