منصور تاراجی:
کارگزار فرهنگی رژیم گذشته و سردبیر و قائم مقام روزنامه اطلاعات در قبل از انقلاب و از همکاران تحریریه هفته نامه ضد انقلابی نیمروز چاپ لندن.
ایرج مستعان:
سردبیر نشریه اطلاعات بانوان که در مدت 12 سال تصدی مجله مذکور همواره، تلاش کرد تا بر اساس نظریههای کلوپ زونتا وابسته به کلوپ روتاری عقبه تربیتی این کشور را تخریب نماید.
صدرالدین الهی:
سرکرده روزنامه نگاران ضد انقلاب مقیم آمریکا میباشد که مقاله او با عنوان "سینما جهان بی فریب وطنم ایران است" در یکصدمین مجله گزارش فلیم به چاپ رسید.
ابراهیم گلستان:
از عناصر مرتبط با دربار رژیم گذشته و از نزدیکترین یاران و مشاوران سید حسین الهامی - معاون حسین مهری (یکی از مجریان رادیو رژیم صهیونیستی) در مجله روشنفکر - عضو سندیکای نویسندگان مطبوعات در رژیم فاسد پهلوی که هم اکنون با امیر طاهری (یکی از کارگزاران فرهنگی رژیم گذشته و از عناصر مؤثر برنامه بخش شامگاهی صدای پیر استعمار رادیو بی بی سی) و علیرضا نوری زاده، ارتباط دارد.
هوشنگ اسدی (بهار ایرانی):
از اعضای حزب منحله توده که با ساواک نیز همکاری داشت و پس از انقلاب نیز سردبیر روزنامه مردم (ارگان حزب توده) بود.
محمد حیدری:
معاون اول منصور تاراجی در بخش سردبیری روزنامه اطلاعات که اجازه چاپ مقاله داریوش همایون را با نام مستعار رشیدی مطلق صادر نمود.
مسعود بهنود:
از همکاران غلامحسین صالحیار در روزنامه آیندگان (ارگان آژانس بین المللی یهود در ایران) که بعد از صالحیار به عنوان سردبیر این روزنامه منصوب گردید.
احمد رضا دریایی:
کارگزار فرهنگی رژیم گذشته و از یاران مورد اعتماد ایرج مستعان که مدتی نیز معاون سردبیر روزنامه اطلاعات در قبل از انقلاب بود.
فرج الله صبا:
معاون مجید دوامی (عضو شبکه جاسوسی مطبوعاتی بدامن) در مجلات روشنفکر و زن روز که سمت استادی مسعود بهنود را داشت.
رحمت الله (ایرج) جمشیدی:
معاون ستار لقایی (سردبیر بهایی روزنامه رستاخیز جوان) که پس از انقلاب به محافل سلطنت طلب کمکهای قابل توجهی نموده است.
علی دهباشی، چنگیز پهلوان، غلامحسین صالحیار، هوشنگ گلشیری
و... از جمله دیگر فعالان معاند در عرصه نشریات داخلی میباشند.
فعالیت این عناصر در نشریات داخلی، مغایر با اصول تبین شده از سوی حضرت امام خمینی (قدس سره) میباشد. احیاء کننده اسلام ناب محمدی (صلیالله علیه و آله) در این خصوص فرمودند:
شما نمیتوانید در مجلهای که دارید افرادی را انتخاب کنید که در سابقهشان انحراف بوده است، به حساب اینکه حالا دیگر خوب شده است و آدم مسلمانی است و به این حساب او را در روزنامهتان وارد کنید.
اینکه او خیلی خوب است، برای خودش، ما نمیگوییم بد است، اما نمیتوانیم مطالبی را که در تربیت یک ملتی و در سرنوشت یک ملتی دخالت دارد، به دست او بدهیم. این ساده اندیشی است و توجه نداشتن به مسایل است.(126)
فضای مطبوعات و نشریات داخلی آنچنان بر روی قلمهای معاند و مسموم باز شد، که مهرداد خوانساری، دبیر گروهک ضد انقلابی مشروطه خواهان در جلسه شورای مرکزی این گروهک در لندن اظهار داشت:
پیشنهاد من این است که به ایران برویم، روزنامه گسترش بدهیم و با مردم ارتباط داشته باشیم و به مردم این حس را بدهیم که میخواهیم[!؟] کار بکنیم.
بنابراین بعضی از نشریات نه تنها به عنوان ابزار، در صدد مقابله با ارزشهای دینی و انقلابی هستند، بلکه با خبرسازی و ایفای نقش در قالب منابع خبری، به جنگ تبلیغاتی بوقهای استکباری علیه انقلاب اسلامی کمک شایانی میکنند.
نیک براون، کاردار سفارت انگلستان در تهران طی دیداری از نشریه جامعه، این روزنامه را به دلیل کسب موفقیت در بدست آوردن شمار قابل توجهی از مخاطبان تحصیل کرده و تأثیر گذار! با روزنامه تایمز لندن مقایسه مینماید.(127)
در کنار جنگ امواج و جنگ انتشارات، نباید از تأثیرات پدیده هنر و فیلم و نمایشنامه نیز گذشت.
نشریه پرتیراژ اکسپرس با درج مقالهای تحت عنوان "هالیوود، دیوار ایران را شکست"، مینویسد:
اگر هالیود موفق شود دیوار قطور جمهوری اسلامی ایران را در برابر فیلمهای آمریکایی فرو ریزد، با توجه به قدرت برتری که در دنیا دارد، عجیب نیست، هیچ کس تصور نمیکرد، ایران که قویاً با تبلیغات آمریکایی و غربی مخالف بود، روزی محصولات سینمایی هالیوود را از تلویزیون خود پخش کند و حتی روزنامهها و مجلهها در ایران اخبار و عکسهایی از محصولات هالیوود منتشر کنند.
استفاده از این تاکتیک (جنگ انتشاراتی) توسط دشمنان انقلاب اسلامی و تغافل و تجاهل خواص باعث شد که پیشروی آنان به جایی برسد که حتی به شریعت مقدس اسلام، حضرت امام (قدس سره) و مراجع معظم نیز از این طریق اهانت شود. که به دلیل جلوگیری از حرمت شکنی، از ذکر آن خودداری میگردد.