بی شک نخستین مدرسه هر انسانی دامان مادر و آغوش پدر اوست، و در همین جا است که نخستین درسهای فضیلت یا رذیلت را میآموزد. و اگر مفهوم تربیت را اعم از «تکوینی» و «تشریعی» در نظر بگیریم نخستین مدرسه رحم مادر و صلب پدر است که آثار خود را بطور غیر مستقیم در وجود فرزند میگذارد، و زمینهها را برای فضیلت و رذیلت آماده میسازد.
در احادیث اسلامی تعبیرات بسیار لطیف و دقیقی در این قسمت وارد شده که به بخشی از آن ذیلاً اشاره میشود:
1 - علیعلیه السلام فرمود: «حُسْنُ الْاَخْلاقِ بُرْهانُ کَرَمِ الْاَعْراقِ؛ اخلاق پاک و نیک، دلیل وراثتهای پسندیده انسان (از پدر و مادر) است».(139)
به همین دلیل در خانوادههای پاک و با فضیلت غالباً فرزندانی با فضیلت پرورش مییابند و بعکس افراد شرور غالباً در خانوادههای شرور و آلودهاند.
2 - در حدیث دیگری از همان حضرت میخوانیم: «عَلَیْکُمْ فی طَلَبِ الْحَوائِجِ بِشَرافِ النُّفُوسِ وَ ذَوِی الْاُصوُلِ الطَیِّبَةِ فاِنَّها عِنْدَهُمْ اَقْضی وَهِیَ لَدَیْهِمْ اَزْکی؛ در طلب حوائج به سراغ مردم شریفالنّفس که در خانوادههای پاک و اصیل پرورش یافتهاند بروید، چرا که نیازمندیها نزد آنها بهتر انجام میشود و پاکیزهتر صورت میگیرد!»(140)
3 - در عهد نامه مالک اشتر در توصیهای که علی علیه السلام به مالک درباره انتخاب افسران لایق برای ارتش اسلام میکند، چنین میخوانیم: «ثُمَّ الْصَقْ بِذَوی الْمُروُءاتِ وَالْاَحْسابِ وَ اَهْلِ الْبُیُوتاتِ الصالِحَةِ وَالسَّوابِقِ الْحَسَنَةِ ثُمَّ اَهْلَ النَّجَدَةِ وَ الشُّجاعَةِ وَالسَّخاءِ وَ السَّماحَةِ فَاِنَّهُمْ جِماعٌ مِنَ الْکَرَمِ وَ شُعَبٌ مِنَ الْعُرْفِ؛ سپس پیوند خود را با شخصیّتهای اصیل و خانوادههای صالح و خوش سابقه برقرار ساز و پس از آن با مردمان شجاع و سخاوتمند و بزرگوار، چرا که آنها کانون فضیلت و مرکز نیکی هستند.»(141)
4 - تأثیر پدر و یا مادر آلوده در شخصیّت اخلاقی فرزندان تا آن اندازه است که در حدیث دیگری از امام صادقعلیه السلام آمده است: «اَیُّما اِمْرأَةٍ اَطاعَتْ زَوْجَها وَ هوَ شارِبُ الْخَمْرِ، کانَ لَها مِنَ الْخَطایا بِعَدَدِ نُجُوُمِ السَّماءِ، وَ کُلُّ مَوْلوُدٍ یَلِدُ مِنْهُ فَهُوَ نَجسٌ؛ هر زنی اطاعت از همسرش کند در حالی که او شراب نوشیده (و با او همبستر شود) به عدد ستارگان آسمان مرتکب گناه شده است و فرزندی که از او متولّد میشود آلوده خواهد بود!»(142)
در روایات متعدد دیگری نیز از قبول خواستگاری مرد شراب خوار و بد اخلاق و آلوده نهی شده است.(143)
5 - تأثیر تربیت پدر و مادر در فرزندان تا آن پایه است که در حدیث مشهور نبوی آمده است:
کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَةِ حتّی یَکُونَ اَبَواهُ هُمَا اللَّذانِ یُهَوِّدانِهِ وَ یُنَصِّرانِهِ؛ هر نوزادی بر فطرت پاک توحید (و اسلام) متولّد میشود مگر این که پدر و مادر او را به آئین یهود و نصرانیّت وارد کنند»(144)
جائی که تربیت خانوادگی، ایمان و عقیده را دگرگون سازد چگونه ممکن است در اخلاق اثر نگذارد؟
6 - همین امر سبب شده است که مسأله تربیت فرزندان به عنوان یکی از اساسیترین حقوق آنها بر پدر و مادر شمرده شود؛ در حدیث نبوی صلی الله علیه وآله میخوانیم:
«حَقُّ الْوَلَدِ عَلَی الْوالِدِ اَنْ یُحْسِنَ اِسْمَهُ وَ یُحسِنَ اَدَبَهُ؛ حقّ فرزند بر پدر این است که نام نیکی بر او بگذارد و او را بخوبی تربیت کند»(145)
روشن است نامها آثار تلقینی بسیار مؤثّری در روحیّه فرزندان دارد؛ نام شخصیّتهای بزرگ و پیشگامان تقوا و فضیلت، انسان را به آنها نزدیک میکند، و نام سردمداران فجور و رذیلت، انسان را به سوی آنها میکشاند؛ در اسلام حتّی از این مسأله ظریف روانی غفلت نشده و فصل مبسوطی درباره نامهای خوب و نامهای بد در کتب حدیث آمده است.(146)
