تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد اول - اصول مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

3 - حفظ زبان (نخست اندیشه کردن سپس گفتار)

اگر انسان پیش از آن که شروع به سخن گفتن کند در محتوا و انگیزه و نتیجه سخنان خود کمی بیندیشد، بسیاری از لغزشهای زبان و گناهان، از او دور می‏شود. آری! بی‏مطالعه سخن گفتن است که انسان را در انواع گناهان که از این عضو مخصوص سرچشمه می‏گیرد، غوطه‏ور می‏سازد!
در حدیث معروفی از پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله آمده است: «اِنَّ لِسانَ الْمُؤْمِنِ وَراءَ قَلْبِهِ، فَاِذا اَرادَ اَنْ یَتَکَلَّمَ بِشَی‏ءٍ تَدَبَّرَهُ بِقَلْبِهِ، ثُمَّ اَمْضاهُ بِلسانِهِ، وَاِنَّ لِسانَ الْمُنافِقِ اَمامَ قَلْبِهِ، فَاِذا هَمَّ بِشَی‏ءٍ اَمْضاهُ بِلِسانِهِ وَ لَمْ یَتَدَبَّرْهُ بِقَلْبِهِ؛ زبان انسان با ایمان در پشت قلب او قرار دارد، هنگامی که اراده سخن گفتن کند، نخست در آن می‏اندیشد، سپس با زبانش آن را امضا می‏کند؛ ولی زبان منافق در جلو قلب اوست، هنگامی که تصمیم به گفتن چیزی بگیرد نحست آن را با زبانش امضا می‏کند و در آن نمی‏اندیشد!»(388)
همین مضمون با کمی تفاوت در خطبه 176 نهج‏البلاغه در کلام امیرمؤمنان علی‏علیه السلام آمده است.
و در تعبیر دیگری از امام حسن عسکری‏علیه السلام چنین می‏خوانیم: قَلْبُ الْاَحْمَقِ فی فَمِهِ وَ فَمُ الْحَکِیمِ فی قَلْبِهِ؛ قلب نادان در دهان اوست، و دهان دانا در دل او!»(389)
بدیهی است مراد از قلب در این جا همان عقل و فکر است، و بودن زبان در جلو قلب، یا در عقب آن، کنایه از تفکّر و اندیشه درباره محتوای سخن یا عدم آن است.
راستی چه می‏شد اگر همیشه ما پیش از آن که سخن را آغاز کنیم فکر خود را به کار می‏گرفتیم و درباره انگیزه‏ها و نتیجه‏ها و محتوای سخنان خود می‏اندیشیدیم که آیا این سخن بیهوده است یا زیانبار یا هتک حرمت مؤمن یا حمایت از ظالم و مانند آن، یا این که سخنی است برای خدا، و در طریق امر به معروف و نهی از منکر و حمایت از مظلوم و مبارزه با ظالم، و مورد رضای حق و سبب خوشنودی بندگان خدا!
این سخن را با حدیثی از امیرمؤمنان علی‏علیه السلام که جامع همه مباحث بالا است و بر دل انسان نور و صفا می‏پاشد پایان می‏دهیم، فرمود: «اِنْ اَحْبَبْتَ سَلامَةَ نَفْسِکَ وَسَتْرَ مَعایِبِکَ فَاقْلِلْ کَلامَکَ وَاکْثِرْ صَمْتَکَ، یَتَوَفَّرْ فِکْرُکَ و یَسْتَنِرْ قَلْبُکَ؛ اگر دوست داری از سلامت نفس برخوردار شوی و عیوب و کاستیهایت پوشیده بماند، کمتر سخن بگوی و بیشتر خاموش باش تا فکرت قوی، و قلبت نورانی گردد!»(390)
این بود خلاصه نقش زبان در تهذیب نفس و پاکی اخلاق و اصول کلّی مربوط به حفظ زبان؛ البتّه، درباره جزئیّات هر یک از انحرافات و گناهان زبان مانند غیبت و تهمت و دروغ و سخن چینی و نشر اکاذیب و اشاعه فحشاء و غیر آن بحثهای مشروحی داریم که به خواست خدا در جلد دوم این کتاب که پس از پایان بحثهای کلّی درباره اصول اخلاقی وارد آن می‏شویم، خواهد آمد.