احیاء مجدد گروهها، احزاب و جریانهای سیاسی مخالف یکی از اقدامات مشترک ارتجاع روشنفکری و دشمنان نظام اسلامی برای استحاله سیاسی انقلاب میباشد. در واقع این اقدام، یکی از مراحل مقابله و مواجهه سیاسی، فرهنگی استکبار و ایادی آن با انقلاب اسلامی است.
منوچهر گنجی وزیر آموزش و پرورش رژیم سرسپرده پهلوی و از همکاران سازمان سیا و موساد در برنامهای تدوین شده تحت عنوان "استراتژی مبارزه مردمی" مینویسد:
در این فضای تازه، ایرانیان خارج وظیفه دارند تا آنجا که میتوانند به ایران بازگردند و از همه جا کفه عناصر مخالف با حکومت اسلامی را سنگینتر سازند، نفس حضور در دستگاههای جمهوری اسلامی به مبارزه برای تغییر شکل و جهت دادن نظام حاکم و دگرگونی کامل آن کمک میکند.(168)
نظریهپردازان و مجریان استحاله انقلاب با گذشت چندین سال از تهاجم سازمان یافته فرهنگی و دنبال کردن تئوری نفوذ، خود را آماده ورود به مرحله دیگری از سناریوی براندازی نظام مینمایند، در واقع این مرحله، مرحله التقاط میباشد.
همانطور که در بحثهای گذشته ذکر شد، نفوذ در مراکز فرهنگی، سیاسی، آموزشی و... از جمله اقدامات دشمن در راستای استحاله انقلاب بوده است. خط نفوذ به همراه سایر عوامل و منابع خود با اشاعه و گسترش اندیشههای غربی بستر را برای التقاط مهیا مینماید و در این مرحله ارزشها و باورهای اسلامی و انقلابی را با ملاکها و معیارهای امانیستی و لیبرالیستی در هم آمیخته و با هدایت کانونهای کنترل فرهنگ جهانی و ارتجاع روشنفکری تدریجاً فضای فرهنگی و سیاسی را به سمت جایگزینی کانالیزه نمایند.
در مرحله التقاط مفاهیم اجتماعی مانند آزادی، دموکراسی، مردم سالاری و... دست آویزی برای جریانهای تجدد طلب و التقاطی که عمدتاً از لیبرالیسم ارتزاق میکنند، میگردد. در مرحله التقاط شیوه مبارزه با نظام، جنبه سیاسی به خود میگیرد و مبارزه از مخالفت فرهنگی به مخالفت سیاسی توسعه مییابد.
بنابراین فلسفه اصلی احیاء مجدد گروهها، احزاب و جریانهای سیاسی در این برهه، همانا توسعه مرحله نفوذ و بوجود آمدن مرحله التقاط و ایجاد بستر و آمادگی لازم برای مرحله جایگزینی میباشد.
تلویزیون ضد انقلاب آمریکا به نقل از نادر نادرپور در تبیین این مراحل چنین میگوید:
ما میباید برای جایگزینی بیندیشیم، نباید دولت را تصرف کنیم. ما ابتدا میباید بلوغ و فرهنگ سیاسی در مردم به وجود بیاوریم تا بتوانیم مواضع اصلی مبارزه را پیدا کنیم. آنوقت شما خواهید دید که بزرگترین جایگزین یعنی فرهنگ ایران را داریم که جایگزین فرهنگ مذهبی بشود.(169)
در حقیقت این جایگزینی شامل دو مقوله فرهنگ و سیاست میشود.
در عرصه فرهنگ این جایگزینی عبارت است از ملیگرایی، لیبرالیسم فرهنگی و پوچگرایی (نیهیلیسم). در حوزه سیاست نیز این جایگزینی عبارت است از لیبرالیسم سیاسی و به طبع آن سکولاریسم یا جدایی دین از سیاست.
حضرت آیة الله العظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیان ترفند مخالفین و معاندین نظام مقدس اسلامی میفرمایند:
آدم احساس میکند بعضی از اینها به فکر میافتند حالا در مقابل نظام عرض اندام کنند، اولین کار بعضی از این گروهها هم این نیست که مشارکت سیاسی بکنند، اولین کارشان این است که معارضه سیاسی و احیاناً امنیتی بکنند.(170)
در مرحله التقاط همانند مراحل قبلی ارتجاع روشنفکری نقش بسیار تعیین کنندهای ایفا میکند و به عبارت دیگر در این مرحله نقش آنان با اهمیتتر میشود، چرا که تلاش بیشتری را در عرصههای آموزش، فرهنگ، هنر و سیاست از آنها طلب میکند. البته این گونه تحرکات در نزد گروههای سیاسی مخالف به عنوان بخشی از ارتجاع روشنفکری مسبوق به سابقه میباشد و در اوایل انقلاب نیز این جریانها قصد عملی نمودن مراحل نفوذ، التقاط و جایگزینی را داشتند که با هوشیاری حضرت امام خمینی (قدس سره) موفق به این امر نشدند.
بنابراین چنانچه از این منظر به احیاء و فعال شدن آنها در عرصههای مطبوعات، رادیوهای بیگانه، دانشگاهها و ... بنگریم، بدیهیترین هدف گروههای سیاسی مخالف همانا اشاعه و ترویج مفاهیم التقاطی میباشد.
لیکن در کنار علت ذکر شده دلایل و عوامل دیگری نیز وجود دارد که میتوان به برخی از آنها اشاره نمود.