تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد23
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

نجوی از شیطان است؟

بحث در این آیات همچنان ادامه بحثهای نجوی است که در آیات گذشته بود.

نخست می فرماید: ((آیا ندیدی کسانی را که از نجوی نهی شدند سپس به کاری که از آن نهی شده اند باز می گردند، و برای انجام گناه و تعدی و نافرمانی رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) به نجوی می پردازند)) (الم تر الی الذین نهوا عن النجوی ثم یعودون لما نهوا عنه و یتناجون بالاثم و العدوان و معصیة الرسول).

از این تعبیر به خوبی استفاده می شود که قبلا به آنها هشدار داده شده بود

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 432@@@

که از نجوی بپرهیزند، کاری که ذاتا تولید بدگمانی در دیگران و نگرانی می کند، ولی آنها نه تنها به این دستور گوش فرا ندادند، بلکه محتوای نجوای خود را انجام گناه و اموری برخلاف دستور خدا و پیامبر (صلی اللّه علیه و آله) انتخاب کردند.

تفاوت میان ((اثم)) و ((عدوان)) و ((معصیة الرسول)) از این نظر است که ((اثم)) شامل گناهانی می شود که جنبه فردی دارد (مانند شرب خمر) و ((عدوان)) ناظر به اموری است که موجب تعدی بر حقوق دیگران است، و اما ((معصیة الرسول)) مربوط به فرمانهائی است که شخص پیامبر (صلی اللّه علیه و آله) به عنوان رئیس حکومت اسلامی در زمینه مصالح جامعه مسلمین صادر می کند.

بنابراین آنها در نجواهای خود هرگونه عمل خلاف را مطرح می کردند، اعم از اعمالی که در رابطه با خودشان بود یا دیگران و یا حکومت اسلامی و شخص پیامبر (صلی اللّه علیه و آله).

تعبیر به ((یعودون)) و ((یتناجون)) که به صورت فعل مضارع آمده است نشان می دهد که این کار را پیوسته تکرار می کردند، و قصدشان ایجاد ناراحتی در قلوب مؤمنان بود.

به هر حال آیه فوق به عنوان یک اخبار غیبی پرده از روی اعمال خلاف آنها برداشت، و خط انحرافی آنان را فاش کرد.

در ادامه این سخن به یکی دیگر از اعمال خلاف منافقان و یهود اشاره کرده، می افزاید: ((و هنگامی که نزد تو می آیند تحیتی می گویند که خداوند چنان تحیتی به تو نگفته است)) (و اذا جاؤ ک حیوک بما لم یحیک به الله).

((حیوک)) از ماده ((تحیت)) در اصل از حیات گرفته شده، و به معنی دعا کردن برای سلامت و حیات دیگری است.

منظور از ((تحیت الهی)) در این آیه همان جمله السلام علیک (یا ((سلام الله علیک) می باشد که شبیه آن در آیات قرآن در مورد پیامبران

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 433@@@

و بهشتیان و غیر آنها کرارا آمده است: از جمله در آیه 181 سوره صافات می خوانیم: و سلام علی المرسلین ((سلام بر تمام رسولان پروردگار)).

و اما تحیتی که خداوند نگفته بود و مجاز نبود جمله ((السام علیک)) (مرگ بر تو، یا ملالت و خستگی بر تو) بوده است، این احتمال نیز وجود دارد که اشاره به تحیت عصر جاهلیت باشد که می گفتند: ((انعم صباحا)) (صبحت تواءم با راحتی باد) و ((انعم مساءا)) ((عصرت توام با راحتی باد)) بی آنکه در کلام خود توجهی به خدا کنند و از او سلامت و خیر برای طرف مقابل بطلبند.

این امر گرچه در جاهلیت معمول بود اما تحریم آن ثابت نیست و تفسیر آیه فوق به آن بعید است.

سپس می افزاید: آنها نه فقط مرتکب این گناهان بزرگ می شوند، بلکه آنچنان از باده غرور سرمست هستند که ((در دل می گویند اگر اعمال ما بد است و خدا می داند پس چرا ما را به خاطر گفته هایمان کیفر نمی دهد))؟! (و یقولون فی انفسهم لو لا یعذبنا الله بما نقول).

به این ترتیب هم عدم ایمان خود را به نبوت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله) ثابت کردند و هم عدم ایمان به احاطه علمی خداوند.

ولی قرآن در یک جمله کوتاه به آنها چنین پاسخ می گوید: ((جهنم برای آنها کافی است و نیازی به مجازات دیگر نیست، همان جهنمی که به زودی وارد آن می شوند و چه بد جایگاهی است)) (حسبهم جهنم یصلونها فبئس المصیر).

البته این تعبیر نفی عذاب دنیوی را درباره آنها نمی کند، ولی این حقیقت را آشکارا می گوید که اگر هیچ کیفری جز عذاب جهنم نباشد برای آنها کفایت می کند و کیفر همه اعمال خود را یکجا در دوزخ خواهند دید.

و از آنجا که مؤمنان نیز گهگاه به خاطر ضرورتها یا تمایلاتی به نجوی

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 434@@@

می پرداختند در آیه بعد روی سخن را به آنها کرده، و برای اینکه در این کار آلوده به گناهان منافقان و یهود نشوند می فرماید: ((ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که نجوی می کنید به گناه و تعدی و معصیت رسول خدا نجوی نکنید، محتوای نجوای شما باید پاک و الهی باشد، به کارهای نیک و تقوی نجوی کنید)) (یا ایها الذین آمنوا اذا تناجیتم فلا تتناجوا بالاثم و العدوان و معصیت الرسول و تناجوا بالبر و التقوی).

و از مخالفت خدا بپرهیزید، همان خدائی که بازگشت و جمع همه شما به سوی او است (و اتقوا الله الذی الیه تحشرون).

از این تعبیر به خوبی استفاده می شود که اصل نجوی اگر در میان مؤمنان باشد، سوء ظنی بر نیانگیزد، و تولید نگرانی نکند و محتوای آن توصیه به نیکیها و خوبیها باشد مجاز است.

ولی هرگاه از کسانی همچون یهود و منافقان سر زند که هدفشان آزار مؤمنان پاکدل است نفس این عمل زشت و حرام است تا چه رسد به اینکه محتوای آن نیز شیطانی باشد.

لذا در آیه بعد که آخرین آیه مورد بحث است می افزاید: ((نجوی تنها از ناحیه شیطان می باشد)) (انما النجوی من الشیطان).

((تا مؤمنان ناراحت و غمگین شوند)) (لیحزن الذین آمنوا).

((ولی باید بدانند که شیطان جز به اذن پروردگار نمی تواند به مؤمنان زیان برساند)) (و لیس بضارهم شیئا الا باذن الله).

چرا که هر مؤ ثری در عالم هستی است تاثیرش به فرمان خدا است، حتی سوزاندن آتش و برندگی شمشیر که اگر جلیل نهی کند حتی فرمان خلیل را نمی برند.

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 435@@@

((بنابراین مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند، و از هیچ چیز جز او نترسند و بر غیر او دل ننهند)) (و علی الله فلیتوکل المؤمنون).

آنها با روح توکل و اعتماد بر خدا به خوبی می توانند بر تمام این مشکلات پیروز شوند و نقشه های پیروان شیطان را نقش بر آب کنند و توطئه های آنها را در هم بکوبند.

نکته ها: