فعالیت گروهها، احزاب و جریانهای سیاسی مخالف و معاند باعث میگردد فضای مورد نیاز آنان فراهم گردد و یقیناً در این راه از نشریات، بوقهای تبلیغاتی استکبار، تشکیل جلسات، پخش اطلاعیه و... استفاده میکنند.
با فضا سازی و به عبارت دیگر، به وجود آمدن بستر مناسب، گروههای معاند، تلاش خواهند نمود تا تدریجاً به داخل سرریز شده و اپوزیسیون را در داخل کشور شکل دهند و چنانچه به این نقطه از فعالیت سیاسی برسند، طبیعی است که از آن به عنوان اهرمی برای تعارض و تقابل علیه نظام مقدس اسلامی بهرهگیری خواهند کرد.
ابراهیم یزدی سرکرده گروهک نهضت به اصطلاح آزادی در مصاحبهای با نشریه منحل شده توس میگوید:
تنها راه معقول، مطمئن و مفید و عملی برای بهبود اوضاع، مبارزه سیاسی با هدف تغییرات تدریجی و آرام است.
همچنین یکی از سرکردگان حزب چند نفره ملت نیز در گفتگویی اظهار میدارد:
ما معتقدیم که حکومت از مسیر انقلاب خارج و منحرف شده است و به کج راهه افتاده است. بنابراین، این حکومت باید برانداخته شود و حکومتی غیرمذهبی با رعایت جدایی کامل دین از دولت برسرکار بیاید.
وی در خصوص شیوه دستیابی به این موضوع، چنین گفت:
شیوه دستیابی به این هدف، انجام مبارزه قهرآمیز غیرمسلحانه مانند برپائی تظاهرات، انجام اعتصاب، تحریم انتخابات و امثالهم میباشد.
در همین خصوص بعضی از عناصر بریده حزب توده که اخیراً در داخل کشور تشکلی را به وجود آوردهاند طی اطلاعیهای اعلام میدارند:
ما اعتقاد داریم که در شرایط حساس کنونی، نیروهای اپوزیسیون آزادیخواه میتوانند در وحدت عمل با اتحاد و پیوندی سازمان یافته، به صورت یک مجموعه متشکل پر قدرت و مؤثر علیه حکومت استبدادی دینی مبارزه خود را تقویت کنند و گسترش دهند.
حوادث سالهای اولیه انقلاب اسلامی و عملکرد گروههای مخالف و محارب نیز، این نظریه را اثبات میکند که آنها به دلیل عناد با دین و حکومت دینی به کمتر از انحراف و شکست نظام مقدس اسلامی و وابستگی آن به استکبار جهانی، رضایت نخواهند داد.
نقش این جریانها و گروهها در انحراف نهضتهای معاصر و مبارزات مردم مسلمان ایران در گذشته نه چندان دور نیز نظریه فوق را به صورت کامل اثبات مینماید.
حضرت امام خمینی (قدس سره) میفرمایند:
اگر روحانیون، ملت، خطبا، علما، نویسندگان، روشنفکران متعهدی، سستی بکنند و از قضایای صدر مشروطه عبرت نگیرند، به سر این انقلاب آن خواهد آمد که به سر انقلاب مشروطه آمد.(201)
یکی از گروههای سلطنت طلب در ترسیم استراتژی مبارزه چنین توصیه میکند:
تشکیل مجالس و مخالفت با رژیم تحت پوشش دانشجویان، کارگران، زنان و...، در انزوا قرار دادن افراد حزب اللهی و قطع ارتباط با روحانیت، عدم شرکت در مساجد، نماز جمعه و تحریم روزنامههای طرفدار انقلاب، اعتصاب صنفهای مختلف به بهانههای گوناگون.
حسین لاجوردی یکی از عناصر فراماسونر و مؤسس انجمن پژوهشگران ایران در این خصوص میگوید:
گروههای مخالف نظام باید براساس طرفداری از حکومتی ملیگرا، در قالب ایجاد دموکراسی و جامعه مدنی و مقابله و مخالفت با قدرت مذهبی و اسلامی با هم همکاری کنند.(202)
بنابراین به نظر میرسد فعالیت گروهها، احزاب و جریانهای سیاسی مخالف و معاند در این مقطع، بخشی از یک سناریو به منظور استحاله سیاسی یا براندازی سیاسی باشد و لذا تردیدی نیست که با این اهداف، جریانهای سیاسی منزوی(203) دیروز از هر گوشهای سر درآورده و مجدداً اعلام موجودیت نمایند.
حضرت امام خمینی (قدس سره) میفرمایند:
ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پروندههای همکاری آنان با آمریکا، از لانه جاسوسی بیرون آمد. ما باید تمام عشقمان به خدا باشد نه تاریخ. کسانی که از منافقین و لیبرالها دفاع میکنند، پیش ملت عزیز و شهید داده ما راهی ندارند.(204)