تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد اول - اصول مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

3 - خود شناسی وسیله خداشناسی است‏

قرآن مجید با صراحت می‏گوید: «ما آیات آفاقی و انفسی (عجائب آفرینش خداوند در جهان بزرگ و در درون وجود انسان) را به آنها نشان می‏دهیم تا آشکار گردد که او حق است.» (سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی‏الْآفاقِ وَ فی اَنْفُسِهِمْ حَتّی‏ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ اَنَّهُ الْحَقُّ)(401)
در جای دیگر می‏فرماید: در درون وجود شما آیات خداست، آیا نمی‏بینید؟
(وَ فی اَنْفُسِکُمْ اَفَلا تُبْصِرُونَ)(402)
بعضی از محقّقان از آیه مربوط به عالم ذر نیز همین استفاده را کرده‏اند که «معرفة النّفس» پایه «معرفة اللّه» است، آنجا که می‏فرماید: «وَ اِذْ اَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَتَهُمْ وَ اَشْهَدَهُمْ عَلی اَنْفُسِهِمْ اَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی‏ شَهِدْنا ؛به خاطر بیاور هنگامی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذریّه آنان را برگرفت و آشکار ساخت و آنها را گواه بر خویشتن نمود (و اسرار وجودشان را به آنها نشان داد و فرمود) آیا من پروردگار شما نیستم؟ آنها همگی گفتند: آری گواهی می‏دهیم!»(403)
در تفسیر المیزان می‏خوانیم: «انسان هر قدر متکبّر باشد، و فراهم بودن اسباب زندگی او را به غرور وا دارد، نمی‏تواند این حقیقت را انکار کند که مالک وجود خویش نیست، و استقلالی در تدبیر خویشتن ندارد، چه این که اگر مالک خویشتن بود، خود را از مرگ و سایر آلام و مصائب زندگی باز می‏داشت، و اگر مستقل به تدبیر خویش بود، هرگز نیاز به خضوع در مقابل عالم اسباب نداشت ... بنابراین، نیاز ذاتی انسان به پروردگار و مالک مدبّر، جزء حقیقت وجود اوست، و فقر و نیاز بر پیشانی جانش نوشته شده، این حقیقتی است که هر کس از کمترین شعور انسانی برخوردار باشد به آن اعتراف می‏کند، و تفاوتی میان عالم و جاهل و صغیر و کبیر، در این مسأله نیست!
«بنابراین، انسان در هر مرحله‏ای از انسانیّت باشد، به روشنی می‏بیند که مالک و مدبّر و پروردگاری دارد، چگونه نبیند در حالی که نیاز ذاتی خود را به روشنی می‏بیند.
«لذا بعضی گفته‏اند که آیه اشاره به حقیقتی می‏کند که انسان در زندگی دنیا آن را در می‏یابد که در همه چیز از شؤون حیات خود، نیازمند است - نیازمند به بیرون وجود خود - پس معنی آیه شریفه این است که ما انسانها را به نیاز و احتیاجشان آگاه ساختیم و آنها به ربوبیّت ما اعتراف کردند.»(404)
به این ترتیب ثابت می‏شود که شناخت حقیقت نفس انسان با صفات و ویژگیهایش، سبب معرفة اللَّه و شناخت خداست.
حدیث معروف «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ عَرَفَ رَبَّهُ؛ هرکس خود را بشناسد پروردگارش را خواهد شناخت.» نیز ناظر به همین است.
این حدیث گاهی به صورت بالا، و گاه به صورت مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ، گاه از پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله و گاه از امیرمؤمنان علی‏علیه السلام و گاه از صحف ادریس، نقل شده است.
در بحارالانوار از کتاب ادریس پیامبرعلیه السلام در صحیفه چهارم که صحیفه معرفت است چنین نقل شده: «مَنْ عَرَفَ الْخَلْقَ عَرَفَ الْخالِقَ، و مَنَ عَرَفَ الرِّزْقَ عَرَفَ الرَّازِقَ، وَ مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ عَرَفَ رَبَّهُ؛ کسی که مخلوق را بشناسد خالق را می‏شناسد، و کسی که رزق را بشناسد رازق را می‏شناسد، و کسی که خود را بشناسد پروردگارش را می‏شناسد.»(405)
به هر حال مضمون این حدیث در چند جای از بحارالانوار از پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله یا سایر معصومین‏علیهم السلام یا ادریس پیامبرعلیه السلام نقل شده است و همچنین از امام علیّ بن ابی طالب‏علیه السلام در غرر الحکم.(406)
علاّمه طباطبایی در تفسیر المیزان بعد از ذکر این حدیث شریف می‏فرماید: «شیعه و سنّی این حدیث را از پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله نقل کرده‏اند و این یک حدیث مشهور است.(407)