تربیت
Tarbiat.Org

نفوذ و استحاله‏
مرکز غدیر‏‏‏

4-5-1- نگاهی گذرا به رنسانس و تبعات آن‏

رنسانس ابتدا در ایتالیا و سپس در فرانسه، انگلیس و سایر ممالک اروپای غربی، نظام نظری و تعاریف خود را گسترده ساخت. این پدیده با گذر از آثاری همچون شعر، نمایشنامه، داستان و مسائل سیاسی، اقتصادی و...، کلیه شئونات فرهنگ پیشین حاکم در اروپا را به هم ریخت و پایه‏های فرهنگ خویش را مستحکم ساخت.
رنسانس منجر به نفی عبودیت، انکار متافیزیک و اصالت انسان شد و موجب شکل‏گیری مدنیتی گردید که نتیجه اصلی آن در تقابل قرار دادن تفکر الهی و تفکر بشری بود.
بنابراین دوره جدید غرب، جانشین مسیحیت قرون وسطی شد و به سرعت تبدیل به مکتبی گردید که با اصول اعتقادی، احکام نظری و احکام عملی، تمامی عرصه‏ها را پشت سر گذاشت و همه ابناء بشر را به کیش خود فراخواند.
همچنان که مسیحیت قرون وسطی در شکلی پیچیده، همه توان پیروان خود را مصروف گریز از دنیا می‏ساخت، پدیده امانیسم با گریز تمام از دیانت و عبودیت به دنیا روی آورد، به عبارت دیگر نتیجه محتوم افراط کلیسا، تفریط امانیسم بود.
دکارت با قرار دادن عقل به معنی مبانی هستی و اعلام آنکه حقیقت انسان خودش است، آغازگر عصر به اصطلاح روشنفکری شد از این زمان مبانی وجود بشر، خود بشر شد.
اما از سوی دیگر طبیعی بود که این فرهنگ به دلیل قدرت و حاکمیت دیانت مسیحی در جوامع اروپایی و غیر اروپایی به یکباره به ظهور نمی‏رسید. لذا ناگزیر، نهضت‏های اصلاحگرا و تجددطلب دینی می‏بایست زمینه‏های لازم را با شکستن حرمت و حریم فرهنگ دینی و ارائه تفاسیر جدید مذهبی فراهم می‏آوردند، زیرا با وجود بقایای اوامر و نواهی دینی، امکان حاکمیت آزادانه بشر جدیدی که خود وضع کننده ارزشها و ابداع کننده آنها شده بود میسر نمی‏شد. لذا روشنفکران می‏باید دین را از میدان به در می‏کردند.
از اینرو نهضت پروتستانتیسم در اروپا، اقدام به نفی هویت دینی و تبلیغ علیه دین با مستمسک قرار دادن عملکرد پاره‏ای از گردانندگان کلیسای قرون وسطی و بزرگ نمایی نواقص و کاستی‏های دین کرد و بالاخره با ترویج بی‏بند و باری و اباحی‏گری، بنیانگذاران امانیسم و رنسانس در ایتالیا و فرانسه، زمینه بسط تفکر غیردینی را مهیا کردند. نکته جالب این که، ادبیات و آثار ادبی، اولین عرصه تاخت و تاز هواداران و مبشران فرهنگ امانیستی بود که پا به پای آن، نمایشنامه نویسان، شاعران و...، بستر مناسبی را برای فرهنگ انسان مداری به وجود آوردند.
در حال حاضر ارتجاع روشنفکری در ایران عملکرد به اصطلاح روشنفکران در غرب را سرمشق و الگوی خود در ستیز با دین و ارزشهای دینی قرار و این عناصر در صدد هستند با القاء نظریات امانیستی ضمن تشکیک در معرفت دینی، فرهنگ دینی را نفی نموده و جامعه را به سمت لیبرالیسم اخلاقی سوق دهند.