ولایت خداوند نسبت به انسان چند گونه است:
1ـ ولایت عامّى كه نسبت به همه انسانها دارد، بر این اساس كه ولىّ مطلق است و بر همه چیز ولایت دارد.
2ـ ولایت خاصّى كه نسبت به مؤمنان دارد. قرآن به این قسم ولایت الهى اشاره مىفرماید:
«... اللّهُ وَلِىُّ الَّذینَ آمَنُوا...» ؛(33)
خداوند ولىّ كسانى است كه ایمان آوردند.
این ولایت مختصّ مؤمنان است، همچنان كه هدایت خدا نیز دو نوع است: هدایت عمومى كه شامل همه انسانها مىشود، از این جهت كه به آنها عقل و ابزار شناخت داده، هدایتى خاص نیز نسبت به مؤمنان دارد؛ یعنى كسانى كه دعوت انبیا را لبّیك گویند و از دعوت الهى استقبال كنند، تحت این هدایت الهى، راه حق را مىیابند و خداوند نورانیت بیشتر، درك صحیح تر و شناخت عمیق ترى به آنها عطا مىفرماید. این هدایت مخصوص كسانى است كه به خدا ایمان مىآورند و همه چیز خود را به خدا واگذار مىكنند. در دعاى عرفه مىخوانیم:
( صفحه 55)
«اِلهی اَغْنِنی بِتَدْبیرِكَ عَنْ تَدْبیرى وَ بِاخْتِیارِكَ عَن اِخْتیارى» ؛
خدایا، با انتخاب خود مرا از انتخاب كردن بى نیاز كن. (كار مرا خودت تدبیر كن و مرا محتاج تدبیر خودم مگردان).(34)
كسانى كه به این مرحله رسیدهاند، خداوند نیز ولایت خاصّ خود را در حقّ آنها اعمال مىكند، در همه شؤون زندگى آنها تصرّف مىكند، امور زندگى آنان را اداره مىنماید و آنان را محتاج تدبیرات خودشان نمىگرداند. از این رو، گاهى به جاى سلامتى به بنده مؤمن خود بیمارى و به جاى ثروت براى او فقر اختیار مىكند. حتى گاهى كه بیمار است و براى سلامتى خود دعا مىكند، بر اثر این دعا مرضش شدّت مىیابد! این شدّت مرض نیز نعمتى است كه خدا به او مىبخشد تا در اثر دعا، آمادگى و تحمّل بیشترى پیدا كند و در اثر صبر به كمالات بیشترى برسد. و به همین جهت است كه برخى از دعاهاى ما به جاى استجابت در امور دنیوى براى مصالح اخروى ذخیره مىگردد یا به شكل دیگرى كه مصلحت دنیوى فرد اقتضا مىنماید مستجاب مىشود.
البته این گونه موارد در حّد فهم همه كس نیست و تنها كسانى مىتوانند این سخنان را درك كنند كه به این مقامات رسیده باشند.
این گونه ولایت را خداوند تنها نسبت به بندگان خاصّ خود اعمال مىكند، نه نسبت به همه افراد. البته خداوند از بخل منزّه است؛ اما چون دیگران نخواستهاند، در حقّ آنان چنین ولایتى را اعمال نمىكند؛ زیرا
( صفحه 56)
انسان باید بر اساس اختیار خود به پیش برود و از روى میل، خود را در اختیار خدا قرار دهد تا هر چه را خداوند صلاح مىداند درباره او اِعمال كند، وگرنه كسانى كه این گونه نمىخواهند خداوند به اجبار ولایت خاصّ خود را نسبت به آنان اِعمال نمىنماید.