تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد اول - اصول مسائل اخلاقی
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

پروردگارا!

در پایان این سخن، خود را به تو می‏سپاریم و دعای معروف و بسیار پر محتوای پیامبر گرامی‏ات را
زمزمه می‏کنیم و می‏گوییم: «اَللَّهُمَّ لاتَکِلْنی اِلی‏ نَفْسی طَرْفَةَ عَیْنٍ اَبَداً»(484)
...................) Anotates (.................
1) در جمله «وَ یُعَلّمِکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَموُنَ» به شما اموری تعلیم می‏دهد که امکان نداشت خودتان آن را بدانید!» دقّت کنید که سخن از تعلیم علومی به میان می‏آورد که وصول به آن برای انسان از غیر طریق وحی غیر ممکن است!
2) کنز العمّال، حدیث 52175 (جلد 3، صفحه 16).
3) همان مدرک، حدیث 5218.
4) بحار، جلد 66، صفحه 405.
5) مستدرک الوسائل، جلد 2، صفحه 283. (چاپ قدیم).
6) تنبیه الخواطر، صفحه 362.
7) سوره قلم، آیه 4.
8) تهذیب الاخلاق، صفحه 51.
9) حقائق، صفحه 54.
10) فلسفه اخلاق، صفحه 9.
11) الاخلاق النّظریّه، صفحه 10.
12) پیام قرآن، دوره اوّل، جلد 1، ص 86 تا 98.
13) محقّق نراقی در جامع السّعادات این نظریه را برگزیده است (جامع السّعادات جلد 1، ص 24).
14) آیه 164 آل عمران نیز همین مضمون را در بردارد.
15) به اصول‏کافی، جلد 1، ص 155و کشف‏المراد،بحث‏قضا و قدر درباره مفاسد و مذهب جبر مراجعه‏شود.
16) سفینة البحار، (مادّه خلق).
17) بحار، جلد 10، ص 369.
18) بحار، ج 71، ص 385.
19) غررالحکم، 1280 - 1281.
20) مهّجة البیضاء، ج 5، ص 93.
21) مرحوم کلینی در جلد دوم اصول کافی، در باب حسن الخلق(ص 99) هیجده روایت در این زمینه نقل‏کرده است.
22) سفینة البحار، مادّه خلق.
23) به جلد دوم اصول کافی و روضه کافی، و جلد سوم‏میزان الحکمة و جلد اوّل سفینة البحار، در ابواب مناسب مراجعه فرمایید.
24) غرر الحکم.
25) جامع السّعاده، جلد اوّل، صفحه 24.
26) سوره قلم، آیه 4.
27) رساله حقوق امام سجّادعلیه السلام و دعای مکارم الاخلاق و بسیاری از دعاها و مناجاتهای دیگر نیز در طلیعه آثار معروف اخلاقی در اسلام قرار دارند که هیچ اثری با آنها برابری نمی‏کند.
28) بحار، ج 22، ص 391.
29) نهج البلاغه، خطبه 182.
30) تلخیص و اقتباس با تغییرات و اضافاتی از کتاب «تأسیس الشّیعه لعلوم الاسلام»، فصل آخر.
31) الذّریعه، جلد اوّل.
32) بحار، ج 75، ص 53.
33) بحار، ج 68، ص 396.
34) غررالحکم.
35) بحار، ج 68، ص 395.
36) بحار، ج 74، ص 148.
37) غررالحکم.
38) 1 و 2 . غررالحکم.
39)
40) مستدرک الوسائل، ج 2، ص 338 (چاپ قدیم).
41) بحار، ج 10، ص 419.
42) نهج البلاغه، خطبه 201.
43) نهج‏البلاغه خطبه 16.
44) اصول کافی، ج 2، باب الذّنوب، حدیث 1 ص 268.
45) همان مدرک، حدیث 13، ص 271.
46) بحارالانوار، ج 10 ص 359.
47) همان مدرک، ص 366.
48) خصال، جلد، 1، ص 252.
49) الدرّ المنثور، ج 6، ص 326.
50) تفسیر نور الثّقلین، جلد 5، ص 531، حدیث 23.
51) زندگی در پرتو اخلاق، ص 29 تا 31.
52) به کتاب رهبران بزرگ، ص 63 تا 106 مراجعه شود.
53) در یکی از اشعار شگفت‏آوری که از آن عصر باقی مانده چنین آمده است‏
اَلْمَوْتُ اَخْفی سَتْرَةٍ لِلْبَناتِ‏وَدَفْنُها یُرْدی‏ مِنَ الْمُکْرَماتِ‏اَلَمْ تَرَ اَنَّ اللَّهَ عَّزَ اسْمُهُ‏قَدْ وَضَعَ النَّعْشَ بِجَنْبِ الْبَناتِ «مرگ بهترین حجاب برای پوشانیدن دختران است - و دفن کردن آنها نشانه بزرگواری محسوب می‏شود - آیا نمی‏بینی که خداوند متعال نعش را در کنار بنات قرار داده است (اشاره به صورت فلکی بنات النّعش است که از هفت ستاره تشکیل شده، چهار ستاره آن را نعشی پنداشته است و سه ستاره آن را که در دنبال آن است دخترانی که دنبال نعش هستند).»
