تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد23
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

حزب شیطان!

این آیات بخشی از توطئه های منافقان را برملا می سازد، و آنها را با نشانه هایشان به مسلمانان معرفی می کند، و ذکر این معنی بعد از آیات نجوی شاید به این

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 457@@@

مناسبت است که در میان نجوی کنندگان با پیامبر (صلی اللّه علیه و آله) افراد منافقی نیز وجود داشتند که از این کار به عنوان پوششی برای توطئه های خود و اظهار نزدیکی به پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله) استفاده می کردند و همین امر سبب شد که قرآن به صورت یک امر کلی با آن برخورد کند.

نخست می فرماید: ((آیا ندیدی کسانی را که با قومی که خداوند آنها را غضب کرده بود طرح دوستی ریختند))؟! (ا لم تر الی الذین تولوا قوما غضب الله علیهم).

این قوم ((مغضوب علیهم)) ظاهرا همان قوم یهود است که در آیه 60 سوره مائده به همین عنوان معرفی شده، آنجا که درباره یهود می گوید: قل هل انبئکم بشر من ذلک مثوبة عند الله من لعنه الله و غضب علیه... ((بگو آیا شما را از کسانی که وضعشان از این هم بدتر است با خبر کنم آنها کسانی هستند که خداوند آنها را لعنت کرده و مورد غضب قرار داده...)).

سپس می افزاید: ((اینها نه از شما هستند و نه از آنان)) (یهود) (ما هم منکم و لا منهم).

نه در مشکلات و گرفتاریها یاور شما هستند، و نه دوست صمیمی آنها، بلکه منافقانی هستند که هر روز چهره عوض می کنند، و هر لمحه به شکلی در می آیند.

البته این تعبیر منافاتی با آیه 51 سوره مائده ندارد که می گوید: و من یتولهم منکم فانه منهم: ((هر کس از شما آنها را دوست دارد از آنها است)) زیرا منظور از آن این است که آنها در حکم دشمنان شما محسوب می شوند هر چند حقیقتا جزء آنها هم نباشد.

باز در ادامه همین سخن می افزاید: ((آنها برای اثبات وفاداری خود نسبت به شما قسم یاد می کنند اما سوگندی دروغ که خودشان هم می دادند))!

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 458@@@

(و یحلفون علی الکذب و هم یعلمون).

این راه و رسم منافقان است که پیوسته برای پوشانیدن چهره زشت و منفور خود به سوگندهای دروغ پناه می برند، در حالی که عملشان بهترین معرف آنها است.

بعد به عذاب دردناک این منافقان لجوج اشاره کرده، می فرماید: ((خداوند عذاب شدیدی برای آنها فراهم ساخته است)) (اعد الله لهم عذابا شدیدا).

و بدون شک این عذاب عادلانه است ((چرا که آنها اعمال بدی انجام می دادند)) (انهم ساء ما کانوا یعملون).

سپس برای توضیح بیشتر در مورد نشانه های این منافقان می گوید: آنها سوگندهای خود را سپری قرار داده اند تا مردم را از راه خدا باز دارند (اتخذوا ایمانهم جنة فصدوا عن سبیل الله).**(جنة) در اصل از ماده (جن) (بر وزن فن) یه معنی پوشاندن چیزی است و از آنجا که سپر انسان را در مقابل ضربات دشمن می پوشاند به آن (جنة) و (مجن) و (مجنة) می گویند.***

قسم یاد می کنند که مسلمانند و هدفی جز اصلاح ندارند در حالی که زیر پوشش این قسم به انواع فساد و خرابکاری و توطئه مشغولند، و در حقیقت از نام مقدس خدا برای جلوگیری از راه خدا بهره میگیرند.

آری سوگندهای دروغ یکی از نشانه های منافقان است که علاوه بر اینجا در سوره منافقین نیز ضمن بیان اوصاف آنها ذکر شده است (سوره منافقین آیه 2).

و در پایان آیه می افزاید: ((به همین دلیل برای آنها عذاب خوار کننده ای است)) (فلهم عذاب مهین).

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 459@@@

آنها می خواستند با این سوگندهای دروغین آبرو برای خود فراهم کنند ولی خدا آنها را به عذاب خوار کنندهای مبتلا می سازد و قبلا فرمود ((عذاب شدید)) برای آنها است (آیه 15 همین سوره) زیرا قلوب مؤمنان راستین را شدیدا به درد می آورند.

