تربیت
Tarbiat.Org

نفوذ و استحاله‏
مرکز غدیر‏‏‏

1- مقدمه‏

فرهنگ، دژ حیات یک ملت است که برفراز قله هستی یک ملت بنا می‏شود، فرهنگ ماندگارترین وجه زندگی بشر است و در تعریف آن باید گفت:
"فرهنگ عبارت است از: مجموعه‏ای از معارف، اعتقادات، اخلاق و آداب و رسوم یک ملت"
فرهنگ ملی یا مذهبی هر کشور زیربنای اعتقادات و موضعگیری‏های اجتماعی، سیاسی حاکمان آن کشور است. بنابراین مبارزه و تهاجم فرهنگی علیه یک نظام، اگر چه مدت زمان طولانی‏تری را نیاز دارد، اما اساسی‏ترین و مؤثرترین راه مبارزه می‏باشد.
تغییر فرهنگ هر ملت (بخصوص در جوامع مبتنی بر دموکراسی) به ناچار موجب تغییر سیاست‏های حکومت آن کشور خواهد شد. و نهایتاً منجر به تغییر نوع حکومت نیز خواهد گردید.
از یک سو این تهاجم کمتر حساسیت سردمداران حکومت‏ها را برمی‏انگیزد و از سوی دیگر، این مبارزه با پوشش‏های مناسب و با روندی آرام انجام می‏شود. حال اگر دشمن بتواند در دژ حیاتی یک ملت یعنی فرهنگ یک کشور رخنه کند و یا به هر دلیل، برج و باروی آن به تصرف معیارها و ارزشهای مورد نظر آنان درآید، بی‏شک آن ملت خودآگاه یا ناخودآگاه حیاتش همان گونه که صاحبان معیارهای بیگانه اراده کنند، رقم خواهد خورد.
در اسناد گروهک سلطنت طلب درفش کاویانی آمده است:
اگر ویژگی‏های فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی را از آن بگیرند، حکومتی می‏شود مانند هر دارو دسته مسلح دیگر که روی یک کشور افتاده‏اند و آن را تا سرحد مرگ می‏دوشند و سرانجام، هم آن را از بین می‏برند و هم خود را، پیکار فرهنگی در واقع نفی جوهره و ماهیت نظام جمهوری اسلامی است.(23)
دیوید کیو مأمور سازمان سیا در دیدار با برخی عناصر ضد انقلاب می‏گوید:
مهمترین حرکت در براندازی جمهوری اسلامی ایران، تغییر فرهنگ جامعه فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم.(24)
همچنین شجاع الدین شفا، نویسنده ضد انقلاب فراری از کشور - معاون وزیر دربار رژیم منحوس پهلوی - چنین عنوان می‏کند:
اصولاً استراتژی جدید ما، مبارزه فرهنگی است ما باید بینش مردم را عوض کنیم تا جمهوری اسلامی ساقط شود.(25)
دشمنان نظام اسلامی در تلاش بی‏وقفه خود برای استحاله فرهنگی انقلاب علاوه بر اینکه سعی دارند کانون بیداری اسلامی را مهار کنند، به نوعی نیز می‏خواهند تفکرات امانیستی را جایگزین نمایند.
هانتینگتون نظریه پرداز آمریکایی در تئوری رویارویی تمدن‏ها می‏گوید:
تقابل اصلی آینده جوامع بشری برخورد فرهنگ اسلامی و فرهنگ غربی است.(26)
لذا به نظر می‏رسد استراتژیست‏های غرب ضمن پذیرش این نظریه، تلاش می‏کنند با استحاله فرهنگی انقلاب اسلامی، عملاً این رویارویی را به نفع خود رقم بزنند.
استحاله فرهنگی به عنوان یکی از مهمترین راهبردهای استکبار جهانی برای مقابله و براندازی انقلاب اسلامی می‏باشد. در این خصوص ایرج گرگین از عناصر ضد انقلاب فراری از کشور می‏گوید:
با سلاح فرهنگ بهتر می‏توان به جنگ نظام رفت... مبارزه بدون زمینه‏سازی فرهنگی فراهم نمی‏شود و در واقع آنهایی که در جستجوی راه خروج از وضعیت کنونی هستند، باید بیش از هر چیز به مبارزه فرهنگی توجه کنند.(27)
در بیان این موضوع که چرا دشمنان نظام به دنبال استحاله فرهنگی هستند باید گفت، روش‏های فرهنگی براساس ذات و ماهیت خود، اصطلاحاً آرام و خزنده هستند و حساسیت برانگیز نمی‏باشند و مهمتر از همه درک سازماندهی پنهان طراحان آن به راحتی امکان‏پذیر نیست و بعضاً نیز بسیار دشوار می‏باشد، لذا این ویژگیها باعث می‏شود در عمل، ضریب موفقیت استفاده از آن قابل توجه باشد.
در یکی از نشریات ضد انقلاب آمده است:
یکی از راههای مؤثر ضعیف کردن رژیم، سست کردن اعتقاد کسانی است که هنوز تحت تأثیر تبلیغات [روحانیت ]قرار دارند... باید... تخم تردید را در دلهای کسانی که هنوز باقیمانده اعتقادی دارند کاشت.(28)
بیژن حکمت از عناصر ضد انقلاب فراری نیز در خصوص مبارزه فرهنگی جهت استحاله و براندازی فرهنگی نظام اسلامی می‏گوید:
در سابق فکر می‏کردیم کار سیاسی از کار فرهنگی مهم‏تر است. اما اکنون به این نتیجه رسیدیم که کار فرهنگی هم همانقدر اهمیت دارد و حالا در میان ما بحث بر سر این است که جامعه باید به تغییر تدریجی سوق داده شود.(29)
اظهارات دشمنان انقلاب اسلامی و اهداف و مقاصد شوم آنها مبنی بر استحاله فرهنگی انقلاب، این نکات را گوشزد می‏کند:
1- دشمنان زخم خورده این انقلاب (آمریکایی‏ها، صهیونیست‏ها، ارتجاع روشنفکری و ...) هیچگاه از اقدام علیه جمهوری اسلامی باز نخواهند ایستاد و همواره در تلاش و توطئه می‏باشند.
2- عناصر مؤمن و انقلابی می‏باید با دغدغه خاطر، راهکارهای دشمنان را شناسایی نموده و با آن مقابله کنند و به تعبیر دیگر خواص طرفدار حق می‏باید عوام را متوجه خطر توطئه دشمنان کنند.
3- درنگ، غفلت، تسامح و تساهل در مقابل این راهکار دشمن، فردایی دردناک را در فراروی انقلاب قرار خواهد داد.
4- دشمنان اسلام در آستانه حضور نسل دوم انقلاب در صحنه‏های اجتماعی و سیاسی متوجه فضای داخلی کشور شده‏اند.