تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد16
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

نتیجه سلطه جوئی و فساد در ارض

بعد از ذکر ماجرای تکان دهنده ثروتمند جنایتکار و مستکبر یعنی قارون، در نخستین آیه مورد بحث بیانی آمده است که در حقیقت یک نتیجه گیری کلی از این ماجرا است، می فرماید:

((سرای آخرت را برای کسانی قرار می دهیم که نه اراده برتری جوئی در زمین دارند، و نه فساد می کنند)) (تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا) .

نه تنها برتری جوی و مفسد نیستند که اراده آن را نیز نمی کنند، قلبشان

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 178@@@

از این امور پاک، و روحشان از این آلودگیها منزه است .

آنچه سبب محرومیت انسان از مواهب سرای آخرت می شود در حقیقت همین دو است، برتری جوئی (استکبار) و ((فساد در زمین)) که همه گناهان در آن جمع است، چرا که هر چه خدا از آن نهی کرده حتما بر خلاف نظام آفرینش انسان و تکامل وجود بوده، بنابراین ارتکاب آن نظام زندگی او را بر هم می زند لذا مایه فساد در زمین است .

حتی مساءله ((استعلاء)) و برتری جوئی خود یکی از مصادیق ((فساد در ارض)) است، ولی اهمیت فوق العاده آن سبب شده است که بالخصوص مطرح گردد .

در شرح حال و سرنوشت قارون دیدیم آنچه مایه بدبختی و هلاک و نابودی او شد همان استکبار و برتریجوئی بود .

در روایات اسلامی مخصوصا روی این مساءله بسیار تکیه شده است، تا آنجا که در حدیثی از امیر مؤمنان علی (علیه السلام) می خوانیم، ان لرجل لیعجبه ان یکون شراک نعله اجود من شراک نعل صاحبه فیدخل تحتها!: ((گاه می شود که انسان از این لذت می برد که بند کفش او از بند کفش دوستش بهتر باشد و به خاطر همین داخل تحت این آیه می شود، (چرا که اینهم شاخه کوچکی از برتریجوئی است!) .**تفسیر (جوامع الجامع) ذیل آیه مورد بحث.***

جالب اینکه صاحب تفسیر ((کشاف)) بعد از ذکر این حدیث جمله ای می گوید که، ((بعضی از طمعکاران علو را در آیه مورد بحث به فرعون می زنند به مقتضی ان فرعون علا فی الارض (قصص - 4) و فساد را به قارون به مقتضای و لا تبغ الفساد فی الارض (قصص - 77) و می گویند کسی که مثل فرعون و قارون نباشد بهشت و سرای جاویدان از آن او است، و به این ترتیب تنها فرعون و قارون و امثال این دو را از بهشت بیرون می فرستند، و بقیه را از آن خود می دانند! اینها

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 179@@@

جمله و العاقبة للمتقین که در ذیل این آیه آمده است مورد دقت قرار نداده اند، آنگونه که علی (علیه السلام) در آن دقت فرموده)) .**تفسیر (فخر رازی) ذیل آیه مورد بحث.***

مطلبی را که باید بر این سخن بیفزائیم این است که این گروه حتی در شناخت فرعون و قارون گرفتار اشتباه شده اند، چرا که فرعون هم علو در ارض کرد و هم مفسد بود ((انه کان من المفسدین)) (قصص - 4) و قارون نیز فساد در زمین کرد و هم علو و برتری جوئی به مقتضای ((فخرج علی قومه فی زینته)) (قصص - 79) .

