ولایت فقیه که در حقیقت جوهره و پشتوانه نظام سیاسی مبتنی بر دین میباشد، نشان دهنده توانایی فقه اسلام در تدوین تئوریک و استقرار یک نظام حکومتی بر پایه دین میباشد و به تعبیر دیگر، ولایت فقیه تئوری حکومت دینی است.
امام خمینی (قدس سره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی، میفرمایند:
ولایت فقیه برای مسلمین یک هدیهای است که خدای تبارک و تعالی داده است.(139)
ولایت فقیه این قانون مترقی اسلام، خاری در چشم دشمنان است.(140)
به همین دلیل در استحاله سیاسی، مخالفت و نفی ولایت فقیه به عنوان یکی از اهداف استراتژیک برای غرب و ارتجاع روشنفکری به حساب میآید.
رادیو رژیم صهیونیستی میگوید:
یک اصل در قانون اساسی ایران است که بسیار دردسر ساز بوده در این سالها، و آن اصل ولایت فقیه است.(141)
رادیو آمریکا نیز در این زمینه میگوید:
اصلاً هیچ کس در فقه، هیچ فقیهی تا کنون نیامده و نگفته که ولایت فقیه به معنای حکومت است.(142)
رادیو بیبیسی صدای پیر استعمار نیز اعلام میکند:
انتقاد عمده گروههای مخالف جمهوری اسلامی ایران به نقش ولایت فقیه در نظام است.(143)
به موازات کینهتوزیهای رسانههای استکباری، عناصر ضد انقلاب فراری از کشور، افراد مرعوب و وابسته که مدعی روشنفکری هستند نیز در مخالفت با این هدیه الهی به اظهار نظر میپردازند.
منوچهر گنجی یکی از چهرههای سرسپرده رژیم سابق و از همکاران سازمان جاسوسی آمریکا سیا، توصیههایی به مخالفین نظام مینماید از جمله این که:
باید محور همه مخالفتها ولایت فقیه باشد.(144)
نشریه ضد انقلابی حقوق بشر چاپ خارج از کشور مینویسد:
فرهنگ لائیک (ضد دینی) هر چند بالندهتر و متنفذتر شود، جای را برای فرهنگ ولایت فقیه تنگتر میکند، این مسئله بدون شک محدود به حوزه فرهنگ نخواهد ماند و به میدان سیاست نیز سرایت خواهد کرد.(145)
عدهای از عناصر سابق حزب توده که اخیراً در داخل به تکاپو افتادهاند، ضمن پخش شبنامهای در تهران، عنوان میدارند:
ولایت فقیه، سد اساسی هر تحول دمکراتیک و مردمی است.(146)
یکی از عناصر گروهک نهضت به اصطلاح آزادی در جلسهای اعلام میدارد:
ولایت فقیه مخصوص جامعهای است که عقل ندارد.
ضدیت با ولایت فقیه و القاء شبهه و ارائه نظرات غیر تخصصی و مغرضانه در این خصوص، به گونهای است که علاوه بر استکبار جهانی تقریباً تمامی مجامع ضد انقلاب و ارتجاع روشنفکری خارج و داخل را در برمیگیرد و این همسوئی جای تأمل بسیار دارد.
ادوارد شرلی یکی از مقامهای سابق سیا در میزگردی اعلام مینماید:
اگر نظام ولایت فقیه در ایران از هم بپاشد، آن وقت میتوان پذیرفت که جمهوری اسلامی تغییر ماهیت داده(147)
در این اظهار نظر، به خوبی ماهیت و مقاصد تمامی مخالفان و معاندین ولایت فقیه نمایان میگردد، زیرا ولایت فقیه سدی است در مقابل استکبار جهانی و سلطهگران، بنابراین در یک اقدام هماهنگ و همه جانبه، آمریکاییها، صهیونیستها، غربیها، گروههای ضد انقلاب و ارتجاع روشنفکری تمامی همت خود را متوجه مخالفت و مقابله با دو موضوع کردهاند؛
- حکومت دینی
- ولایت فقیه
حضرت امام خمینی (قدس سره) در خصوص ولایت فقیه میفرمایند:
قضیه ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد، ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است، همان ولایت رسولالله (ص) است و اینها از ولایت رسولالله (ص) هم میترسند.(148)
به موازات هجمه سنگین استکبار جهانی و ایادی خارجی و داخلی او به حکومت دینی و ولایت فقیه، طیفهایی نیز در داخل با دشمنان انقلاب اسلامی همنوا شدهاند و با نظریهپردازی و ایجاد شبهه سعی در تضعیف این هدیه الهی دارند.