همان گونه که ملاحظه می‏کنید این شاعر جاهلی عرب، بزرگترین جنایت را که همان کشتن دختران بی‏گناه و فرزندان نوزاد است به عنوان یکی از مهمترین افتخارات ذکر می‏کند.
54) مفسّران در تفسیر این آیه، و این که منظور از این «شَجره طیّبه» چیست؟ و آیا چنین تشبیهی وجود خارجی دارد یا نه؟ گفتگوی بسیار کرده‏اند، گاه گفته‏اند شجره طیّبه همان کلمه لااِلهَ اِلاَّ اللَّهُ است، و گاه آن را به اوامر الهی‏و گاه به ایمان تفسیر کرده‏اند، که همه اینها در واقع به یک حقیقت باز می‏گردد.
و نیز در این که چنین درختی که ریشه‏های آن در اعماق زمین، و شاخه‏های آن در آسمانها، و همیشه دارای میوه باشد، وجودخارجی دارد یا نه، سخن بسیار گفته‏اند.
ولی نباید فراموش کنیم که لازم نیست هر تشبیهی در تمام جهاتش وجود خارجی داشته باشد، مثلاً می‏گوئیم قرآن همچون آفتابی است که هرگز غروب ندارد، به یقین در خارج آفتابِ بی‏غروب وجود ندارد، بنابراین، منظور فقط تشبیه قرآن به وجود آفتاب است؛ ولی ویژگیهای این آفتاب ممکن است با آنچه در خارج دیده می‏شود متفاوت باشد.
55) بحارالانوار، ج 2، ص 22.
56) فلسفه اخلاق، ص 283 (با کمی تلخیص).
57) نهج البلاغه، خطبه 230.
58) به تفسیر نمونه (فهرست موضوعی، صفحه 99) و انوار الاصول، جلد اوّل، بحث جبر و اختیار مراجعه شود.
59) علم اخلاق یا حکمت عملی، صفحه 243.
60) به کتاب تجدید حیات معنوی جامعه، صفحه 169 مراجعه شود.
61) سیر حکمت در اروپا، ج 1، ص 18 (با کمی تلخیص).
62) المهجّة البیضاء، جلد 5، ص 96 و 97.
63) بحارالانوار، جلد 75، ص 81، حدیث 68.
64) برای توضیح بیشتر این فرمانهای دهگانه که در آیات سه گانه فوق آمده است، در تفسیر نمونه، ذیل همین سه آیه، جلد ششم، صفحه 28 به بعد مراجعه فرمایید.
65) توجّه داشته باشید که تعداد اموری که در این روایت آمده 78 موضوع است ولی با توجّه به این که خیر و شرّ موضوع مستقلّی در برابر امور دیگر نیست، بلکه جامع در میان آنها است؛ به علاوه ایمان و کفر و تصدیق و تکذیب مربوط به اصول عقائد است، این سه مورد از مجموعه جدا می‏شود و باقیمانده همان هفتاد و پنج موضوع خواهد بود.
66) اصول کافی، ج 1، ص 20 تا 23، حدیث 14.
67) کلمات قصار نهج‏البلاغه، کلمه 31 (با تلخیص)؛ شبیه این حدیث درباره شعب چهارگانه کفر، در اصول کافی، جلد 2، ص 391 (باب دعائم الکفر و شعبه) آمده است.
68) غرر الحکم.
69) تحف العقول، ص 264.
70) بحارالانوار، ج 36، ص 358.
71) 2 و 3. غررالحکم.
72)
73) اصول کافی، ج 2، ص 240.
74) اصول کافی، ج 2، ص 289.
75) بحار، ج 69، ص 105، ح 3.
76) بحار، جلد 66 صفحه 411، حدیث 129.
77) بحارالانوار، جلد 66، صفحه 375.
78) بحارالانوار، جلد 69، صفحه 236، حدیث 3.
79) بحار، جلد 69، صفحه 263.
80) شرح نهج‏البلاغه ابن ابی الحدید، جلد 6، ص 357.
81) وسائل الشّیعه، جلد 11، صفحه 122 (باب اوّل، جهاد النّفس).
82) بحارالانوار، جلد 67، صفحه 65.
83) تفسیر قمی، جلد 2، صفحه 148، و بحارالانوار، جلد 67، صفحه 65.
84) مجمع البیان، جلد 7، صفحه 97.
85) بحارالانوار، جلد 67، صفحه 63.
86) میزان الحکمه، جلد 2، صفحه 141.
87) بقره - 10؛ مائده - 52؛ انفال - 49؛ توبه - 125؛ حج - 53؛ نور - 50؛ احزاب - 12 و 32 و 60؛ محمّد - 20 و 29؛ مدّثّر - 31.
88) نهج البلاغه، خطبه 108.
89) مستدرک الوسائل، جلد 1، صفحه 103 (چاپ جدید).
90) بحارالانوار، جلد 75، صفحه 164.
91) غرر الحکم، جلد سوم، صفحه 167 (چاپ دانشگاه تهران).
92) بحار، جلد 70، صفحه 399.
93) بحار، جلد 70، صفحه 312.
94) نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 388.
95) میزان الحکمه، جلد اوّل، صفحه 630.
96) سوره رعد، آیه 2.
