طراحان استحاله فرهنگی انقلاب اسلامی برای مقابله با دین و ارزشهای دینی، هم زمان با سایر اقدامات ذکر شده (ترویج فساد و بیبند و باری، ترویج فرهنگ ملیگرایی و ...) احیاء و ترویج فرقهها را نیز مورد توجه خود قرار دادهاند.
فرقهها عمدتاً جریانهای متحجر و ایستا میباشند که سرخوردگی و دین گریز شدن نسل جوان، باعث سرریز شدن آنها به جریانهای انحرافی میگردد.
از جمله این فرقهها میتوان به تصوف اشاره داشت، ارتباطات قطبهای این فرقه با رژیم گذشته و لژهای فراماسونری و مأمن گرفتن سران آنها در مهد استعمار پیر (انگلیس) به خوبی نمایانگر نقش آنها در سناریوی ستیزهجویی با دین میباشد.
حضرت امام خمینی (قدس سره) در این رابطه میفرمایند:
آن بیچارهای که خود را مرشد و هادی خلایق میداند و دل بندگان خدا را از حق منصرف و مجذوب خود نموده و برای رواج بازار خود فهمیده یا نافهمیده پارهای از اصطلاحات جاذب را به خورد عوام بیچاره داده گمان کرده که به لفظ مجذوبعلیشاه و یا محبوبعلیشاه حال جذبه و حب دست میدهد.
بنابراین طراحان استحاله فرهنگی در مقابله با اسلام ناب، ضمن احیاء و پشتیبانی مالی از این جریانها، قصد دارند در باورهای دینی مردم انحراف ایجاد نمایند که در بسیاری از موارد کار این فرقهها به ابتذال، فساد اخلاقی و تباهی پیروان طریقتشان کشیده شده است.
یکی از جلوههای تحجر، شکل گیری طالبان در افغانستان میباشد، سازماندهی این جریان و تلاش برای استحاله فرهنگی انقلاب اسلامی، دو روی یک سکه هستند که استکبار جهانی نظریه پرداز آن میباشد.
آنها از یک سو به کانون ترویج اسلام ناب هجوم میکنند و از سوی دیگر سعی دارند اسلام را دینی متحجر، غیرقابل تحمل و خشن نشان بدهند.
همچنین جریانهای تحجر دیگری نیز در داخل اخیراً فعال شدهاند که از جمله میتوان به انجمن حجتیه اشاره نمود.