«توبه» مخصوص به گناه یا گناهان خاصی نیست، و شخص و اشخاص معیّنی را شامل نمیشود، و زمان محدودی ندارد، و سنّ و سال و عصر و زمان خاصّی در آن مطرح نیست.
بنابراین، توبه از تمام گناهان است و نسبت به همه اشخاص و در هر زمان و هر مکان میباشد، همان گونه که اگر شرایط در آن جمع باشد بقبول درگاه الهی خواهد بود.
تنها استثنایی که در قبول توبه وجود دارد و در قرآن مجید به آن اشاره شده این است که اگر انسان زمانی به سراغ توبه رود که در آستانه برزخ قرار گرفته و مقدّمات انتقال او از دنیا فراهم شده است و یا عذاب الهی فرا رسد (مانند توبه فرعون هنگامی که عذاب الهی فرا رسید و در میان امواج نیل در حال غرق شدن بود) پذیرفته نمیشود، و در آن زمان درهای توبه بسته خواهد شد، زیرا اگر کسی در آن حال توبه کند، توبه او اضطراری است نه اختیاری و توأم با میل و رغبت؛ قرآن میگوید:
«وَ لَیْسَتِ التَّوبَةُ لِلَّذِیْنَ یَعْمَلُونَ السَیِّئاتِ حَتَّی اِذا حَضَر اَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ اِنّی تُبْتُ الآنَ وَ لاَ الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفَّارٌ اُولئِکَ اَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً اَلیماً؛ توبه کسانی که کارهای بدی انجام میدهند و هنگامی که مرگ یکی از آنها فرا رسد میگوید: الآن توبه کردم، پذیرفته نیست و نه توبه کسانی که در حال کفر از دنیا میروند ( و در عالم برزخ توبه میکنند) اینها کسانی هستند که عذاب دردناکی برایشان فراهم شده است!»(214)
در داستان فرعون میخوانیم: هنگامی که فرعون و لشکریانش وارد مسیر خشکی داخل دریا شدند و ناگهان آبها فرو ریختند و فرعون در حال غرق شدن بود گفت: «امَنْتُ اَنَّهُ لااِلهَ اِلاَّ الَّذِی امَنَتْ بِهِ بَنُواِسْرائیلَ وَ اَنَا مِنَ الْمُسلِمینَ؛ من ایمان آوردم که هیچ معبودی جز آن کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند نیست، و من از مسلمین هستم!»(215)
ولی بلافاصله جواب شنید: «آلْئنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدینَ؛ الان ایمان میآوری؟! در حالی که قبلاً عصیان کردی و از مفسدان بودی (توبهات در این حال پذیرفته نیست)!»(216)
درباره بعضی از قوام گذشته نیز میخوانیم: «فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ کَفَرْنا بِما کُنَّا بِهِ مُشْرِکینَ؛ هنگامی که عذاب (شدید) ما را دیدند گفتند هم اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایی که همتای او میشمردیم کافر شدیم!»
قرآن آن در پاسخ آنها میگوید: «فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ ایمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأسَنا سُنَّةَ اللَّهِ الَّتی قَدْ خَلَتْ فی عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْکافِروُنَ؛ امّا هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند، ایمانشان برای آنها سودی نداشت، این سنّت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده و آنجا کافران زیانکار شدند.»(217)
و به همین دلیل، در مورد حدود اسلامی هنگامی که شخص مجرم بعد از دستگیر شدن و گرفتاری در چنگال عدالت و کیفر و مجازات، توبه کند، توبهاش پذیرفته نیست؛ چرا که این گونه توبهها معمولاً جنبه اضطراری دارد، و هیچ گونه دلالتی بر تغییر موضوع مجرم ندارد.
بنابراین توبه تنها در یک مورد پذیرفته نیست و آن جائی است که مسأله از شکل اختیاری بودن بیرون رود و شکل اضطراری و اجباری بخود بگیرد.
بعضی چنین پنداشتهاند که توبه در سه مورد دیگر نیز پذیرفته نیست:
اوّل در مورد شرک و بت پرستی زیرا قرآن مجید میفرماید: «اِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ اَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مادُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ؛ خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد و پایینتر از آن را برای هر کس بخواهد و شایسته بداند میبخشد!»(218)
ولی این سخن صحیح نیست؛ زیرا در این آیه گفتگو از توبه نیست، بلکه سخن از «عفو بدون توبه» است، به یقین تمام کسانی که در آغاز اسلام از شرک توبه کردند و مسلمان شدند توبه آنها پذیرفته شد، و همچنین تمام مشرکانی که امروز نیز توبه کنند و رو به اسلام آورند به اتّفاق همه علمای اسلام توبه آنها پذیرفته میشود، ولی اگر مشرک توبه نکند و با حال شرک از دنیا برود مشمول غفران و عفو الهی نخواهد شد، در حالی که اگر با ایمان و توحید از دنیا بروند، ولی مرتکب گناهانی شده باشند، ممکن است مشمول عفو الهی بشوند، و مفهوم آیه فوق همین است.
کوتاه سخن این که، عفو الهی شامل مشرکان نخواهد نشد ولی شامل مؤمنان میشود، امّا توبه سبب آمرزش همه گناهان حتّی شرک خواهد شد.
دوم و سوم این که، توبه باید در فاصله کمی بعد از گناه باشد نه فاصلههای دور، و نیز باید از گناهانی باشد که از روی جهالت انجام گرفته است نه از روی عناد و لجاجت، به دلیل این که هر دو مطلب در آیه 17 سوره نساء آمده است:
«اِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَی اللَّهِ لِلَّذِیْنَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَریُبٍ فَاُولئکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللَّهُ عَلیِماً حَکیماً؛ توبه تنها برای کسانی است که کار بدی را از روی جهالت انجام میدهند سپس بزودی توبه میکنند، خداوند توبه چنین اشخاص را میپذیرد و خدا دانا و حکیم است.»