97) برای توضیح بیشتر به رساله سیر و سلوک منتسب به مرحوم علاّمه بحرالعلوم مراجعه شود - همانطور که گفتیم در شمردن این عوالم دوازده‏گاهه تفاوت مختصری بین این رساله و گفتار علاّمه طباطبایی در رساله لبّ اللّباب می‏باشد که ما در واقع آنها را با هم تلفیق کردیم.
98) ارشاد القلوب دیلمی، باب 39.
99) آل عمران - 133.
100) بحارالانوار، جلد 2، صفحه 32.
101) توضیح بیشتر را در رساله لقاءاللّه مرحوم ملکی تبریزی مطالعه فرمائید.
102) سوره فجر، آیه 27 تا 30.
103) برای توضیح بیشتر به کتاب «لقاءاللّه» تالیف علاّمه بزرگوار آقای مصطفوی مراجعه فرمائید.
104) شرح بیشتر در این باره را در تفسیر نمونه، جلد 12، ذیل آیات 60 تا 82 سوره کهف مطالعه فرمایید.
105) برای توضیح بیشتر به تفسیر سروه لقمان جلد 17 تفسیر نمونه مراجعه شود.
106) بحارالانوار، جلد 75، صفحه 159.
107) نهج البلاغه، خطبه 105.
108) بحارالانوار، جلد 75، صفحه 137.
109) همان مدرک، صفحه 147.
110) نهج البلاغه، خطبه 90.
111) غررالحکم‏
112) همان مدرک‏
113) این تفسیر را فخر رازی به عنوان اوّلین احتمال در معنی آیه، ذکر کرده است (تفسیر فخر رازی، جلد 14، صفحه 144)؛ جمعی دیگر نیز آن را از ابن عبّاس نقل کرده‏اند.
114) این تفسیر در مجمع البیان و تفسیر الحدید در ذیل آیه بالا مورد بحث قرار گرفته است.
115) وسائل الشّیعه، جلد 14، صفحه 19، حدیث 7 - بحارالانوار، جلد 100، صفحه 232، حدیث 10.
116) نورالثّقلین، جلد اوّل، صفحه 541.
117) سوره زخرف، آیات 36 و 37 و 38 .
118) سوره صافّات، آیات 51 تا 57 .
119) سوره فرقان، آیات 27 و 28 و 29.
120) برای نقیض از مادّه قیض معانی مختلفی نقل کرده‏اند؛ بعضی آن را به معنی تسبیب و بعضی به معنی تقدیر و برکندن وبعضی مانند راغب به معنی مسلّط ساختن می‏دانند چرا که قیض به معنی پوست سفیدی است که روی تخم مرغ را گرفته (و آن را احاطه کرده است).
121) سوره زخرف، آیه 39 .
122) سوره صافّات، آیات 50 تا 53 .
123) اصول کافی، جلد 2، ص 375 «باب مجالسة اهل المعاصی، حدیث 3».
124) همان مدرک‏
125) کتاب صفات الشّیعه صدوق (طبق نقل بحار، ج 71، ص 197).
126) 2 و 3 و 4. غررالحکم
127)
128)
129) بحارالانوار، ج 71، صفحه 188.
130) همان مدرک، ص 189.
131) نهج البلاغه، وصیّت علی‏علیه السلام به امام حسن‏علیه السلام (نامه 31).
132) صفات الشّیعه صدوق، طبق نقل بحار، ج 71، صفحه 197.
133) خصال (مطابق نقل بحار، ج 71، ص 195).
134) بحار الانوار، جلد 1، صفحه 224.
135) تفسیر فخر راز ی و تفسیر مراغی، ذیل آیه مورد بحث.
136) باید توجّه داشت «کفل» اگر بدون تشدید باشد به معنی به عهده گرفتن سرپرستی و کفالت است، و اگر به صورت ثلاثی مزید (کفّل با تشدید) استعمال شود، به معنی انتخاب کفیل برای دیگری است، و طبق تعبیر بالا، خداوند زکریّا را برای کفالت مریم برگزید (بنابراین کفّل در اینجا دو مفعول گرفته، یکی ضمیر هاء که به مریم بر می‏گردد، و دوم زکریّا).
137) به «نور الثّقلین» جلد 1، صحفه 331 مراجعه شود.
138) نور الثّقلین، جلد 5، صفحه 372.
139) غررالحکم‏
140) غررالحکم 2. نهج البلاغه 3. لئالی الاخبار
141)
142)
143) وسائل الشّیعه، جلد 14، صحفه 53 - 54 .
144) تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه 30، سوره روم.
145) کنز العمّال، حدیث 45192.
146) به کتاب وسائل الشّیعه، جلد 15، صحفه 122 تا 132 مراجعه شود.
147) کنز العمّال، حدیث 45411.
148) بحار، جلد71، صحفه 6 (جوامع الحقوق).
149) غرر الحکم.
150) نهج البلاغه، خطبه 192 (خطبه قاصعه).
151) غرر الحکم .
152) 1 و 2. غررالحکم‏
153)
154) اصول کافی، جلد2، صفحه 237.
155) همان مدرک، صفحه 68،حدیث 4.
156) غرر الحکم.
157) نهج البلاغه، خطبه 147.
158) غرر الحکم.