ظاهر این است که هر دو عذاب مربوط به آخرت است و چون با دو وصف مختلف (مهین و شدید) ذکر شده تکرار نیست، زیرا توصیف عذاب به این دو وصف در قرآن مجید معمولا در عذابهای آخرت است هر چند بعضی از مفسران احتمال داده اند که اولی مربوط به دنیا یا عذاب قبر و دومی مربوط به عذاب آخرت می باشد.

و از آنجا که منافقان غالبا به اموال و فرزندان (سرمایه های اقتصادی و نیروهای انسانی) خود برای حل مشکلات تکیه می کنند قرآن در آیه بعد می گوید: ((اموال و اولادشان، آنها را به هیچوجه از عذاب الهی حفظ نمی کند)) (لن تغنی عنهم اموالهم و لا اولادهم من الله شیئا).**بعضی از مفسران در اینجا کلمه (عذاب) را در تقدیر گرفته اند و گفته اند منظور (من عذاب الله) است (قرطبی و روح البیان و کشاف) ولی این احتمال نیز وجود دارد که آیه هیچ تقدیری نداشته باشد و مراد از (من الله) این است که بجاب خدا پناهگاه دیگری نمی یابند.***

بلکه همین اموال طوق لعنتی بر گردن آنها می شود و مایه عذاب دردناکشان چنانکه در آیه 180 آل عمران می خوانیم: سیطوقون ما بخلوا به یوم القیامة و همچنین فرزندان گمراه آنها باعث عذاب آنها می گردد، و اگر در میان آنها افرادی مؤمن و نیکوکار باشند از آنها بیزاری می جویند.

آری روز قیامت روزی است که هیچ پناهگاهی جز خدا نیست، و هر چه

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 460@@@

غیر او است از کار می افتد، چنانکه در آیه 166 بقره می خوانیم: و تقطعت بهم الاسباب ((دست آنها از هر گونه وسیله و سببی قطع می شود)).

و باز در پایان آیه آنها را با این جمله تهدید می کند: ((آنها اصحاب دوزخند و جاودانه در آن می مانند)) (اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون).

و به این ترتیب گاهی عذاب آنها را به عنوان ((شدید)) توصیف کرده و گاهی مهین و خوار کننده، و گاه جاودانه بودن که هر یک از این اوصاف به تناسب وصفی از اوصاف آنها و اعمالشان است.

و عجب اینکه این منافقان در قیامت هم دست از منافقگری خود بر نمی دارند چنانکه در آیه بعد آمده است: ((به خاطر بیاورید روزی را که خدا همه آنها را برمی انگیزد، و اعمالشان را بر آنها عرضه می دارد، و در دادگاه عدلش از آنها سؤال می کند، ولی آنان برای خدا نیز سوگند دروغ یاد می کنند همانگونه که برای شما سوگند می خورند)) (یوم یبعثهم الله جمیعا فیحلفون له کما یحلفون لکم).**(یوم) ظرف است و متعلق به (اذکر) محذوفی است، و یا متعلق به ما قبل آن یعنی (لهم عذاب مهین) یا (اولئک اصحاب النار) می باشد ولی احتمال اول مناسبتر است.***

قیامت تجلیگاه اعمال و روحیات انسان در این دنیا است، و از آنجا که منافقان این روحیه را همراه خود به قبر و برزخ برده اند در صحنه قیامت نیز آشکار می شود، و با اینکه می دادند خداوند علام الغیوب است، و چیزی بر او مخفی نیست، ولی باز بر طبق عادت گذشته سوگند دروغین یاد می کند.

البته این منافات با اعتراف آنها به گناهانشان در بعضی از مواقف آن دادگاه عدل الهی ندارد، چرا که قیامت منزلگاهها و مواقف مختلفی دارد، و در هر کدام

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 461@@@

برنامه ای است.

سپس می افزاید: ((آنها گمان می کنند که با این سوگندهای دروغ می توانند سودی برای خود جلب کنند و یا زیانی را دفع نمایند)) (و یحسبون انهم علی شیء).