در حدیث دیگری از امیر مؤمنان علی (علیه السلام) چنین آمده است که به هنگام خلافت ظاهری شخصا در بازارها قدم می زد، گم شده ها را راهنمائی می کرد، ضعیفان را کمک می نمود و از کنار فروشندگان و کسبه رد می شد و این آیه را برای آنها می خواند: تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا، سپس می فرمود: نزلت هذه الایة فی اهل العدل و التواضع من الولاة، و اهل القدرة من الناس، ((این آیه در باره زمامداران عادل و متواضع و همچنین سایر قدرتمندان از توده های مردم نازل شده است)) .**این روایت را (زاذان) از امیر مؤمنان (علی) (ع) نقل کرده است (مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث).***

یعنی همانگونه که من حکومت را وسیله برتریجوئی خودم قرار نداده ام شما نیز نباید قدرت مالی خود را وسیله سلطه بر دیگران قرار دهید که سرانجام و عاقبت نیک از آن گروهی است که نمی خواهند برتریجوئی و فساد کنند .

همانگونه که قرآن در پایان آیه مورد بحث می فرماید: ((و عاقبت از آن پرهیزکاران است)) (و العاقبة للمتقین) .

((عاقبت)) به مفهوم وسیع کلمه، سرانجام نیک، پیروزی در این جهان،

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 180@@@

بهشت و نعمتهایش در جهان دیگر است، دیدیم که قارونها و فرعونها چه عاقبتی پیدا کردند با اینکه قدرت آنها بی نظیر بود؟ چون تقوی نداشتند به دردناکترین سرنوشت مبتلا شدند .

سخن را در باره این آیه با حدیثی که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده پایان می دهیم و آن اینکه هنگامی که امام (علیه السلام) این آیه را تلاوت نمود شروع به گریه کرد و فرمود: ذهبت و الله الامانی عند هذه الایة، ((با وجود این آیه همه آرزوها بر باد رفته است))! و دسترسی به سرای آخرت مشکل است! .**تفسیر علی بن ابراهیم ذیل آیه مورد بحث.***

بعد از ذکر این واقعیت که سرای آخرت و نعمتهایش از آن سلطه جویان و مستکبران نیست بلکه مخصوص پرهیزکاران متواضع و حق طلب است، در دومین آیه مورد بحث به بیان یک قانون کلی که آمیزه ای است از ((عدالت)) و ((تفضل)) در مورد پاداش و کیفر پرداخته می گوید: ((کسی که کار نیکی انجام دهد، پاداشی بهتر از آن دارد)) (من جاء بالحسنة فله خیر منها) .

این همان مرحله ((تفضل)) است یعنی خداوند همچون مردم تنگ چشم نیست که به هنگام رعایت عدالت، سعی می کنند مزد و پاداش درست به اندازه عمل باشد او گاهی ده برابر و گاه صدها برابر و گاه هزاران برابر، از لطف بی کرانش پاداش عمل می دهد، و حداقل آن همان ده برابر است، چنانکه در آیه 160 سوره انعام می خوانیم، من جاء بالحسنة فله عشر امثالها، و حداکثر آن را تنها خدا می داند که گوشه ای از آن در مورد انفاق در راه خدا، در آیه 261 سوره بقره آمده است .

البته این مضاعف ساختن اجر و پاداش بی حساب نیست، بستگی به میزان پاکی عمل و اخلاص و حسن نیت و صفای قلب دارد، این مرحله تفضل الهی درباره

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 181@@@

نیکوکاران سپس به ذکر مجازات بدکاران پرداخته، می گوید ((به کسانی که کار بد کنند مجازاتی جز اعمالشان داده نمی شود))! (و من جاء بالسیئة فلا یجزی الذین عملوا السیئات الا ما کانوا یعملون) .

و این مرحله ((عدل)) پروردگار است، چرا که ذره ای بیش از آنچه انجام داده اند کیفر نمی شوند .

جالب این است که می گوید: اعمال خود آنها کیفر آنها است، یعنی این عملشان که طبق قانون بقاء موجودات در عالم هستی، آثارش چه در درون جان، و چه در بیرون، در این عالم باقی می ماند و در قیامت که روز آشکار شدن پنهانیها (یوم البروز) است در شکلی مناسب خود تجسم می یابد و با گنهکاران همراه خواهد بود و آنها را شکنجه و آزار می دهد .

در اینجا سه سؤال وجود دارد که باید به آنها پاسخ گفت،