159) تحف العقول، صفحه 21.
160) غرر الحکم.
161) 1 و 2 و 3. غررالحکم‏
162)
163)
164) نهج البلاغة، کلمات قصار، شماره 70.
165) بحار الانوار، جلد 75، صفحه 368.
166) بعضی از مفسّران گفته‏اند: براثر رابطه نزدیکی که میان قلب و صورت انسان است، هنگامی که روح و قلب انسان مملو از شادمانی می‏شود (خون شفّاف به طرف صورت حرکت می‏کند) و صورت نورانی و روشن و پر فروغ می‏گردد؛ و هنگامی که غم و اندوه بر روح انسان مسلّط می‏گردد (جریان گردش خونِ شفّاف در صورت کم می‏شود و) صورت زرد و تیره می‏گردد؛ و به همین دلیل این دو پدیده به عنوان نشانه‏های سرور و شادمانی، و اندوه و غم شناخته می‏شود. (تفسیر روح المعانی، ذیل آیه مورد بحث)
167) تفسیر روح المعانی، جلد 14، صفحه 154، ذیل آیه مورد بحث .
168) علاقه مندان می‏توانند به تفسیر نمونه، جلد 11، ذیل آیه 58، سوره نحل مراجعه کنند.
169) بحار الانوار، جلد 73، صفحه 66.
170) کنز العمّال، حدیث 43079، جلد 15، صفحه 780.
171) نهج البلاغه، نامه 53 .
172) سوره نمل، آیه 4 .
173) سوره انعام، آیه 137 .
174) تفسیر «فی ظلال»، جلد 6، صفحه 675.
175) نورالثّقلین»، جلد4، صفحه 351، حدیث 30.
176) سوره احزاب، آیه 53 .
177) اصول کافی، جلد 2، صفحه 273، حدیث 20 .
178) بحار الانوار، جلد 74، صفحه 232.
179) کنز العمّال، حدیث 28722.
180) بحارالانوار، جلد 46، صفحه 99.
181) نهج البلاغه، نامه 31.
182) بحار، جلد 6، صفحه 30.
183) کنزالعمّال، حدیث 10، صفحه 79.
184) غرر الحکم، شماره 3837.
185) بحار، جلد 69،صفحه 121 و جلد 91، صفحه 133.
186) بحار، جلد 91، صفحه 142.
187) به تفسیر نمونه، جلد 14، ذیل آیه 51 مؤمنون مراجعه شود.
188) روح البیان» ، جلد 6، صفحه 88.
189) تفسیر «اثنی عشری»، جلد 9، صفحه 145.
190) بحار، جلد 90، صفحه 373.
191) همان مدرک، صفحه 372.
192) بحارالانوار، جلد 90، صفحه 305.
193) نقل از کتاب «سخنان علی‏علیه السلام از مدینه تا کربلا، صفحه 232.»
194) سفینة البحار، جلد1، مادّه اکل.
195) وسائل الشّیعه، جلد 17، صفحه 25، باب 12.
196) همان مدرک، صفحه 12.
197) فروغ کافی، جلد6، صفحه 312. (درّاج پرنده‏ای است شبیه به کبک که گوشت لذیدی دارد)
198) تفسیر برهان، جلد1، ذیل آیه 3، سوره مائده، ص 434. و مستدرک، جلد 16، صفحه 163.
199) کافی، جلد 6، صفحه 351، حدیث 4.
200) همان مدرک، صفحه 354، حدیث 11.
201) همان مدرک، صفحه 357، حدیث 4.
202) بحار، جلد 74،صفحه 182.
203) بحار الانوار، جلد 63، صفحه 294.
204) سفینة البحار، مادّه «شرک»، و مروج الذّهب، جلد 3، صفحه 310.
205) المحجّة البیضاء، جلد 7، صفحه 6 و 7 (باتلخیص).
206) مناجاتهای پانزده‏گانه امام سجّادعلیه السلام،مناجات اوّل، بحار، جلد94 صفحه 142.
207) اصول کافی، جلد 2، باب التوبه صفحه 435، حدیث 8.
208) تفسیر فخر رازی و تفسیر صافی، ذیل آیه 37، سوره بقره.
209) المحجّة البیضاء، جلد 7، صفحه 5.
210) بحار، جلد 74، صفحه 208.
211) بحار، جلد74، صفحه 104.
212) مستدرک الوسائل، جلد 12، صفحه 130.
213) همان مدرک، صفحه 125.
214) سوره نساء، آیه 18.
215) سوره یونس، آیه 90.
216) سوره یونس، آیه 91.
217) سوره غافر، آیات 84 و 85.
218) سوره نساء، آیه 48.
219) مستدرک الوسائل، جلد 12، صفحه 145 (باب صحّة التّوبه فی آخر العمر، حدیث 5).
220) بحارالانوار، جلد 6، صفحه 19، و جلد 2، صفحه 440.
221) اصول کافی، جلد2، صحفه 440.
222) الدّر المنثور، جلد2، صفحه 131.
223) کنز العمال، حدیث 10187 و 10264.
224) تفسیر فخر رازی، جلد10، صفحه 7 ذیل آیه فوق.
225) تفسیر قرطبی، جلد3، صفحه 1662 ذیل آیه فوق.
