«مراقبه» از ماده «رَقَبَه» به معنی «گردن»، گرفته شده و از آنجا که انسان به هنگام نظارت و مواظبت از چیزی گردن میکشد، و اوضاع را زیر نظر میگیرد، این واژه بر معنی نظارت و مواظبت و تحقیق و زیر نظر گرفتن چیزی، اطلاق شده است.
این واژه در تعبیرات علمای اخلاق در مورد «مراقبت از خویشتن» به کار میرود، و مرحلهای است بعد از «مشارطه» یعنی انسان بعد از عهد و پیمان با خویش برای طاعت فرمان الهی و پرهیز از گناه باید مراقب پاکی خویش باشد، چرا که اگر غفلت کند، ممکن است تمام شرط و پیمانها به هم بریزد.
البتّه پیش از آن که انسان مراقب خویش باشد، فرشتگان الهی مراقب اعمال او هستند؛ قرآن مجید میفرماید:: «وَ اِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَافِظینَ ؛ بیشک حافظان و مراقبانی بر شما گمارده شده است (که اعمال شما را به دقّت زیر نظر دارند)!» (سوره انفطار، آیه 10)
در اینجا منظور از «حافظین» همان حافظان و مراقبان اعمال است به قرینه آیات بعد که میفرماید: «یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ؛ آنها میدانند شما چه میکنید.»(255)
و در آیه 18 سوره ق میفرماید: «مایَلْفِظُ مِنْقَوْلٍ اِلاَّلَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ؛ انسان هیچ سخنیرا تلفّظ نمیکندمگر اینکه نزد آنفرشتهای مراقب و آماده برایانجام مأموریت است.»
و از آن بالاتر، خداوند عالم و قادر، همیشه و در همه جا مراقب اعمال ما است.
در آیه 1 سورهنساءمیخوانیم:«اِنَاللَّهَکانَعَلَیْکُمْرَقیباً؛بهیقین خداوند مراقب شماست!»
همین معنی در آیه 52 سوره احزاب نیز آمده است؛ میفرماید: «وَ کانَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیءٍ رَقیباً؛ و خداوند ناظر و مراقب هر چیزی است!»
و در آیه 14 سوره عَلَقْ میخوانیم: «اَلَمْ یَعْلَمْ بِاَنَّ اللَّهَ یَری؛ آیا انسان نمیداند که خداوند (همه اعمالش را) میبیند؟!»
و در آیه 21 سوره سبا آمده است: «وَ رَبُّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ حَفیظٌ؛ پروردگار تو نگهبان و مراقب هر چیز است.»
ولی سالکان راه خدا، و رهروان راه دوست که پیوسته در طریق تقوا و تهذیب نفوس گام بر میدارند، پیش از آن که فرشتگان خداوند مراقب اعمال آنها باشند خودشان مراقب اعمالشان هستند.
و به تعبیر دیگر، این مراقبت از درون میجوشد، نه از برون؛ و به همین دلیل، تأثیر آن، بسیار زیاد، و نقش آن فوق العاده مهم است. البتّه توجّه به «مراقبت از برون» سبب میشود که پایههای «مراقبت از درون» محکم گردد.
در حقیقت انسان در این دنیا به کسی میماند که دارای گوهرهای گرانبهایی است و از یک بازار آشفته میگذرد، و میخواهد با آن بهترین متاعها را بری خود تهیّه کند در حالی که اطرافش را دزدان و شیّادان گرفتهاند، چنین کسی اگر لحظهای از سرمایه نفیس خویش غافل گردد، آن را به غارت میبرند، و او میماند و یک عالم اندوه و افسوس.
دقیقاً همین گونه است، شیاطین جنّ و انس در این جهان انسان را احاطه کردهاند و هوا و هوسهای درون او را به سوی خود میخوانند، اگر خویش را به خدا نسپارد و مراقب اعمال خویش نباشد سرمایه ایمان و تقوای او به غارت میرود و دست خالی از این جهان به سرای دیگر منتقل خواهد شد.
در آیات قرآن و روایات اسلامی اشارات فراوانی نسبت به این مرحله آمده است؛ از جمله:
1 - در آیه 14 سوره علق میخوانیم: «اَلمْ یَعْلَمْ بِاَنَّ اللَّهَ یَری؛ آیا انسان نمیداند که خدا او و اعمالش را میبیند» که هم اشاره به مراقبت پروردگار نسبت به اعمال انسان است، و هم این که او باید مراقب خویش باشد.
و در جای دیگر خطاب به مؤمنان میفرماید: «یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ اِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بَما تَعْمَلُونَ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت) خدا بپرهیزید و هر کس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده و از (مخالفت) خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است.» (سوره حشر، آیه 18)
جمله وَ لْتَنْظُر نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ در واقع همان مفهوم مراقبه را میرساند.