ولی این نکته قابل توجّه است که بسیاری از مفسّران این آیه را بر توبه کامل حمل کردهاند زیرا مسلّم است که اگر افرادی از روی عناد و لجاج مرتکب گناهانی شوند سپس از مرکب لجاجت و غرور پایین آیند و رو به درگاه خدا آورند، توبه آنان پذیرفته میشود، و در تاریخ اسلام نمونههای فراوانی برای این گونه افراد است که نخست در صفّ دشمنان لجوج و عنود بودند و سپس باز گشتند و از دوستان مخلص شدند.
همچنین مسلّم است که اگر انسان سالیان دراز گناه کند و بعد پشیمان شود و حقیقتاً توبه و جبران کند، توبه او پذیرفته خواهد شد.
در حدیث معروفی از پیامبر خداصلی الله علیه وآله میخوانیم که فرمود: هر کس یکسال قبل از مرگش توبه کند خدا توبه او را میپذیرد،سپس فرمود یک سال زیاد است، کسی که یک ماه قبل از مرگش توبه کند خدا توبه او را میپذیرد سپس افزود یک ماه نیز زیاد است، کسی که یک جمعه (یک هفته) قبل از مرگش توبه کند توبه او مورد قبول خداوند واقع میشود، باز افزود یک جمعه زیاد است کسی که یک روز قبل از مرگش توبه کند خداوند توبهاش را پذیرا میشود، باز فرمود یک روز نیز زیاد است! کسی که یک ساعت قبل از مرگش توبه کند خداوند توبه او را میپذیرد، سپس افزود یک ساعت هم زیاد است! کسی که قبل از آن که جانش به گلو رسد (در آخرین لحظه حیات و در حال اختیار) توبه کند، خداوند توبه او را میپذیرد!»(219)
البتّه منظور این است که توبه با تمام شرایطش انجام گردد؛ مثلاً، اگر حقوق افرادی ضایع شده در همان لحظه به افراد مطمئن توصیه کند که حقوق آنها را بپردازند و سپس توبه کند.
آیات فراوانی از قرآن نیز دلیل بر عمومیّت توبه و شمول آن نسبت به جمیع گناهان است؛ از جمله:
1 - در آیه 53 سوره زمر میخوانیم: «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ اَسْرَفُوا عَلَی اَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَّحْمَةِ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ؛ بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»
2 - در آیه 39 سوره مائده میخوانیم: «فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ اَصْلَحَ فَاِنَّ اللَّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ اِنَّ اللَّهَ غُفُورٌ رَحیِمٌ؛ امّا آن کسی که پس از ستم کردن توبه کند و جبران نماید خداوند توبه او را میپذیرد، خداوند آمرزنده و مهربان است.»
درست است که این آیه بعد از این بیان حدّ سارق آمده است ولی دارای مفهوم عام و گستردهای که شامل همه گناهان میشود.
3 - در آیه 54 سوره انعام آمده: «اِنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ اَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحیِمٌ ؛هرکس از شما کار بدی از روی نادانی کند سپس توبه و اصلاح نماید، مشمول رحمت خدا میشود، چرا که خداوند غفور و رحیم است.»
در این آیه هرگونه عمل سوء که تمام گناهان را فرا میگیرد، قابل توبه و باز گشت ذکر شده است.
4 - در آیه 135 سوره آل عمران چنین آمده است: «وَالَّذینَ اِذا فَعَلُوا فاحِشَةً اَوْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوااللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلی ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ؛ و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند یا به خود ستم کنند، به یاد خدا میافتند، و بر گناه اصرار نمیورزند با این که میدانند.»
در این جا نیز با توجّه به این که ظلم و ستم، هرگونه گناهی را شامل میشود، چرا که بعضیاز گناهان ستم بر دیگران است و بعضی ظلم به خویشتن، و در این آیه نسبت به همه آنهاوعده پذیرش توبهداده شدهاست، عمومیّتتوبه نسبت به تمام گناهان اثبات میشود.
5 - در آیه دیگری (آیه 31 سوره نور) همه مؤمنان را مخاطب قرار داده میفرماید: «وَتُوبُوا اِلی اللَّهِ جَمیعاً اَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ ای مؤمنان همگی به سوی خدا باز گردید تا رستگار شوید.»
واژه جمیعاً دلیل بر این است که هر گناهکاری دعوت به توبه شده است، و اگر توبه دارای مشمول و عموم نباشد، چنین دعوتی صحیح نیست.
این نکته قابل دقّت است که در آیات بالا در بعضی از موارد روی مسأله اسراف تکیه شده و در مورد دیگر ظلم، و در مورد دیگر عمل سوء،و وعده آمرزش همه این عناوین بطور گسترده،در صورت توبه داده شده است؛ بنابراین، هر عمل سوء و هر ظلم و ستم و هر اسرافی بر خویشتن از انسان سر بزند و توبه کند، خداوند توبه او را میپذیرد.
در این باره روایات زیادی در کتب شیعه و اهل سنّت نقل شده که درهای توبه تا آخرین لحظات عمر، مادام که انسان مرگ را با چشم خود نبیند باز است.
این روایات را میتوانید در کتابهای: بحار الانوار(220) و اصول کافی(221) و درّ المنثور(222) و کنز العمّال(223) و تفسیر فخر رازی(224) و تفسیر قرطبی(225) و تفسیر روح البیان(226) و تفسیر روح المعانی(227) و کتب دیگر مطالعه فرمایید، و شاید بتوان گفت این حدیث از احادیث متواتر است.