تربیت
Tarbiat.Org

بر درگاه دوست(شرح فرازهایی از دعاهای افتتاح، ابوحمزه و مکارم الاخلاق)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

انگیزه‌هاى دعا

دعا یك كار ارادى است و محتاج انگیزه است. انگیزه هاى دعاكنندگان بسیار متفاوت است و ارزش دعا كردنشان تابع ارزش انگیزه شان است.
1ـ گاهى انگیزه انسان از دعا تأمین نیازهاى مادى است؛ مثلاً از خدا، پول، خانه، فرزند، سلامتى و از این قبیل امور درخواست مى‌كند. بنابراین، انگیزه او همان علاقه اى است كه به این چیزها دارد.
این نوع درخواست هم گرچه نشانه دون همتى انسان است، لكن در حد خود خوب است. چرا كه بیانگر اعتقاد داعى به مؤثریّت خداوند است، لذا چنین انسانى با فرد دیگرى كه به همین چیزها علاقه دارد، ولى براى تحصیل آنها از خدا طلب نمى‌كند، مساوى نیست.
شخص اول چون خدا را مى‌شناسد و او را مؤثّر در عالم مى‌داند، براى برآورده شدن نیازش به سوى او دست به دعا بلند مى‌كند، اما شخص دوم اعتقادى به این مطلب ندارد. بنابراین، برخلاف شخص اول، در مسیر تكامل قرار نگرفته است و تنها از طریق اسباب مادّى در پى نیل به مطلوب خود است. در مقایسه این دو نفر با هم، شخص اول به دلیل توجه به خدا و اظهار عبودیت و فقر در پیشگاه او به مراتبى از كمال مى‌رسد، لكن همّتش كم است فقط محدوده دنیا را مى‌نگرد، ولى شخص دوم به طور كلى از مرحله پرت است و به جایى نمى‌رسد. بنابراین، این یكى از مراتب دعاست كه در حد خود ارزشمند و مطلوب است.
2ـ مرحله بالاتر این است كه انگیزه انسان بلندتر و عالى تر باشد، امور معنوى و توفیق بندگى از خدا طلب كند. در نزد چنین انسانى ارزش امور
( صفحه 72)
معنوى و اخروى بیش از امور مادى و دنیوى است. بنابراین، در مقابل آنها براى مادّیات ارزش قایل نمى‌شود. وقتى انسان بداند كه آنچه از خدا درخواست كند خدا به او عطا مى‌كند، اگر واقعاً آخرت را شناخته باشد، درخواست دنیایى نمى‌كند، مگر اینكه در جهت امور اخروى باشد یا به انگیزه دیگرى كه بعداً بیان مى‌شود، باشد.
از این روست كه دعاهایى كه از اولیاى خدا نقل شده، بسیار با ارزش است، دعاهاى آنان به هیچ وجه قابل مقایسه با دعاهاى ما نیست. گرچه دعاهاى ما نیز مطلوب است و عبادت است چون ناشى از ایمان است و موجب تكامل ما مى‌شود، ولى تأثیر آنها در تكامل ضعیف است، در حالى كه اگر انسان به جاى درخواست امور مادى براى امور معنوى دعا كند، درخواست توفیق عبودیت كند، خداوند معرفت و ایمان او را زیاد مى‌گرداند و به او توفیق اعمال شایسته مرحمت مى‌كند و از این رو در مسیر كمال با سرعت بیشترى حركت مى‌كند. ارزش چنین دعایى بیش از دعا براى تأمین نیازهاى مادّى است؛ چون چنین دعایى نشانه ایمان فراوان انسان به خدا و آخرت است. در نظر چنین انسانى آخرت بسى بهتر و پاینده تر است. «وَالاْخِرَةُ خَیْرٌ وَ اَبْقى.»(55)
3ـ گاهى انگیزه دعا از آنچه گفته شد نیز بالاتر است. در این مرحله انگیزه داعى صرف تكلّم با خدا و اطاعت امر خدا است. ذات دعا مطلوب اوست، حاجت خواستن، بهانه رفتن درِ خانه دوست است. چون خدا فرموده دعا كنید، دعا مى‌كند. در این مرحله دیگر مهم نیست كه
( صفحه 73)
درخواست چه باشد؛ امور معنوى باشد یا مادى، فرق ندارد. گرچه دعا براى امور معنوى بهتر است. ولى در این هنگام دعا براى همه چیز مطلوب است. چنین انسانى خود را در كنار اقیانوس بى كران رحمت الهى مى‌بیند، لذا براى جزیى ترین امور خود دعا مى‌كند.