226) تفسیر روح البیان، جلد 2، صفحه 178، ذیل آیه فوق.
227) روح المعانی، جلد 4، صفحه 233.
228) نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 417.
229) این کلمه همان کلمه فارسی بس می‏باشد.
230) بحار، جلد 6،صفحه 27.
231) گفتار معنوی از مرحوم شهید آیت اللّه مطهری، صفحه 139.
232) تحف العقول، صفحه 32.
233) وسائل الشّیعه، جلد18، صفحه 283 (حدیث یک، باب 37، از ابواب شهادات).
234) بحار، جلد 69، صفحه 219.
235) اصول کافی،جلد 2 (باب التّوبه، حدیث 10) صفحه 435.
236) سوره حجّ، آیه 28.
237) سوره عنکبوت، آیه 45.
238) سوره بقره، آیه 183.
239) سوره توبه، آیه 103.
240) نهج البلاغه، کلمات قصار، اقتباس از جمله 252.
241) سوره ذاریات، آیه 56.
242) محجّة البیضاء، جلد7، صفحه 75.
243) محجّة البیضاء، جلد7، صحفه 187.
244) سوره توبه، آیه 112.
245) مرحوم علاّمه مجلسی تنفّس را در اینجا به همین معنی که ذکر شد تفسیر کرده ولی در بعضی از منابع لغت آمده است که تنفّس گاه به معنی سخنهای طولانی گفتن می‏آید.
246) بحارالانوار، جلد 6، صفحه 31.
247) بحارالانوار، جلد 6، صفحه 17.
248) اصول کافی، جلد 2، صفحه 430 (باب التّوبه، حدیث 1).
249) سوره بقره، آیه 222 .
250) سوره مؤمن (غافر)، آیات 7 تا 9.
251) اصول کافی، جلد 2، صفحه 432.
252) فرج» اشاره به شهوت جنسی است.
253) بحارالانوار، جلد 67، صفحه 64.
254) بحار الانوار، جلد 67، صفحه 64.
255) سوره انفطار، آیه 12.
256) آنچه در بالا آمد یکی از تفاسیر آیه است، تفسیر دیگری که در آیات سوره عبس نیز شواهدی بر آن وجود دارد این است که معنی آیه نظر کردن به طعام برای کشف نکات توحیدی و آیات عظمت خلقت است، در عین حال دو تفسیر با هم منافاتی ندارد.
257) کنز العمّال، حدیث 5254، جلد 3، صفحه 22، بحارالانوار، جلد 25، صفحه 204.
258) غرر الحکم.
259) بحارالانوار، جلد 67، صفحه 68.
260) اصول کافی، جلد 2، صفحه 67.
261) بحارالانوار، جلد 74، صفحه 349.
262) نهج البلاغه، خطبه 83 (خطبه غرّاء)
263) بحارالانوار، جلد 67، صفحه 73.
264) امالی طوسی، (طبق نقل میزان الحکمه، جلد 1، صفحه 619).
265) مستدرک الوسائل، جلد 12، صفحه 154.
266) تحف العقول، صفحه 221.
267) مستدرک الوسائل، جلد 12، صفحه 153.
268) مستدرک الوسائل، جلد 12، صفحه 152 تا 156 - همین معنی در اصول کافی، جلد2، باب محاسبة العمل، صفحه 453، حدیث 2، آمده است.
269) محاسبه النّفس سید بن طاووس، صفحه 14 - بحارالانوار، جلد 67، صفحه 72، حدیث 22.
270) الذّریعه، جلد20.
271) بحارالانوار، جلد 89، صفحه 250.
272) غرر الحکم.
273) مستدرک، جلد 12، صفحه 154.
274) غرر الحکم.
275) محجّة البیضاء، جلد 8، صفحه 167 (باتلخیص)
276) خصال صدوق، صفحه 253.
277) سوره قیامت، آیه 2.
278) معروف در میان مفسّران اسلام این است که «لا» در جمله بالا زائده و برای تأکیداست. این نکته نیز قابل توجّه است که برای «نفس لوّامه» تفسیرهای مختلفی ذکر شده بعضی آن را اشاره به افراد کافر و عاصی دانسته‏اند که در روز قیامت خود را ملامت می‏کنند، و بعضی اشاره به آنها در دنیا می‏دانند که شایسته ملامتند هر چند خود را ملامت نکنند؛ ولی معنی بالا (وجدان بیدار ملامت کننده) از همه مناسبتر است، چرا که قرآن به آن قسم یاد کرده، قسمی که نشانه اهمّیّت فوق العاده آن است. (دقّت کنید)
279) نهج البلاغه، خطبه 193.
280) غرر الحکم
281) همان مدرک، حدیث شماره 5153 .
282) در میان یاران پیامبرصلی الله علیه وآله افراد زیادی بودند که نام ثعلبه داشتند، و این ثعلبه غیر از ثعلبة بن حاطب انصاری است که از پرداخت زکات خودداری کرد، پیامبرصلی الله علیه وآله و مسلمانان او را از جامعه اسلامی طرد کردند.
283) این داستان را بطور مشروح در کتب مختلفی از کتاب خزینة الجواهر صفحه 320 نقل کرده‏اند و فخر رازی در تفسیر در ذیل آیه آن را به صورت بسیار فشرده آورده است (تفسیر کبیر فخر رازی، جلد 9، صفحه 9).
