پلورالیسم مکتبی است که اصالت را به کثرت گرایی میدهد، این اندیشه خود به گرایشهای متفاوتی چون پلورالیسم اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و دینی تقسیم شده است.
نظریهپردازان محافل به اصطلاح علمی و آکادمیک و ارتجاع روشنفکری با ترویج و اشاعه این نظریه خصوصاً پلورالیسم دینی سعی دارند در مبانی و معرفت دینی ایجاد تشکیک نموده و سپس دامنه آن را به حوزههای سیاسی و اجتماعی کشانیده و بدین ترتیب راه را برای ایجاد استحاله فرهنگی و سیاسی هموار سازند.
پلورالیسم یا کثرت گرایی اساس اندیشه سیاسی لیبرالیسم، در قرن بیستم میباشد، که حقیقت مطلق، نجات و رستگاری را منحصر در یک دین و مذهب و پیروی از یک شریعت و آیین نمیداند، بلکه معتقد است که حقیقت مطلق، مشترک میان همه ادیان است و ادیان، مذاهب، شریعتها و آیینهای مختلف در واقع جلوههای گوناگون حق مطلقند و در نتیجه پیروان همه ادیان و مذاهب به هدایت و نجات دست مییابند.
جان هیک که طرفدار این نظریه میباشد میگوید:
ادیان مختلف، جریانهای متفاوت تجربه دینی هستند که هریک در مقطع متفاوتی در تاریخ بشر آغاز گردیده و هر یک، خود آگاهی عقل خود را درون یک فضای فرهنگی متفاوت بازیافته است.(193)
بنا به نظریه پلورالیسم آنچه از دین برداشت میشود، فهمهای افراد هستند و این برداشتها میتواند درست یا غلط باشد و معتقدند دین دارای قرائتهای متفاوتی است و از دین باید قرائتهای عصری نمود.
یکی از اشاعه دهندگان پلورالیسم، سروش میباشد که معتقد است:
کتاب الهی و سخن پیامبر، همواره تفسیرهای متعدد بر میدارد.(194)
با این تفاسیر و برابر این نظریه دین حجیت خود را از دست میدهد و ایمان ملغی میگردد، چرا که این اندیشه، همه را، حتی بیدینان را اهل فلاح و نجات میداند، دین نقش هدایتگری خود را از دست میدهد. در قرائتهای متفاوت از دین، برات بدعت داده میشود و در یک کلام شریعت تعطیل میگردد.
سروش میگوید:
همین که صداقت داشته باشیم کافی است، در این صورت همه در سبیل هدایت و نجات هستند. منتها یکی آگاهانه و دیگری ناآگاهانه.
وی در کتاب خود تحت عنوان صراطهای مستقیم مینویسد:
اینها، آموزههای کلامی - فقهی دگماتیک، بیش نیستند و به آموزههای کلامی و فقهی دگماتیک رضایت دادن و خود را اهل نجات و سعادت شمردن، کاری سبک کارانه است.(195)
بنابراین اشاعه دهندگان این نظریه که محافل به اصطلاح علمی و آکادمیک و ارتجاع روشنفکری میباشند در امتداد مسیر استحاله سیاسی انقلاب اسلامی گام برمیدارند و به صورت کاملاً مشخص، نظام سیاسی مبتنی بر دین (نظام ولایی) را نشانه گرفتهاند.