آزادی فعالیتهای اقتصادی، مفهوم کلی لیبرالیسم اقتصادی است. طرح و رواج این اندیشه، استقلال فرد را در سودگرایی و معاملات اقتصادی، توجیه و تشویق میکند، لذا فرد میباید بدون کنترل سیاسی به فعالیتهای تجاری و بازرگانی بپردازد و به منظور دست یافتن به سود بیشتر تلاش نماید.
اوج لیبرالیسم اقتصادی اواسط قرن نوزدهم بود که لیبرالها (کارفرمایان و سرمایهداران) به منظور انباشت سرمایه و سود هرچه بیشتر، حتی با تنظیم قانون کار در کارخانهها مخالفت میکردند.
بنابراین لیبرالیسم، مذهب سرمایهداری است و مکتب یا فلسفه اجتماعی طبقه ثروتمند و نوظهوری بود که از انقلاب صنعتی برخاسته بودند. ارتباط تنگاتنگ این مکتب با سرمایهداری، موجب میشود تا اندیشه انباشت ثروت و نفی کنترل دولت را مورد تأیید قرار دهند و با هر نوع قانون محدود کننده سرمایه داری مخالفت کنند.
مرحوم جلال آل احمد درباره ارتباط سرمایهداری و لیبرالیسم معتقد است، ظهور مارتینلوتر و درگیری وی با مسیحیت برخاسته از تفکر اقتصادی لیبرالیسم و براساس منافع سرمایهداری بوده است.(182)