284) داستان معروف علی بن یقطین و ابراهیم جمال نیز نمونه دیگری است.
285) معراج السّعاده، چاپ جدید، صفحه 703 (با کمی تلخیص)
286) در مقاییس اللّغه آمده است که «عزم»در اصل به معنی قطع و بریدن چیزی است (از آنجا که به هنگام تصمیم گیری قاطع گویی انسان چیزی را می‏برد و جدا می‏کند به آن عزم گفته شده است).
287) محدّث قمی در مفاتیح در اعمال ماه رجب این دعا را از اقبال ابن طاووس نقل کرده است.
288) بحارالانوار، جلد 67، صفحه 211.
289) بحارالانوار، جلد 67، صفحه 205، حدیث 14
290) بحارالانوار، جلد 67، صفحه 211 - در پاورقی‏های بحارالانوار آمده که این حدیث، مورد اتّفاق همه علمای اسلام است. سپس به کلام بخاری در صحیحش در کتاب الایمان، صفحه 23 اشاره می‏کند.
291) غرر الحکم، حدیث 1594.
292) بحارالانوار، جلد 69، صفحه 93.
293) نهج البلاغه، خطبه 87.
294) بحار، جلد 14، صفحه 520 .
295) بحار، جلد 5، صفحه 55 .
296) محجّة البیضاء، جلد 8، صفحه 125 - حدیث بطور کامل در خصال شیخ صدوق، باب الثّلاثه، صفحه 167، نیز آمده است.
297) محجّة البیضاء، جلد 8، صفحه 125.
298) تصنیف الغرر، صفحه 197، رقم 3894.
299) غرر الحکم، جلد 1، صفحه 30.
300) غرر الحکم، جلد 2، صفحه 513.
301) میزان الحکمه، ماده خلص جلد 1، صفحه 754.
302) غرر الحکم، جلد 2، صفحه 503.
303) بحارالانوار، جلد 70، صفحه 175 ذیل حدیث 15.
304) غرر الحکم، جلد 1، صفحه 25 (رقم 718).
305) اصول کافی، جلد، صفحه 16.
306) سوره نحل، آیه 66.
307) المحجّة البیضاء، جلد 8،صفحه 128 (باتلخیص).
308) بحار، جلد 69، صفحه 304.
309) تحف العقول، صفحه 16.
310) مستدرک الوسائل، جلد 1، صفحه 101.
311) همان مدرک.
312) غرر الحکم جلد 1، صفحه 30 (شماره 903).
313) غرر الحکم، جلد1، صفحه 17 (شماره 444).
314) غرر الحکم، جلد 1، صفحه 361 (شماره 55).
315) نهج البلاغه، خطبه 1.
316) محجّة البیضاء، جلد 8، صفحه 133.
317) غرر الحکم، جلد 2، صفحه 553، شماره 4.
318) غرر الحکم، حدیث 2906.
319) سوره بقره، آیه 274.
320) عیون اخبار الرّضا، جلد 2، صفحه 69؛ بحارالانوار، جلد 67، صفحه 242.
321) غرر الحکم، جلد 2،صفحه 490، شماره 12.
322) غرر الحکم، جلد 2، صفحه 14، شماره 68.
323) غرر الحکم، جلد 2، صفحه 603، شماره 11.
324) 1 و 2 و 3 . تفسیر قرطبی، جلد 6، صفحه 4108، و 4109
325)
326)
327) الدّر المنشور (طبق تفسیر المیزان، جلد 13، صفحه 407)
328) محجّة البیضاء، جلد 6، صفحه 141 .
329) 1 و 2 و 3 و 4. محجّة البیضاء، جلد 6، صفحه 141 .
330)
331)
332)
333) کافی، جلد2، صفحه 295.
334) میزان الحکمه، جلد 2، صفحه 1017، چاپ جدید.
335) کافی، جلد 2، صفحه 296.
336) همان مدرک، صفحه 293.
337) امالی صدوق، صفحه 398 - غرر الحکم جلد 1، صفحه 60، شماره 1614.
338) غرر الحکم، جلد 2،صفحه 749، شماره 209.
339) محجّة البیضاء، جلد 6، صفحه 200.
340) تحف العقول، صفحه 17.
341) شرح نهج‏البلاغه ابن ابی الحدید، جلد 2، صفحه 180.
342) خصال (مطابق نقل میزان الحکمة، جلد 2، صفحه 1020 چاپ جدید .)
343) وسائل الشیّعه، جلد 1، ابواب مقدّمة العبادات، باب 15، صفحه 55.
344) بقره - 274؛ رعد - 22؛ ابراهیم - 31؛ نحل - 75؛ فاطر - 29.
345) سوره آل عمران، آیه 160.
346) سوره نساء، آیه 139.
347) 1 و 2 . وسائل الشّیعه، جلد 1، صفحه 55.
348)
349) توجّه داشته باشید استحباب تحت الحنک در نماز ثابت نیست، آنچه در روایات معتبر آمده است مربوط به تمام حالات است و آن نیز در شرایط فعلی شبهه لباس شهرت دارد.
350) سوره مریم، آیات 23 تا 26.
