اگر انسان پیش از آن که شروع به سخن گفتن کند در محتوا و انگیزه و نتیجه سخنان خود کمی بیندیشد، بسیاری از لغزشهای زبان و گناهان، از او دور میشود. آری! بیمطالعه سخن گفتن است که انسان را در انواع گناهان که از این عضو مخصوص سرچشمه میگیرد، غوطهور میسازد!
در حدیث معروفی از پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله آمده است: «اِنَّ لِسانَ الْمُؤْمِنِ وَراءَ قَلْبِهِ، فَاِذا اَرادَ اَنْ یَتَکَلَّمَ بِشَیءٍ تَدَبَّرَهُ بِقَلْبِهِ، ثُمَّ اَمْضاهُ بِلسانِهِ، وَاِنَّ لِسانَ الْمُنافِقِ اَمامَ قَلْبِهِ، فَاِذا هَمَّ بِشَیءٍ اَمْضاهُ بِلِسانِهِ وَ لَمْ یَتَدَبَّرْهُ بِقَلْبِهِ؛ زبان انسان با ایمان در پشت قلب او قرار دارد، هنگامی که اراده سخن گفتن کند، نخست در آن میاندیشد، سپس با زبانش آن را امضا میکند؛ ولی زبان منافق در جلو قلب اوست، هنگامی که تصمیم به گفتن چیزی بگیرد نحست آن را با زبانش امضا میکند و در آن نمیاندیشد!»(388)
همین مضمون با کمی تفاوت در خطبه 176 نهجالبلاغه در کلام امیرمؤمنان علیعلیه السلام آمده است.
و در تعبیر دیگری از امام حسن عسکریعلیه السلام چنین میخوانیم: قَلْبُ الْاَحْمَقِ فی فَمِهِ وَ فَمُ الْحَکِیمِ فی قَلْبِهِ؛ قلب نادان در دهان اوست، و دهان دانا در دل او!»(389)
بدیهی است مراد از قلب در این جا همان عقل و فکر است، و بودن زبان در جلو قلب، یا در عقب آن، کنایه از تفکّر و اندیشه درباره محتوای سخن یا عدم آن است.
راستی چه میشد اگر همیشه ما پیش از آن که سخن را آغاز کنیم فکر خود را به کار میگرفتیم و درباره انگیزهها و نتیجهها و محتوای سخنان خود میاندیشیدیم که آیا این سخن بیهوده است یا زیانبار یا هتک حرمت مؤمن یا حمایت از ظالم و مانند آن، یا این که سخنی است برای خدا، و در طریق امر به معروف و نهی از منکر و حمایت از مظلوم و مبارزه با ظالم، و مورد رضای حق و سبب خوشنودی بندگان خدا!
این سخن را با حدیثی از امیرمؤمنان علیعلیه السلام که جامع همه مباحث بالا است و بر دل انسان نور و صفا میپاشد پایان میدهیم، فرمود: «اِنْ اَحْبَبْتَ سَلامَةَ نَفْسِکَ وَسَتْرَ مَعایِبِکَ فَاقْلِلْ کَلامَکَ وَاکْثِرْ صَمْتَکَ، یَتَوَفَّرْ فِکْرُکَ و یَسْتَنِرْ قَلْبُکَ؛ اگر دوست داری از سلامت نفس برخوردار شوی و عیوب و کاستیهایت پوشیده بماند، کمتر سخن بگوی و بیشتر خاموش باش تا فکرت قوی، و قلبت نورانی گردد!»(390)
این بود خلاصه نقش زبان در تهذیب نفس و پاکی اخلاق و اصول کلّی مربوط به حفظ زبان؛ البتّه، درباره جزئیّات هر یک از انحرافات و گناهان زبان مانند غیبت و تهمت و دروغ و سخن چینی و نشر اکاذیب و اشاعه فحشاء و غیر آن بحثهای مشروحی داریم که به خواست خدا در جلد دوم این کتاب که پس از پایان بحثهای کلّی درباره اصول اخلاقی وارد آن میشویم، خواهد آمد.