از اجابت مهمتر، نفس دعا و راز و نیاز با خداست. گرچه ما معمولاً براى قضاى حوایج و تأمین نیازهاى مادّى خود دعا مىكنیم؛ یعنى وقتى در زندگى خود دچار مشكل مىگردیم و احساس كمبود مىكنیم دست به درگاه الهى بلند مىنماییم و از او استمداد مىطلبیم.
البته این كار علاوه بر اینكه لازمه اعتقاد به ربوبیّت الهى و اظهار بندگى است، مىتواند در انسان نقش سازنده اى داشته باشد. ولى باید توجه داشت كه فلسفه دعا و بطور كلى مناجات و راز و نیاز، تنها قضاى حوایج، بویژه حوایج دنیوى نیست؛ بلكه همان گونه كه از مضامین بسیارى از ادعیّه نقل شده از معصومین(علیهم السلام) استفاده مىشود نفس دعا و مناجات با خدا، صرف نظر از اجابت یا عدم اجابت آن، موضوعیت دارد، خود «طلب» مهمتر از «مطلوب» است.
مناجات با خدا و انس با او به قدرى ارزشمند و لذتبخش است كه اگر كسى آن را درك كند، هرگز به مسائل مادّى و دنیوى توجه نخواهد كرد، چه رسد به آنكه آنها را از خدا درخواست نماید. بنابراین، آنچه در دعا از اهمیت بیشترى برخوردار است سخن گفتن و راز و نیاز با خداست.
( صفحه 57)
ارزش این مطلب به مراتب بیش از تحقق موضوع درخواست شده است. همین كه بنده لیاقت پیدا مىكند كه با مولاى خود خلوت كند و با او راز دل بگوید براى او از دست یافتن به مطلوب خود بسیار ارزشمندتر است. او نه تنها رخصت یافته كه با خداى ربّ العالمین سخن بگوید، بلكه حتى خداوند از او با لفظ «اُدْعُونی»(35) دعوت بعمل آورده است. زهى سعادت براى چنین بنده اى!
بنابراین، مطلوبیت دعا، نه به دلیل تأمین حوایج مادّى است ـ كه آن هم هست ـ بلكه نفس دعا و راز و نیاز با خدا برترین ارزش است.
صرف نظر از واقعیّات خارجى و حقیقت استجابت دعا، ایمان و اطمینان به دعا موجب شخصیت یافتن و بسط دامنه احساسات انسان مىشود. شخص داعى در عالم درونى و روانى خود به لذایذ و توفیقاتى دست مىیابد كه دسترسى بدان و درك این حالات براى غیر داعى محال است. این حالات معرّف میزان شخصیت و رشد انسان مؤمن است.