351) 1 و 2 و 3 . وسائل الشّیعه، جلد 7، صفحه 390، باب تحریم صوم الصمت.
352)
353)
354) نورالثّقلین، جلد 3، صفحه 332.
355) بحارالانوار، جلد 75، صفحه 312.
356) همان مدرک، صفحه 300.
357) میزان الحکمه، جلد 2،صفحه 1667، شماره 10825.
358) میزان الحکمة، مادّه صمت، حدیث 10805.
359) اصول کافی، جلد 2،صفحه 114، (باب الصّمت و حفظ اللّسان، حدیث 11).
360) و 3. اصول کافی، جلد 2، صفحه 113.
361)
362) غرر الحکم، شماره 1827.
363) غرر الحکم، شماره 3714.
364) میزان الحکمه،ماده صمت، حدیث 10826.
365) بحارالانوار، جلد 68، صفحه 274.
366) نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 392.
367) بحارالانوار، جلد 68، صفحه 287 محجّة البیضاء، جلد 5، صفحه 193.
368) مجمع البیان، جلد 10، صفحه 494 ذیل آیه مورد بحث. و نورالثّقلین، جلد 5، صفحه 581.
369) غرر الحکم، شماره 9644.
370) بحارالانوار، جلد 74، صفحه 141، حدیث 24.
371) بحارالانوار، جلد 75، صفحه 80، حدیث 64.
372) کافی، جلد 8، صفحه 20، حدیث 4.
373) المحجّة البیضاء، جلد 5، صفحه 190.
374) مجمع البیان، جلد 9، صفحه 106، ذیل آیه مورد بحث - مضمون این حدیث را بسیاری از معاریف اهل سنّت در کتابهای خود نقل کرده‏اند از جمله «احمد حنبل» در کتاب «فضائل» و «ابن عبدالبرّ» در «استیعاب»، و «ذهبی» در «تاریخ اوّل الاسلام» و «ابن اثیر» در «جامع الاصول» و غیر آنها.
375) نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 26.
376) بحار، جلد 78، صفحه 56
377) سوره محمّد، آیه 30.
378) سوره یونس، آیه 39.
379) سوره بقره، آیه 247.
380) سوره بقره، آیه 179.
381) بحارالانوار، جلد 68، صفحه 283.
382) و 5. غرر الحکم.
383) محجّة البیضاء، جلد 5، صفحه 193.
384) کافی، جلد 2، صفحه 115، حدیث 13.
385) نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 349.
386) محجّة البیضاء، جلد 5، صفحه 196.
387) غرر الحکم، شماره 2182.
388) المحجّة البیضاء، جلد 5، صفحه 195.
389) بحارالانوار، جلد 75، صفحه 374.
390) تصنیف غرر الحکم، صفحه 216، شماره 4252.
391) اعجاز روانکاوی، صفحه 6.
392) انسان موجود ناشناخته، صفحه 22.
393) سوره حشر، آیه 19 .
394) غرر الحکم، حدیث 9965.
395) غرر الحکم، حدیث 9034.
396) غرر الحکم، طبق المیزان، جلد6، صفحه 173.
397) غرر الحکم، حدیث 3126.
398) تفسیر المیزان (طبق نقل میزان الحکمه، جلد 3، مادّه معرفت، صفحه 1881.)
399) نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 409.
400) تحف العقول، کلمات قصار امام هادی‏علیه السلام.
401) سوره فصّلت، آیه 53 .
402) سوره ذاریات، آیه 21 .
403) سوره اعراف، آیه 172.
404) تفسیر المیزان جلد 8،صفحه 307. ذیل آیه مورد بحث (باتلخیص).
405) بحار الانوار، جلد 92، صفحه 456 - در جلد 58 بحار، صفحه 99، و جلد 66، صفحه 293، این حدیث به عنوان کلام معصوم‏علیه السلام و در جلد 2، صفحه 32 از پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله نقل شده است.
406) غرر الحکم، حدیث 7946.
407) تفسیر المیزان،جلد 6، صفحه 169 (بحث روانی ذیل آیه 105، سوره مائده).
408) راجع به تسلسل، برای توضیح بیشتر به کتاب پیام قرآن جلد دوم، صفحه 6 مراجعه کنید.
409) نهج البلاغه، خطبه 1.
410) بحارالانوار، جلد 58، صفحه 99 و 100
411) نهج الفصاحه، صفحه 26 - شبیه همین معنی از امام صادق‏علیه السلام در اصول کافی، جلد 2، صفحه 130 آمده است.
412) بحارالانوار، جلد 74، صفحه 419.
413) این حدیث در کتاب «تحف العقول» در کلمات قصار امام صادق‏علیه السلام به این صورت نقل شده: اَحَبُّ اِخْوانی اِلَیَّ مِنْ اَهْدَی‏ اِلَیَّ عُیُوبیِ (محبوبترین برادران دینی نزد من کسی است که عیوب مرا به من هدیه کند.)
414) داود بن نصیر طائی را از بزرگان فقها و زهّاد و عبّاد قرن دوم هجری شمرده‏اند و همطراز با ابراهیم ادهم و فضیل دانسته‏اند؛ (لغتنامه دهخدا).
