تربیت
Tarbiat.Org

بر درگاه دوست(شرح فرازهایی از دعاهای افتتاح، ابوحمزه و مکارم الاخلاق)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

حقیقت دعا چیست؟

زندگى دنیا به گونه اى است كه خواه ناخواه توجّه انسان را تا حدودى به امور مادّى جلب مى‌كند؛ امّا واقعیت این است كه انسان براى تقرّب به خدا آفریده شده است و باید از تمام جوانب زندگى براى نیل به این مقصود بهره گیرد. یكى از بهترین راهها براى این منظور آن است كه هر روز لحظاتى از عمر خود را صرف توجه خالص به بارگاه الهى كند. این توجه بیشتر در نماز جلوه گر مى‌شود؛ در نماز دعاهایى در حال قنوت و سایر حالات خوانده مى‌شود گذشته از آنكه در روایات براى قبل و بعد از نماز نیز دعاهاى دیگرى وارد شده است حتّى مى‌توان خود نماز را نوعى
( صفحه 19)
دعا دانست و چنانكه گفته شده واژه «صلاة» در اصل لغت به معناى دعاست.
حقیقت دعا توجه به بارگاه حضرت معبود است و براى مؤمنان نوعى معراج روحى و معنوى به حساب مى‌آید. دعا فقط تلفّظ پاره اى كلمات و مراعات برخى آداب خاص نیست. حقیقت و روح دعا توجه قلبى انسان به خداوند عالم است و قوّت این توجه به میزان معرفت و محبت انسان به خداوند بستگى دارد. از اینرو، باید پیش از دعا و هنگام دعا به صفات خداوند توجّه داشت.
حقیقت دعا چیزى جز عبادت نیست و حتى به دلیل توجه به خداوند در انجام این عبادت شاید بر بسیارى از عبادات دیگر ترجیح داشته باشد. در روایات شریفه از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل شده است كه :
«الدُّعاءُ مُخُّ الْعِبادَةِ»؛ (6)
دعا بمنزله مغز همه عبادات است.
در قرآن كریم نیز خداوند، آنجا كه مسأله استكبار از دعا را مطرح مى‌نماید؛ مى‌فرماید:
«وَ قالَ رَبُّكُمْ اُدْعُونى اَسْتَجِبْ لَكُمْ، اِنَّ الَّذینَ یَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ.» (7)
پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا (دعاى) شما را بپذیرم، آنان كه از عبادت من (اعراض كنند و) بزرگى فروشند بزودى با ذلّت و خوارى به دوزخ وارد شوند.
( صفحه 20)
در این آیه، خداوند نفرموده است «یستكبرون عن دعایى»، بلكه از دعا به «عبادت» تعبیر فرموده است و رسماً دعا را به عنوان عبادت معرفى مى‌كند و آن را از لوازم بندگى مى‌داند؛ زیرا تهدید به آتش دوزخ كه براى ترك كننده نیایش آمده متناسب با ترك عبادت است نه ترك دعا.(8)
ممكن است این سؤال به ذهن خطور كند كه چگونه اگر انسان چیزى از خدا بخواهد، او را عبادت كرده است؟ براى روشن شدن این سؤال، باید حقیقت عبادت روشن شود.
حقیقت عبادت این است كه انسان خود را بنده و مملوك خدا بداند، براى خود مالكیتى قایل نباشد و براى خود اراده مستقلّى در مقابل خدا قایل نباشد، بلكه خود و دارایى خود را از آن خدا بداند؛ بطور كامل تسلیم اراده او باشد، به عبد بودن خود در مقابل پروردگار اعتراف كند و از روى اختیار، بندگى تكوینى خود را در مقابل خدا اظهار بدارد. به عبارت دیگر، در برابر خدا اظهار كند كه تو خدایى و من بنده توام، تو عزیزى و من ذلیلم، تو مالكى و من مملوكم، تو ربّى و من مربوبم. (اِلهى اَنْتَ الْخالِقُ وَ اَنَا الَْمخْلُوقُ وَ اَنْتَ الْمالِكُ وَ اَنَاالْمَمْلُوكُ و اَنْتَ الرَّبُّ وَ اَنَا الْعَبْدُ... وَ اَنْتَ الْقَوِىُّ وَ اَنَا الضَّعِیفُ.)(9) حقیقت نماز نیز اظهار همین مطلب است كه خدایا، من بنده ام، عبودیت شأن من است و تو مالك من هستى.
عبادت در واقع اظهار این مطلب است، خواه با توجه قلبى، خواه با
( صفحه 21)
اظهار زبانى یا نشان دادن با اعضا و جوارح. ركوع و سجود نیز اگر عبادت به حساب مى‌آیند به این دلیل است كه بیانگر این حالت قلبى است: اظهار ذلّت در مقابل عظمت بیكران الهى. ذكر زبانى نیز گویاى این حقیقت است.
اصل همه عبادات و روح آنها همین توجّه قلبى است و حركات و ذكر زبانى جلوه این حقیقت است. دعا نشان دهنده اعتقاد به مالكیت، ربوبیت، عزّت و قدرت الهى در عمل است.
كسى كه دست خویش را به درگاه الهى دراز، گردن خود را كج و سر خود را خم مى‌نماید، روى به خاك مى‌ساید و اشك از دیدگان سرازیر مى‌كند و با دعاى خود از او حاجت مى‌خواهد، در عمل نهایت شكستگى و تذلّل خود را در برابر عظمت الهى نشان مى‌دهد؛ خود را فقیر، ضعیف، ذلیل و بیچاره و خدا را غنى، قوّى، عزیز و قادر مى‌بیند و با حالت خود این حقیقت را بیان مى‌كند.
گرچه دعا در ظاهر درخواست رفع نیازهاى مادّى و معنوى است، ولى در واقع، اعتراف به بندگى، فقر و عجز انسان است. درست است كه معمولاً دعا به شكل تكلّم الفاظ است؛ اما الفاظ از ما فى الضمیر حكایت مى‌كنند و خود از اصالتى برخوردار نمى‌باشند و این گونه نیست كه نوع این الفاظ یا نحوه اداى آنها تأثیرى در حوادث جهان داشته باشد، كه هر كس كه این الفاظ را تلفّظ نماید مؤثر باشد.
به عبارت دیگر، دعا امرى است قلبى و زبان فقط از آنچه در دل است حكایت مى‌كند. پس دعا باید از دل و جان انسان برآید. تلفّظ برخى
( صفحه 22)
كلمات با زبان، بدون هیچگونه توجّه قلبى، دعا به حساب نمى‌آید. بنابراین، دعا باید با خواست جدّى قلبى همراه باشد.
از آنچه گذشت روشن شد كه حقیقت دعا چیزى جز عبادت نیست، بلكه بالاترین عبادت و به تعبیر حدیث شریف «مُخ» تمام عبادات است و اظهار بندگى در برابر مالكیت مطلق الهى.