همین معنی در جای دیگر قرآن، در شکل محدودتری بیان گردیده، میفرماید: «فَلْیَنْظُرِ الْاِنْسانُ اِلی طَعامِهِ؛ انسان باید به طعام خویش بنگرد (و مراقب باشد که آیا از طریق حلال آنها را فراهم ساخته یا از طریق حرام)!» (سوره عبس، آیه 24)(256)
2 - در حدیثی از رسول خداصلی الله علیه وآله میخوانیم که در تفسیر احسان (در آیه شریفه اِنَّ اللّهَ یَأمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْاِحْسان) فرمود: «اَلاِحْسانُ اَنْ تَعْبُدَ اللَّهَ کَاَنَّکَ تَراهُ فَاِنْ لَمْ تَکُنْ تَراهُ فَاِنَّهُ یَراکَ؛ نیکوکاری به این است که آن چنان خدا را پرستش کنی که گویی او را میبینی، و اگر تو او را نمیبینی او تو را میبیند.»(257)
بدیهی است که توجّه به این حقیقت که خداوند در همه جا و در هر حال و در هر زمان، ناظر و شاهد و مراقب اعمال ما است، روح مراقبت را در ما زنده میکند، تا پیوسته مراقب اعمال خویش باشیم.
3 - در حدیث دیگری از امیرمؤمنان علیعلیه السلام آمده است که فرمود: «یَنْبَغی اَنْ یَکُونَ الرَّجُلُ مُهَیْمِناً عَلی نَفْسِهِ، مُراقِباً قَلْبَهُ، حافِظاً لِسانَهُ؛ سزاوار است انسان بر خویشتن مسلّط و همیشه مراقب قلب خود و نگاهدار زبان خویش باشد!»(258)
4 - در حدیثی از امام صادقعلیه السلام چنین نقل شده است: «مَنْ رَعْی قَلْبَهُ عَنِ الْغَفْلَةِ وَ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهْوَةِ وَ عَقْلَهُ عَنِ الْجَهْلِ، فَقَدْ دَخَلَ فی دیوانِ الْمُتَنَبِّهینَ، ثُمَّ مَنْ رَعی عَمَلَهُ عَنِ الْهَوی، وَ دینَهُ عَنِ البِدْعَةِ، وَ مالَهُ عَنِ الْحَرامِ فَهُوَ مِنْ جُمْلَةِ الصَّالِحینَ؛ کسی که مراقب قلبش در برابر غفلت، و نفسش در برابر شهوت، و عقلش در مقابل جهل باشد، نام او در دفتر بیداران و آگاهان ثبت میشود، و آن کسی که مراقب عملش از نفوذ هوا پرستی و دینش از نفوذ بدعت، و مالش از آلودگی به حرام بوده باشد در زمره صالحان است.»(259)
5 - در حدیث قدسی میخوانیم خداوند میفرماید: «یا بُؤْساً لِلْقانِطِینَ مِنْ رَحْمَتی، وَ یا بُؤْساً لِمَنْ عَصانی وَ لَمْ یُراقِبْنی؛ بدا به حال کسانی که از رحمت من مأیوس شوند، و بدا با حال کسی که نافرمانی من کند، و مراقب (حضور) من نباشد.»(260)
6 - دریکی از خطبامیرمؤمنانعلیعلیه السلامآمدهاست:«فَرَحِمَاللَّهُ امْرَءً راقَبَرَبَّهُ وَ تَنَکَّبَ ذَنْبَهُ،وَکابَرَ هَواهُ،وَکَذَّبَ مُناهُ؛خدارحمت کند کسیراکه(دراعمال خویش) مراقب پروردگارش باشد، واز گناه بپرهیزد و با هوای نفس خویش مبارزه کند و آرزوهای واهی را تکذیب نماید.»(261)
7 - در نهجالبلاغه نیز آمده است: « فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبادَ اللَّهِ تَقِیِّةَ ذی لُبٍّ شَغَلَ التَّفَکُّرُ قَلْبَهُ ... وَ راقَبَ فی یَوْمِهِ غَدَهُ؛ پس تقوای الهی پیشه کنید ای بندگان خدا، تقوای اندیشمندی که تفکر قلب او را به خود مشغول داشته ... و امروز مراقب فردا (ی قیامت) خویش است.»(262)
آری! «مراقبت» از خویشتن یا پروردگار یا قیامت که در این روایات آمده همه به یک معنی است؛ یعنی، مراقب اعمال و اخلاق خویش بودن، و نظارت دقیق بر آن داشتن، و همه روز و در همه حال و در هر جا به کارهایی که از وی سر میزند، توجّه کند.
کوتاه سخن این که: رهروان راه حق و سالکان طریق الی اللَّه باید بعد از «مشارطه»، یعنی عهد و پیمان بستن با خود و خدای خویش جهت اطاعت و بندگی حقّ و تهذیب نفس، بطور مداوم مراقب خود باشند که این پیمان الهی شکسته نشود، و درست همانند طلبکاری که از همپیمانانش مطالبه پرداخت دیون میکند، از نفس خویش مطالبه وفای به این عهد الهی را بنماید؛ بدیهی است هرگونه غفلت سبب عقب ماندگی و ضرر و زیان فاحش است، همان گونه که اگر انسان در مطالبات مادّیاش کوتاهی کند، به آسانی سرمایههای خود را از دست میدهد، بخصوص این که در برابر افرادی فریبکار و فرصت طلب قرار گیرد.