البته این یک پندار موهوم و خیال خام بیش نیست، ولی از آنجا که در دنیا به این کار عادت کرده بودند که خطرات و ضررها را با سوگندهای دروغین از خود دفع نمایند و منافعی برای خود کسب کنند این ملکات زشت در آنجا نیز جان می گیرد و خودنمائی می کند.

و سرانجام آیه را با این جمله پایان می دهد: ((بدانید آنها دروغگویانند)) (الا انهم هم الکاذبون).

این اعلام ممکن است مربوط به دنیا باشد و یا مربوط به قیامت، و یا هر دو و به این ترتیب کوس رسوائی آنها را همه جا می زنند.

در آخرین آیه مورد بحث سرنوشت نهائی این منافقان تیره دل را چنین بیان می کنند: ((شیطان بر آنها مسلط شده، و آنها را به سرعت می راند، و به همین جهت یاد خدا را از خاطر آنها برده است)) (استحوذ علیهم الشیطان فانساهم ذکر الله).

به همین دلیل ((آنها حزب شیطانند)) (اولئک حزب الشیطان).

((بدانید حزب شیطان زیانکارانند)) (الا ان حزب الشیطان هم الخاسرون) ((استحوذ)) از ماده ((حوذ)) (بر وزن موز) در اصل به معنی قسمت پشت ران شتر است، و از آنجا که ساربان به هنگام راندن شترها بر پشت رانهای آنها می زند این واژه به معنی تسلط یافتن و به سرعت راندن آمده است.

آری منافقان دروغگو و مغرور به مال و مقام سرنوشتی جز این ندارند که

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 462@@@

در بست در اختیار شیطان و وسوسه های او قرار می گیرند، و خدا را به کلی فراموش می کنند، نه تنها منحرف می شوند که در زمره عمال شیطان و اعوان و انصار و لشکر و حزب او برای گمراه ساختن دیگران قرار می گیرند.

امیر مؤمنان علی (علیه السلام) درباره آغاز وقوع فتنه ها و اختلافها می فرماید: ایها الناس! انما بداء وقوع الفتن اهواء تتبع، و احکام تبتدع، یخالف فیها کتاب الله، یتولی فیها رجال رجالا، فلو ان الباطل خلص لم یخف علی ذی حجی، و لو ان الحق خلص لم یکن اختلاف، ولکن یؤ خذ من هذا ضغث، و من هذا ضغث، فیمزجان، فیجیئان معا فهنالک استحوذ الشیطان علی اولیائه، و نجی الذین سبقت لهم من الله الحسنی:

ای مردم آغاز وقوع فتنه ها آراء باطلی است که از آن پیروی می کنند، و بدعتهائی است که بر خلاف حکم قرآن گذارده می شود، و گروهی از مردم به دوستی گروهی دیگر، و تبعیت آنها در این امور می پردازند، اگر باطل به صورت خالص خودنمائی می کرد از دیده هیچ صاحب عقلی پنهان نمی ماند، و هرگاه حق از آمیزش به باطل خالص می شد اختلافی رخ نمی داد، ولی بخشی از این می گیرند و بخشی از آن، و ممزوج می کنند، اینجا است که شیطان بر دوستان خود چیره می شود، و آنهائی که توفیق الهی یارشان شده رهائی می یابند.**(اصول کافی) طبق نقل تفسیر نور الثقلین جلد 5 صفحه 267.***

همین تعبیر در کلام امام حسین سید الشهداء (علیه السلام) در کربلا دیده می شود که وقتی صفوف اهل کوفه را همچون شب تاریک، و سیل خروشانی، در مقابل خود دید، فرمود: عجب بندگان بدی هستید! اظهار اطاعت خدا و ایمان به رسول کردید ولی اکنون آمده اید ذریه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله) را به قتل برسانید، لقد استحوذ علیکم الشیطان فانساکم ذکر الله العظیم: ((شیطان بر شما چیره شده، یاد

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 463@@@

خدای بزرگ را از خاطرتان برده، سپس افزود مرگ بر شما و بر آنچه می خواهید، انا لله و انا الیه راجعون)).**تفسیر نورالثقلین جلد 5 صفحه 266.***

درباره حزب شیطان و حزب الله ذیل آیات آینده به خواست خدا مشروحا بحث خواهیم کرد.

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 464@@@