تربیت
Tarbiat.Org

نفوذ و استحاله‏
مرکز غدیر‏‏‏

2-6- احیاء مجدد گروهها، احزاب و جریانهای سیاسی مخالف‏

احیاء مجدد گروهها، احزاب و جریانهای سیاسی مخالف یکی از اقدامات مشترک ارتجاع روشنفکری و دشمنان نظام اسلامی برای استحاله سیاسی انقلاب می‏باشد. در واقع این اقدام، یکی از مراحل مقابله و مواجهه سیاسی، فرهنگی استکبار و ایادی آن با انقلاب اسلامی است.
منوچهر گنجی وزیر آموزش و پرورش رژیم سرسپرده پهلوی و از همکاران سازمان سیا و موساد در برنامه‏ای تدوین شده تحت عنوان "استراتژی مبارزه مردمی" می‏نویسد:
در این فضای تازه، ایرانیان خارج وظیفه دارند تا آنجا که می‏توانند به ایران بازگردند و از همه جا کفه عناصر مخالف با حکومت اسلامی را سنگین‏تر سازند، نفس حضور در دستگاههای جمهوری اسلامی به مبارزه برای تغییر شکل و جهت دادن نظام حاکم و دگرگونی کامل آن کمک می‏کند.(168)
نظریه‏پردازان و مجریان استحاله انقلاب با گذشت چندین سال از تهاجم سازمان یافته فرهنگی و دنبال کردن تئوری نفوذ، خود را آماده ورود به مرحله دیگری از سناریوی براندازی نظام می‏نمایند، در واقع این مرحله، مرحله التقاط می‏باشد.
همانطور که در بحث‏های گذشته ذکر شد، نفوذ در مراکز فرهنگی، سیاسی، آموزشی و... از جمله اقدامات دشمن در راستای استحاله انقلاب بوده است. خط نفوذ به همراه سایر عوامل و منابع خود با اشاعه و گسترش اندیشه‏های غربی بستر را برای التقاط مهیا می‏نماید و در این مرحله ارزشها و باورهای اسلامی و انقلابی را با ملاک‏ها و معیارهای امانیستی و لیبرالیستی در هم آمیخته و با هدایت کانون‏های کنترل فرهنگ جهانی و ارتجاع روشنفکری تدریجاً فضای فرهنگی و سیاسی را به سمت جایگزینی کانالیزه نمایند.
در مرحله التقاط مفاهیم اجتماعی مانند آزادی، دموکراسی، مردم سالاری و... دست آویزی برای جریان‏های تجدد طلب و التقاطی که عمدتاً از لیبرالیسم ارتزاق می‏کنند، می‏گردد. در مرحله التقاط شیوه مبارزه با نظام، جنبه سیاسی به خود می‏گیرد و مبارزه از مخالفت فرهنگی به مخالفت سیاسی توسعه می‏یابد.
بنابراین فلسفه اصلی احیاء مجدد گروهها، احزاب و جریان‏های سیاسی در این برهه، همانا توسعه مرحله نفوذ و بوجود آمدن مرحله التقاط و ایجاد بستر و آمادگی لازم برای مرحله جایگزینی می‏باشد.
تلویزیون ضد انقلاب آمریکا به نقل از نادر نادرپور در تبیین این مراحل چنین می‏گوید:
ما می‏باید برای جایگزینی بیندیشیم، نباید دولت را تصرف کنیم. ما ابتدا می‏باید بلوغ و فرهنگ سیاسی در مردم به وجود بیاوریم تا بتوانیم مواضع اصلی مبارزه را پیدا کنیم. آنوقت شما خواهید دید که بزرگترین جایگزین یعنی فرهنگ ایران را داریم که جایگزین فرهنگ مذهبی بشود.(169)
در حقیقت این جایگزینی شامل دو مقوله فرهنگ و سیاست می‏شود.
در عرصه فرهنگ این جایگزینی عبارت است از ملی‏گرایی، لیبرالیسم فرهنگی و پوچ‏گرایی (نیهیلیسم). در حوزه سیاست نیز این جایگزینی عبارت است از لیبرالیسم سیاسی و به طبع آن سکولاریسم یا جدایی دین از سیاست.
حضرت آیة الله العظمی خامنه‏ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیان ترفند مخالفین و معاندین نظام مقدس اسلامی می‏فرمایند:
آدم احساس می‏کند بعضی از اینها به فکر می‏افتند حالا در مقابل نظام عرض اندام کنند، اولین کار بعضی از این گروهها هم این نیست که مشارکت سیاسی بکنند، اولین کارشان این است که معارضه سیاسی و احیاناً امنیتی بکنند.(170)
در مرحله التقاط همانند مراحل قبلی ارتجاع روشنفکری نقش بسیار تعیین کننده‏ای ایفا می‏کند و به عبارت دیگر در این مرحله نقش آنان با اهمیت‏تر می‏شود، چرا که تلاش بیشتری را در عرصه‏های آموزش، فرهنگ، هنر و سیاست از آنها طلب می‏کند. البته این گونه تحرکات در نزد گروههای سیاسی مخالف به عنوان بخشی از ارتجاع روشنفکری مسبوق به سابقه می‏باشد و در اوایل انقلاب نیز این جریان‏ها قصد عملی نمودن مراحل نفوذ، التقاط و جایگزینی را داشتند که با هوشیاری حضرت امام خمینی (قدس سره) موفق به این امر نشدند.
بنابراین چنانچه از این منظر به احیاء و فعال شدن آنها در عرصه‏های مطبوعات، رادیوهای بیگانه، دانشگاهها و ... بنگریم، بدیهی‏ترین هدف گروههای سیاسی مخالف همانا اشاعه و ترویج مفاهیم التقاطی می‏باشد.
لیکن در کنار علت ذکر شده دلایل و عوامل دیگری نیز وجود دارد که می‏توان به برخی از آنها اشاره نمود.