در این راستا یکی از روزنامههای پرتیراژ که قلم بدستان آن چندی است خروج از افکار امام عظیمالشأن را آغاز کردهاند، مینویسد:
ولایت فقیه از ضروریات اسلام نبوده است و کاملاً یک بحث نظری و اجتهادی و فقهی است و قابل رد و اثبات است و جمع کثیری از فقها آن را نپذیرفتهاند.
این طیفها که قرائتی تجددگرایانه از اسلام و حکومت دینی ارائه میدهند ولایت فقیه را متهم به استبداد دینی مینمایند.
یکی از نظریه پردازان جناح تجددطلب میگوید:
ممکن است ایدههای سلطنتی، خودش را به اشکال دینی هم باز تولید کرده باشد، مانند تئوری ولایت فقیه.
حضرت امام خمینی (قدس سره) با آیندهنگری نسبت به این طیفها فرمودند:
شما بعدها مبتلای به این هستید، مبتلای به یک همچو اشخاصی هستید که گاهی به صورت اسلامی وارد میشوند همین مسائل که حالا طرح میکنند که باید ولایت فقیه مثلاً نباشد این دیکتاتوری است.(149)
این همگرایی آنچنان خشنودی و رضایت دشمنان نظام را به دنبال داشت که هنری پرکت، مسؤول سابق امور ایران در وزارت خارجه آمریکا در گفتگویی با رادیو آزادی (وابسته به سازمان سیا) اظهار داشت:
اگر موجی که در مطبوعات اصلاح طلب [!؟] شروع شده است و حالا به تردید در اساسیترین وجوه انقلاب اسلامی مشغول است، بتواند از حریم روحانیت عبور کند و از آن طریق، ولایت فقیه را برکشتی تردید سوار کند، بار سنگینی از دوش آمریکا برداشته است.
حضرت آیة الله العظمی خامنهای ولی امر مسلمین جهان در بیان خطر طیفهای تجدد طلب (خروج کردگان از آرمانها و اندیشههای امام عظیم الشأن و عدول کردگان از اصول و ارزشهای انقلاب) میفرمایند:
با پدیده نفاق هوشمندانه برخورد کنید. پدیده نفاق خطرناک است، چیزی که توانست در صدر اسلام، کوشش مجاهدین مؤمنین را در نهایت معطل بگذارد، نیروها و لشگریان دشمنان قداره کش نبود. بلکه حیلهها و مکرها و خدعههای دشمنان نقابدار منافق بود.(150)
معظم له با ارائه ملاک و معیار برای شناخت این پدیده خطرناک میفرمایند:
منافق را میشود از همراهی با دشمن شناخت... هر کس با دشمن همراهی کند، مورد سوء ظن است.(151)
امام خمینی (قدس سره) این - ودیعه الهی و حجت خدا - میفرمایند:
ولایت فقیه است که جلوی دیکتاتوری را میگیرد. اگر ولایت فقیه نباشد، دیکتاتوری میشود.(152)
این ذخیره الهی و گوهر یکدانه در فرازی دیگر میفرمایند:
به حرف آنهایی که برخلاف مسیر اسلام هستند و خودشان را روشنفکر حساب میکنند و میخواهند ولایت فقیه را قبول نکنند، گوش ندهید.
اگر چنانچه فقیه در کار نباشد، ولایت فقیه در کار نباشد، طاغوت است. یا خداست یا طاغوت. اگر به امر خدا نباشد، رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع است، وقتی غیر مشروع شد، طاغوت است.(153)