مردم در یک کشور همواره به عنوان پشتوانه حکومت محسوب میشوند. بر همین اساس میزان مقبولیت نظام سیاسی هر کشوری رابطه مستقیم با حمایت مردم آن کشور دارد. انقلاب اسلامی ایران از این حیث دارای عظیمترین پشتوانه مردمی است. لذا یکی از اقدامات استکبار جهانی برای استحاله فرهنگی انقلاب اسلامی (به موازات ضدیت با دین و ارزشهای دینی) تلاش برای تأثیر گذاری بر روی این پشتوانه میباشد. به نحوی که این تکیهگاه از اثر و خاصیت بیافتند.
طراحان استحاله با تدابیری که ذکر شد، ابتدا سعی دارند مردم را نسبت به معیارها و ارزشهای انقلاب بیتفاوت و بیاعتناء نموده و سپس در مراحل بعدی آنان را به معیارها و ارزشهای مورد نظر خود نزدیک کنند.
به عبارت دیگر، چنانچه ذائقههای ارزشی مردم تغییر کند، بدون شک دیدگاههای سیاسی آنان نیز تغییر خواهد کرد.
به طور مثال در پنجمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، خانمی بدون داشتن سابقه فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قابل توجه، به صورت انفرادی نامزد انتخاباتی شد و بدون حمایت جناحهای سیاسی و تنها به لحاظ برخورداری از چهرهای زیبا، آرای زیادی را بدست آورد.
داریوش همایون یکی از سران ضد انقلاب و از عناصر رژیم فاسد گذشته چنین میگوید:
این مردم اگر نظرشان را تغییر دهند، این رژیم خواهد رفت(115)
همچنین کنت تیمرمن محقق و نظریه پرداز آمریکایی نیز اظهار میدارد:
ما باید از طریق تماس با مردم، بجای دولت ایران، مشعل دموکراسی و آزادی را روشن نگاه داریم.(116)
مهمترین اقدام جهت تأثیرگذاری برونی پشتوانه انقلاب، گسستن پیوند نسل دوم انقلاب با ارزشها و اصول انقلاب و آرمانهای امام عظیمالشأن میباشد.
بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران فرهنگی معتقدند که یکی از اهداف استراتژیک دشمنان انقلاب اسلامی در استحاله فرهنگی، نسل دوم انقلاب میباشد. نسلی که به اقتضای مقطع سنی و سایر ویژگیهایش (عدم درک فضاحت اخلاقی و فرهنگی رژیم ستمشاهی و همچنین عدم درک صحیح و اصولی از آرمانهای انقلاب و بنیانگذار آن حضرت امام خمینی (قدس سره)) دارای آسیب پذیری بیشتری نسبت به سایر اقشار میباشد.
بر همین اساس، نظریه پردازان تأکید میکنند، نسل دوم هر انقلاب در انتقال ارزشها و باورهای جدید به نسلهای بعد دارای اهمیت و جایگاه ویژهای میباشد و به تعبیر دیگر، این نسل، حلقه اصلی استمرار تاریخی ارزشهای انقلاب اسلامی محسوب میگردد. لذا با این اهمیت و ویژگی است که طراحان استحاله فرهنگی، این نسل را نشانه گرفتهاند، تا ضمن قطع ارتباط این نسل با گذشته ارزشی خود، به مرور ارزشهای مورد نظرشان را در میان آنها ترویج داده و آن را تعمیق بخشند.
با این تفاسیر، چنانچه این نسل استحاله شود، حلقه ارتباط انقلاب اسلامی با نسل سوم کاملاً مستحیل خواهد شد.
لذا رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله العظمی خامنهای در بیان عبرتهای عاشورا فرمودند:
اگر من و شما جلوی این قضیه را نگیریم، ممکن است پنجاه سال دیگر، ممکن است پنج سال دیگر، ممکن است ده سال دیگر، یک وقت دیدید جامعه اسلامی ما هم کارش به آنجا رسید.(117)
بنابراین، در یک کلام باید گفت تداوم یا انحراف انقلاب در گرو این نسل میباشد.
به صورت خلاصه تلاش دشمن در برخورد و مواجهه با نسل دوم در اهداف زیر خلاصه میشود:
الف) سوق دادن نسل جوان به فساد اخلاقی و جنسی.
ب) دین گریز نمودن این نسل و دور کردن آنان از مراسمهای مذهبی، خصوصاً فرائض دینی مانند نماز.
ج) ایجاد غرب باوری و تقلید از الگوهای مبتذل غربی و گرایش به عضویت در گروههای منکراتی و تخلیه این نسل از حیث ارزشها.
د) سیاست گریز نمودن نسل جوان و ایجاد بیتفاوتی نسبت به مسائل انقلاب اسلامی در آنان.
ه) جدا نمودن این نسل از آرمانها و اندیشههای حضرت امام خمینی (قدس سره).
و) در نهایت بیهویت نمودن این نسل، خصوصاً اقشار تحصیل کرده جوان و به تعبیر دیگر ایجاد "بحران هویت"
حضرت امام خمینی (قدس سره) میفرمایند:
هر چه بر سر این ملت آمد از این فرهنگ غربی آمد، هر انحرافی که برای جوانهای عزیز ما پیدا شد به واسطه این فرهنگ غربی بود.
روشنفکرها توجه کنند به این که مهلت بدهند یک چند سالی هم فرهنگ اسلامی باشد، تجربه کنند ببینند که با فرهنگ اسلام چه خواهد شد.(118)