اگر انسان چنین انگیزه اى پیدا كند، دعاى او از ارزش والایى برخوردار خواهد بود، هرچند در امور جزئى و حقیر باشد. چنین دعایى از آن جهت كه مادّى یا معنوى است ارزشمند نیست، بلكه از آن جهت ارزشمند است كه خدا را مؤثّر كلّ مى‌داند و معتقد است كه همه چیز مقهور خداست. چنین دعایى تا آنجا ارزش مى‌یابد كه انسان به متعلّق دعا علاقه ندارد، ولى چون خدا دعا را دوست دارد او دعا مى‌كند.
اگر خداوند به دعا امر نفرموده بود «اُدْعُونی اَسْتَجِبْ لَكُمْ»(56) «وَ اسْئَلُوا اللّهَ مِنْ فَضْلِهِ»(57) او هرگز به خود اجازه نمى‌داد كه این چیزها را از خدا مسألت كند؛ ولى چون خداوند فرموده كه دوست دارد بنده اش دست نیاز به سوى او دراز نماید، لذا دعا مى‌كند. چنین دعایى با دعاهاى دیگر قابل مقایسه نیست و تنها از كسى ساخته است كه جز به خدا دل بستگى نداشته باشد.
تا وقتى كه انسان به امور دنیوى و حتى اخروى تعلّق خاطر دارد، خواه ناخواه، در پى تأمین آنها است. البته اگر انسان به خدا ایمان داشته باشد و حوایج خود را از او بخواهد عیبى ندارد. بدیهى است كه هر كسى نسبت
( صفحه 74)
به میزان معرفت و ایمان خود از خدا طلب مى‌كند. اما كسانى كه به مراحل عالیه ایمان و معرفت مى‌رسند براى آنها عیب نیست كه چیزهاى پست دنیوى را نیز از خدا بخواهند، اما به این دلیل كه خداوند دوست دارد. بنابراین، جزئیات امور دنیوى خود را نیز از خدا طلب مى‌كنند.
پس گاهى تفصیل در دعا و درخواست جزئیات مطلوب است؛ چون موجب تجلّى روح بندگى، خضوع و تضرّع در پیشگاه الهى مى‌گردد. چنین دعایى نشانگر عمق اعتقاد انسان مؤمن به خداست كه حتى در كوچكترین چیزها نیز به غیر خدا متّكى نیست.
در اینجا تذكر دو نكته بجاست:
1ـ انسان باید همیشه به نیازهاى خود توجّه داشته باشد و براى تأمین آنها تنها از خداى متعال استمداد جوید. لكن توجّه كند كه نیازهاى انسان منحصر به نیازهاى مادّى و دنیوى نیست، بلكه قسمت عمده نیازهاى بشر نیازهاى معنوى و روحى است. از جمله بزرگترین و مهمترین نیازهاى ما نعمت اسلام، ولایت و هدایت است. باید آنها را نیز از خدا بخواهیم.
در روایات آمده است كه اولیاى خدا از او درخواست شهادت مى‌كردند:
«وَ قَتْلا فی سَبیلِكَ فَوَفِّقْ لَنا» ؛(58)
بار خدایا، شهادت در راه خودت را نصیب ما بفرما.
چنین درخواستهایى نشانگر اوج محّبت آنان به جوار قرب ربوبى
( صفحه 75)
است. ما نیز باید از آنان بیاموزیم. باید از خداوند بخواهیم كه به ما نیتى خالص نیز عطا كند تا صادقانه، خالصانه و عارفانه با او صحبت كنیم.
3ـ نكته دیگرى كه در فرهنگ اسلام مردم بدان ترغیب شده اند، دعا كردن براى دیگران است، خواه براى امور مادّى و خواه براى امور معنوى آنان. دعا كردن براى دیگران علاوه بر آنكه توجّه انسان را به خدا زیاد مى‌كند، علاقه و محبّت مؤمنان را نیز نسبت به هم زیاد مى‌گرداند. حتى در مقام دعا، روح ایثار و علاقه به دیگران و رحمت واسعه اى كه مؤمن باید نسبت به دیگران داشته باشد تجلّى مى‌یابد.
این روایت از حضرت امام حسن مجتبى(علیه السلام) مشهور است كه شبى بیدار بودم، شنیدم كه مادرم، حضرت زهرا(علیها السلام) دعا مى‌كرد. هر چه گوش دادم تا پایان شب فقط به دیگران دعا كرد. از ایشان پرسیدم: مادر جان، چرا در حقّ خودتان دعا نمى‌كنید؟ فرمود:
«اَلجارُ ثُمَّ الدّارُ» ؛(59)
ابتدا همسایه، سپس اهل خانه.
پس ارزش دعا براى دیگران از دعا در حقّ خود بسیار بالاتر است، به خصوص اگر براى امور معنوى مؤمنین باشد.