415) محجّة البیضاء، جلد 5، صفحه 112 تا 114 (باتلخیص).
416) مصباح الشّریعه، صفحه 536 (طبق نقل میزان الحکمه، واژه عبد).
417) صحیح مسلم، جلد 2، صفحه 702 (طبع بیروت).
418) برای توضیح بیشتر به تفسیر نمونه، جلد 10، ذیل همین آیه مراجعه فرمایید، که تحلیل روشن و مبسوطی در این زمینه در آنجا آمده است.
419) مجمع البیان، جلد 1، ذیل آیه 45 سوره بقره که مشابه آیه مورد بحث است؛ و تفسیر برهان، جلد 1، صفحه 166، ذیل آیه 153، سوره بقره - در حدیثی از امام صادق‏علیه السلام آمده است که در ذیل آیه «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوةِ» فرمود: «الصَّبْرُ هُوَ الصَّوْمُ» (بحارالانوار، جلد 93، صفحه 294)
420) اصول کافی، طبق نقل المیزان، جلد 1، صفحه 154.
421) نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 252.
422) به کتاب زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) مراجعه شود.
423) محجّة البیضاء، جلد 1، صفحه 339 (کتاب اسرار الصلاة).
424) عیون اخبار الرّضا، مطابق نقل نور الثّقلین، جلد1، صفحه 39، حدیث 39.
425) وسائل الشّیعه، جلد 3، صفحه 4.
426) مجمع البیان، جلد 8، صفحه 285، ذیل آیه 45 سوره عنکبوت.
427) بحارالانوار، جلد 93، صفحه 254.
428) غرر الحکم، شماره 5147
429) سوره فجر، آیات 27 تا 30 .
430) المحجّة البیضا، جلد 2، صفحه 266.
431) فی ظلال القرآن»، جلد 5، صفحه 474.
432) بحارالانوار، جلد 69، صفحه 119.
433) تفسیر المیزان، جلد 16، صفحه 329 ذیل آیه مورد بحث.
434) تصنیف درر الحکم،صفحه 189، شماره 3658.
435) همان مدرک، شماره 3661.
436) همان مدرک، صفحه 188، شماره 3608.
437) همان مدرک، صفحه 188، شماره 3619.
438) همان مدرک، شماره 3621.
439) همان مدرک، صفحه 189، حدیث 3631.
440) همان مدرک، شماره 3645.
441) همان مدرک، حدیث 3654.
442) میزان الحکمه، جلد 2، چاپ جدید، صفحه 969.
443) نهج البلاغه، نامه 31.
444) کنز العمّال، حدیث 1751.
445) بحارالانوار، جلد90، صفحه 151، حدیث 4.
446) همان مدرک، حدیث 5 و6.
447) بحار، جلد 75، صفحه 55.
448) بحار،جلد 75، صفحه 356، حدیث 11.
449) سوره بقره، آیه 32.
450) سوره مزمّل، آیه‏8.
451) سوره اعراف، آیه 205.
452) سوره ق، آیه 16.
453) میزان الحکمه، جلد 2، صفحه 975، چاپ جدید، بحث ذکر.
454) همان مدرک
455) سوره مائده، آیه 90.
456) سوره منافقون، آیه 9.

457) میزان الحکمه، ج 2، صفحه 975، چاپ جدید.
458) 1 و 2. برای توضیح بیشتر به کتاب پیام قرآن، جلد 9، مراجعه کنید.
459)
460) ینابیع المودة، صفحه 115.
461) نهج البلاغه، خطبه 192.
462) اصول کافی، جلد 2، صفحه 18.
463) اصول کافی، جلد 2، صفحه 125، حدیث 6.
464) اصول کافی، جلد 2، صفحه 126.
465) در مصباح اللّغه آمده است که شعبه به معنی شاخه درخت است و جمع آن شعب می‏باشد.
466) بحار، جلد 66، صفحه 240، حدیث 14.
467) همان مدرک، صفحه 245،حدیث 19 - اصول کافی، جلد 2، صفحه 126.
468) بحار، جلد 66، صفحه 352، حدیث 32.
469) همان مدرک.
470) بحار، جلد 66، صفحه 252، حدیث 33.
471) همان مدرک صفحه 238، حدیث 10.
472) مضمون آیات 60 تا 82 سوره کهف و روایات اسلامی (با تلخیص).
473) سوره احزاب، آیات 45 و 46 .
474) نقل با تلخیص و اقتباس از اصول کافی، جلد1، صفحه 169، حدیث 3.
475) بحارالانوار، جلد 47، صفحه 145، حدیث 199.
476) سوره نمل، آیه 36.
477) بحارالانوار، جلد 48، صفحه 239 - مناقب، جلد 3، صفحه 414 (با کمی تلخیص).
478) کتاب ولاءها و ولایتها، صفحه 56 به بعد.
479) احیاء العلوم، جلد 5، صلفحه 198 تا 210 (باتلخیص).
480) اسرار التّوحید، صفحه 32 - 33، چاپ تهران.
481) نقد العلم والعلماء، صفحه 317.
482) بحارالانوار، جلد 2، صفحه 16، حدیث 35.
483) استوار نامه، صفحات 95 تا 106 (باتلخیص).
484) بحار الانوار، جلد 18، صفحه 204 .