7 - در حدیث دیگری از همان حضرت میخوانیم: «ما نَحَلَ والِدٌ وَلَدَهُ اَفْضَلَ مِنْ اَدَبٍ حَسَنٍ؛ بهترین بخششی یا میراثی که پدر برای فرزندش میگذارد، همان ادب و تربیت نیک است.»(147)
8 - امام سجّاد علیّ بن الحسینعلیه السلام در همین زمینه تعبیر رسائی فرموده است میفرماید: «وَاِنَّکَ مَسُؤُولٌ عَمَّا وَلَّیْتَهُ بِهِ مِنْ حُسْنِ الْاَدَبِ وَ الدِّلالَةِ عَلی رَبّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمَعُونَةٍ لَهُ عَلی طاعَتِهِ؛ تو در برابر آنچه ولایتش برعهده تو گذارده شده است (از خانواده و فرزندان) مسؤول هستی نسبت به تربیت نیکوی آنها و هدایت به سوی پروردگار و اعانت او بر اطاعتش.»(148)
9 - امیرمؤمنان علیعلیه السلام در یکی از کلمات خود تعبیری دارد که نشان میدهد که خلق و خوی پدران میراثی است که به فرزندان میرسد؛ میفرماید: «خَیْرُ ما وَرَّثَ الْآباءُ اَلْاَبْناءَ اَلْاَدَبَ؛ بهترین چیزی که پدران برای فرزندان خود به ارث مینهند ادب و تربیت صحیح و فضائل اخلاقی است.»(149)
10 - این بحث را با سخن دیگری از علیعلیه السلام در نهجالبلاغه پایان میدهیم:
امامعلیه السلام به هنگام شرح شخصیّت و بیان موقعیّت خود برای ناآگاهانی که او را با دیگران مقایسه میکردند میفرماید: «وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعی مِنْ رَسُولِ اللَّهِ بِالْقِرابَةِ الْقَریبَةِ وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصیصَةِ وَضَعَنی فی حُجْرِهِ وَ اَنَا وَلیدٌ یَضُمُّنی اِلَی صَدْرِهِ ... یَرْفَعُ لی کُلَّ یَوْمٍ عَلَماً مِنْ اَخْلاقِهِ وَ یَأمُرُنی بِالْاِقتِداءِ؛شما قرابت و نزدیکی مرا با پیامبرصلی الله علیه وآله و منزلت خاصّم را نزد آن حضرت بخوبی میدانید؛ کودک خردسالی بودم پیامبر مرا در دامان خود مینشاند و به سینهاش میچسباند... او هر روز برای من پرچمی از فضائل اخلاقی خود میافراشت و مرا امر میکرد که به او اقتدا کنم (و این خلق و خوی من زائیده آن تربیت است.)
جالب این که امام در لا به لای همین سخن هنگامی که از خلق و خوی پیغمبر اکرم بحث میکند، چنین میفرماید: «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِصلی الله علیه وآله مِنْ لَدُنْ اَن کانَ فَطیماً اَعْظَمَ مَلَکٍ مِن ملائِکَتِهِ یَسْلُکُ بِهِ طَرِیقَ الْمکارِمِ وَ مَحاسِنَ اَخْلاقِ الْعالَمِ لَیْلَهُ وَ نَهارَهُ؛ از همان زمان که رسول خداصلی الله علیه وآله از شیر باز گرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته از فرشتگان خویش را مأمور ساخت تا شب و روز وی را به راههای مکارم اخلاق و صفات نیک جهان سوق دهد.»(150) بنابراین پیامبرصلی الله علیه وآله خود نیز از تربیت یافتگان فرشتگان بود.
درست است که اخلاق و صفات روحی انسان اعم از خوب و بد، از درون او بر میخیزد و با اراده او شکل میگیرد ولی انکار نمیتوان کرد که زمینههای متعدّدی برای شکلگیری اخلاق خوب و بد وجود دارد که یکی از آنها وراثت از پدر و مادر و همچنین تربیت خانوادگی است؛ و این مسأله قطع نظر از تحلیلهای علمی و منطقی، شواهد عینی و تجربی فراوان دارد که قابل انکار نیست.
به همین دلیل برای ساختن فرد یا جامعه آراسته به زیورهای اخلاقی باید به مسأله وراثت خانوادگی و تربیتهائی که از نونهالان در دامن مادر و آغوش مادر میبینند توجّه داشت و اهمّیّت این دوران در ساختار شخصیّت انسانها را هرگز فراموش نکرد.